۱۳۹۱ فروردین ۲۱, دوشنبه

کلنجار مفهومی با گورو بر سر مفهوم «از خود بیگانگی» (7)

www:guru.blogfa.com
ح. مهدی پور


تز اول
خصوصا این که کارفرماها برای افزایش بهره وری، کار را مداوما به کارهای ساده و کوچک بین کارگران تقسیم می کنند.

• منظور از مفهوم «تقسیم مداوم کار به کارهای ساده و کوچک بین کارگران» چیست؟

• این مفهوم مذموم و ناپسند از نقطه نظر گورو، چیزی جز مفهوم فلسفی «تقسیم اجتماعی کار» نیست.

• چرا ما از تقسیم اجتماعی کار سخن می گوئیم؟

• علتش این است که تقسیم طبیعی کار نیز وجود داشته است که بر اساس سن و سال و جنسیت انسان ها (و حتی حیوانات) انجام می یافت و می یابد.

• اکنون این سؤال پیش می آید که آیا تقسیم روند تولید به زیر روندهای تولیدی، پدیده ای مثبت است و یا منفی؟

• تقسیم اجتماعی کار یکی از اهرم های مهم و بی همانند ترقی و توسعه جامعه بشری بوده، هست و خواهد بود.
• ظاهرا روشنفکریت وطنی ـ به سبب بی خبری از مفاهیم و مقولات اساسی فلسفی ـ از سیر و سرگذشت این مفهوم نیز اطلاع درستی ندارد.

• جامعه پیشرفته بشری هرگز نمی تواند از تقسیم اجتماعی کار صرفنظر کند.
• ما باید پدیده های اجتماعی را در عینیت آنها مورد بررسی رئالیستی قرار دهیم.
• تقسیم اجتماعی کار همان روندی است که راندمان کار را بالاتر برده، اضافه محصول را و در نتیجه آن، مبادله کالائی را، تولید برای بازار را، یعنی تولید کالائی را امکان پذیر ساخته است.
• تقسیم اجتماعی کار همان روندی است که گذار از جامعه اشتراکی اولیه به فرماسیون برده داری را و توسعه خروشان نیروهای مولده جامعه بشری را امکان پذیر ساخته است.
• تقسیم اجتماعی کار روند عینی و صرفنظرناپذیری است.

• مراجعه کنید به تقسیم کار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• اما تقسیم روند تولید به زیر روندهای کوچکتر ـ صرفنظر از هر رهاورد منفی هم که داشته باشد ـ به توسعه نیروهای مولده کمک می کند، راندمان کار را بالاتر می برد و کار تولیدی را تسهیل می کند.
• من در گردش علمی به کارخانجات سوئد شاهد توسعه استراتژی ئی بر این مبنا بوده ام که سر و صدای گوش کر کن کارخانه کاهش داده می شود و به تندرستی جسمی و روحی و روانی کارگران کمک می کند.
• اینکه همه همه کاره باشند، نه مثبت است و نه امکان پذیر.
• عقب ماندگی معرفتی انسان ها و راه غلبه بر آن باید بطور مشخص مورد بررسی و چاره جوئی قرار گیرد و این امر بی تردید، نه در جامعه طبقاتی، بلکه در جامعه مولدین امکان پذیر خواهد بود، آنجا که جامعه بر خودپوئی روندها پایان داده است.
• اتفاقا یکی از سرچشمه های بیگانگی در جامعه کاپیتالیستی، همین خودپوئی و هرج و مرج تولید است.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر