۱۳۹۰ تیر ۳۰, پنجشنبه

دیالک تیک منفرد (خاص) و عام (5) (بخش آخر)

عام
پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

7
عام در فلسفه بورژوائی معاصر

• در فلسفه بورژوائی معاصر برداشتی از رئالیسم و نومینالیسم عرضه می شود که در نتایج نهائی خود حتی عقب مانده تر از نظریات ارسطو است.
فلسفه بورژوائی معاصر معارف ماقبل مارکسیستی و بویژه مارکسیستی موجود در باره منفرد، خاص و عام را دور می اندازد و از این رو، بلحاظ فلسفی ـ تاریخی ارتجاعی است.:

1
عام در گرایشات نئورئالیستی برتراند راسل

برتراند راسل (1872 ـ 1970)
فیلسوف، ریاضی دان، منطقدان انگلیسی
مؤلف (با الفرد وایتهد) مهمترین اثر ریاضی موسوم به «اصول ریاضی»
پدر فلسفه تحلیلی
مبارز صلح و خلع سلاح
استاد دانشگاه
برنده جایزه نوبل ادبیات (1950)

• گرایشات نئو رئالیستی را می توان در نظریات آغازین برتراند راسل مشاهده کرد.
• به نظر او اطمینان به صحت شناخت بشری را نه با اتکا بر تجارب، بلکه در پرتو دانش عمومی و شناخت یونیورسال ها که برای اثبات آنها دلیلی لازم نیست، می توان بدست آورد.
• یونیورسال ها به نظر برتراند راسل در فرم کیفیت ها و روابط در جوار منفردها و در خارج از زمان و مکان برای خود وجود مستقلی دارند.
• بعدها برتراند راسل تئوری مبتنی بر وجود مستقل یونیورسال ها را کنار گذاشت، ولی کماکان هرگونه شناخت بشری را غیرمطمئن، تردیدآمیز و مسأله زا قلمداد نمود.

2
عام در نئورئالیسم آزاد وایت هد و سانتایانا

الفرد نورث وایتهد (1861 ـ 1947)
فیلسوف، ریاضی دان انگلیسی
مؤلف روند و رئالیته (1929)

• نئو رئالیسم آزاد که از سوی وایت هد و سانتایانا مطرح شده است، دارای گرایشات افلاطونی است.

• نئوپوزیتیویسم و بویژه فلسفه بورژوائی سمانتیک دارای گرایشات نومینالیستی اند.

3
عام در نئو پوزیتیویسم

• نئوپوزیتیویسم در عام تنها فونکسیون احکام را برسمیت می شناسد، احکامی که حاوی متغیرهای آزادند.
• از دیدگاه نئوپوزیتیویسم ـ برای مثال ـ عامی بنام قرمز وجود ندارد، آنچه وجود دارد، عبارت است از حکم «ایکس قرمزاست».

• البته بدین طریق نمی توان وجود عام را انکار کرد.
• زیرا برای ساختن حکم «ایکس قرمز است»، مفهوم قرمز پیش شرط لازم و ضرور خواهد بود.
• یعنی بدون مفهوم قرمز نمی توان حکم یاد شده را سرهم بندی کرد و تحویل مردم داد.

• مراجعه کنید به پوزیتیویسم، نئو پوزیتیویسم

4
عام در فلسفه بورژوائی سمانتیک

• فلسفه بورژوائی سمانتیک وجود مفاهیم عام مجرد از قبیل سرمایه، سرمایه داری، بیکاری، ارزش، ملت، دموکراسی و کمونیسم را منکر می شود.
• از دیدگاه آن در واقعیت عینی تنها اشیاء منفرد وجود دارند و هیچ یک از اشیاء منفرد انطباقی با مفاهیم عام
مجرد ندارد.
• از این رو می توان گفت که مفاهیم
عام مجرد کلمات توخالی و فاقد معنی اند و لذا باید آنها را ریشه کن کرد و زبان را از شرشان خلاص نمود. (ساینت چیس)

• نتیجه سیاسی این نظریات ارتجاعی روشن است.

5
عام در اتیک

• در علم اخلاق (اتیک) موضعگیری نومینالیستی به انکارقواعد و هنجارهای عام اخلاقی منجر می شود و آب به آسیاب رلاتیویسم اخلاقی است.

• مراجعه کنید به رلاتیویسم، اتیک، اخلاق


8
عام در ماتریالیسم دیالک تیکی

• از دیدگاه ماتریالیسم دیالک تیکی عام به طور واقعی و عینی وجود دارد، ولی نه بطور گسیخته، مجزا و مستقل از منفرد، بلکه در منفرد و بوسیله منفرد.

• عام تمامت منفرد را منعکس نمی کند.

• عام نه کلیت تنوع و تلون منفرد، بلکه فقط خواص و روابط مشترک آن را شامل می شود.

• به قول لنین، «هر عامی بخشی، جنبه ای، جهتی از منفرد و یا ماهیت آن است.
• هر عامی فقط بطور تقریبی کلیت منفرد را شامل می شود.
• هرمنفردی بطور ناتمام وارد خطه عام می گردد.»

• عام در رابطه دیالک تیکی تضادآمیزی با منفرد و خاص قرار دارد.
• عام فقط در منفرد وجود دارد، ولی هرمنفردی نیز در عین حال عامی است:
• به قول لین، «هر منفردی به نحوی از انحاء عام نیزاست.»

• خاص واسطه دیالک تیکی میان منفرد و عام است
• خاص منفرد است در مقابل عام و عام است در مقابل منفرد.
• دیالک تیک عام حاوی نوعی سلسله مراتب است:
• آنچه در قیاس با امر مشخصی عام است، می تواند در قیاس با امر مشخص دیگری منفرد باشد.
• مثلا حیات در مقابل گیاه و جانور یک عام است، ولی در مقابل ماده، منفرد است.

• درک ماتریالیسم دیالک تیکی از رابطه منفرد و عام ماهیتا بر مونیسم مادی بنا شده است.

• جهان تمامت فرم های ساختاری، حرکتی و تکاملی منفرد ماده بی نهایت و متنوع است.
• اما این فرم های مادی به عنوان منفرد دارای خواص و خصایص مشترک متفاوتی اند که تعلق آنها را به طبقات و گروه های معینی از اشیاء تعیین می کنند و عامیت آنها را امکان پذیر می سازند.
• البته عامیت هر گروهی از اشیاء فقط در خصایص و خواص مشترک فی مابین نیست، بلکه علاوه بر آن در روابط جدید موجود میان آنها نیز نهفته است.
• مثلا یک نوع بیولوژیکی در مقابل افراد منفرد آن نوع، عام محسوب می شود.

• نوع اما فقط جمع ریاضی افراد مربوطه و یا خواص مشترک فی ما بین نیست، بلکه براساس روابط جدید میان افراد نوع و میان نوع مزبور و انواع دیگر مشخص می شود.


• عامیت انسان فقط در داشتن آگاهی، زبان و غیره نیست، بلکه علاوه بر آن در داشتن شبکه بغرنجی از مناسبات اجتماعی است.
• گروه ها و طبقات اشیاء که با توجه به خواص و روابط مشترک طبقه بندی شده اند، می توانند از نقطه نظر وسیعتری از نو طبقه بندی شوند.
• اگر این تعالی عام را تا فراگیرترین پله ممکن دنبال کنیم، به عامترین خاصیت کلیه موجودات و اشیاء یعنی به فرم های وجودی ماده خواهیم رسید که بنا بر قوانین عینی در جنبش و توسعه است.
• برسمیت شناختن وحدت مادی جهان و پیوند کلی کلیه اشیاء و پدیده ها (که خود را در قانونمندی های عینی نشان می دهد) هم شالوده جهان بینی ما را تشکیل می دهد و هم نتیجه نهائی حاصل از رابطه دیالک تیکی میان عام و منفرد است.

• مراجعه کنید به وحدت مادی جهان


• مقوله عام با مقولات دیگر، بویژه مقولات ماهیت، ضرورت و قانون در پیوند دیالک تیکی قرار دارد.

• مراجعه کنید به ماهیت، ضرورت و قانون

• خواص منفرد، غیرماهوی و تصادفی اند، ولی شناخت عام گامی در جهت شناخت ماهیت منفرد است.

• عام به دو نوع متفاوت تقسیم بندی می شود:


1
عام مجرد (انتزاعی)

2
عام مشخص (کنکرت)

1
عام مجرد (انتزاعی)

• عام مجرد به عامی اطلاق می شود که صرفا بر اساس مقایسه خواص مشترک گروهی از منفردها حاصل می آید و از این رو نباید حتما بیانگرماهیت منفرد باشد.
• عام مجرد تنها بخشی و یا جنبه ای از منفرد است.

2
عام مشخص

• اگرمنفرد نه فقط با توجه به جوانب مشترک، بلکه در سیستمی از روابط با منفردهای دیگر مورد بررسی قرار گیرد و وجه مشترک روابط آن با منفردهای دیگر کشف شود، ما به عام مشخص دست می یابیم.
• عام مشخص کلیه روابط مشترک و ثابت همه منفرد های گروه معینی را شامل می شود و بنابرین بیانگر قانونمندی ها و ماهیت منفردها ست.
• خاصیت مشترک همه کارگرها (عدم مالکیت بر وسایل تولید) موجب آن می شود که طبقه کارگر در روابط مشخصی با طبقه سرمایه داران (خریداران نیروی کار کارگران) قرار گیرند.
• این رابطه عام مشخص همه کارگران و در عین حال بیانگر تضاد اصلی و قانونمندی بنیادی جامعه سرمایه داری است که در طبقه کارگر گورکن قانونمند خود را بوجود می آورد.
• گذار از منفرد به عام مجرد و از عام مجرد به عام مشخص مسائل معرفتی ـ نظری و متدئولوژیکی بغرج زیر را مطرح می سازد:

1

• مثلا مسأله استنتاج را.

2

• مسأله تأیید (تأیید پس از آزمایش و بررسی) قوانین عام و امثالهم را که فلسفه معاصر بورژوائی بارها و بارها برای استنتاجات اگنوستیسیستی خود به خدمت می گیرد.

• راه صحیح حل این مسائل عبارت است از برسمیت شناختن پراتیک، به عنوان محک قابل اعتماد صحت و سقم شناخت.

• چون عام نه در خود، بلکه در منفرد وجود دارد، پس شناخت آن نیز از طریق شناخت منفرد می تواند امکان پذیر گردد.
• از نظر تاریخی شناخت بشری با شناخت منفرد آغاز می شود و با مقایسه خواص و روابط مشترک اشیاء به مفاهیم با درجات دمبدم بالاتری از عامیت فرامی رود.
• گذار از شناخت منفرد به عام ماهیتا بواسطه کار عملی فعال تحقق می یابد.

• به قول مارکس و انگلس، «انسان ها همانند جانوران با خوردن و آشامیدن و غیره آغاز می کنند، و نه با رابطه برقرار کردن.
• انسان ها با فعال بودن و با توسل به کار اشیاء مشخصی را برای رفع نیازهای خود تحت اختیار خود در می آورند.
• به عبارت دیگرانسان ها با تولید آغاز می کنند.
• با تکرار این روند خواص و خصایص اشیاء نامبرده (اشیائی که برای رفع نیازهای انسان ها مفید واقع می شوند) مغز انسان ها را تحت تأثیر خود قرار می دهند.
• انسان ها همانند جانوران یاد می گیرند تا بطور تجربی اشیاء مفید موجود در پیرامون خود را از اشیاء دیگر تمیز دهند.
• در مرحله مشخصی از تکامل (آنگاه که نیازها و کار لازم برای رفع نیازها بیشتر و بهتر شده اند) اشیاء مفید که در سایه تجربه مکرر از اشیاء دیگر تمیز داده شده اند، لباس زبانی در بر می کنند (نامگذاری می شوند).
• اما این نامگذاری زبانی از شکلگیری تصوری حکایت می کند که نتیجه تأیید و تصدیق تجربی مکرر بوده است.»

• درک درست رابطه دیالک تیکی منفرد و عام برای علوم مختلف از اهمیت خاصی برخوردار است.
• هرعلمی می کوشد از شناخت پدیده ها، حوادث و خواص منفرد به فرمولبندی کردن قوانین عام نایل آید، که شالوده پدیده ها و روندهای یادشده اند.

• برای عمل سیاسی نیز در نظرگرفتن رابطه متقابل منفرد و عام اهمیت فوق لعاده ای کسب می کند.

1
دگماتیسم

• تفکر دگماتیستی به مطلق کردن عام دست می زند.
• عدم توجه به منفرد و خاص و انکار اهمیت آنها مانع آن می شود که شرایط مشخص در چند و چون خاص خود مورد بررسی قرار گیرند.
• برخی از دگماتیست های مدعی مارکسیسم می کوشند، مسأله گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم در کشورهای مختلف با ویژگی های ملی و سنن تاریخی متفاوت و غیره را براساس الگوی واحدی عملی سازند.
• این امرموجب ارتکاب اشتباهات وخیم سیاسی، ایزوله کردن طبقه کارگر از طبقات و اقشار زحمتکش دیگر می شود.

2
اپورتویسم

• اپورتونیسم درست برعکس دگماتیسم به انکار نقش عام مبادرت می ورزد و سعی می کند عمل خود را براساس فاکت های منفرد مشخص سیاسی و اقتصادی سر و سامان دهد.
• این امر سبب بی پرنسیپی می شود و اجرای سیاست مبتنی بر علم را ناممکن می سازد.

3
رویزیونیسم

• رویزیونیسم به همان سان منکر وجود قانونمندی های عام تحول اجتماعی و بویژه قانونمندی های عام گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم می شود و ویژگی های ملی را مطلق می کند.

4
رابطه فلسفه با علم

• یکی از حالات خاص و مهم رابطه میان عام و منفرد عبارت است از رابطه فلسفه با علوم منفرد.
• فلسفه در مقابل علوم منفرد عام محسوب می شود.
• شناخت فلسفی نه در جوار علوم منفرد و نه بر فراز آنها، بلکه در پرتو انتزاع از این علوم منفرد حاصل می آید.
• در هرکدام از علوم منفرد نیز عناصر عام فلسفی وجود دارند.
• علوم منفرد فلسفه ستیز ـ به قول مارکس و انگلس ـ نمی توانند خود را از دست فلسفه نجات دهند و سرانجام به نحوی از انحاء به منجلاب پوزیتیویسم و سپس از آنجا ـ در تحلیل نهائی ـ به باتلاق عرفان و خرافات سقوط می کنند.

• مراجعه کنید به خاص، منفرد

پایان

۱ نظر: