۱۳۹۹ فروردین ۴, دوشنبه

چشم ها را باید شست، مارکسیستی باید دید. (۲۴)




تأملی
از
مسعود بهبودی

چرا کمونيسم به پيکار عليه صهيونيسم برنخاست؟ 
دکتر پرویز پیرزاد   

۱
نه تنها آن‌ها به این امر مهم توجهی نداشتند، 
بلکه در این ارتباط کمترین رهنمودی برای رهبران نسل دوم جهان کمونیسم 
مانند کائوتسکی، برن اشتاین، فوئرباخ، چلخانف، ولادیمیر ایلیچ اولیانف (لنین) و نظایر آن‌ها 
بر جای نگذاشتند. 

رئیس طویله موسوم
 به
«اندیشکده مطالعات یهود»
عقب مانده تر از طلاب حوزه های عرعریه
است.
بی جهت نیست که لاطائلاتش را مدفوعات طویله جماران و جمکران و لات ها و لاشخورهای حماس و جهاد و غیره
مرجع و مأخذ
برای لاطائلات آنتی سیمیتیستی و آنتی کمونیستی خود 
قرار می دهند.

دکتر پرویز پیرزاد
نه
تنها
از
 تاریخ فلسفه 
خبر ندارد
و
نمی داند
که
آثار فلسفی فویرباخ
یکی از منابع فلسفی کلاسیک های مارکسیسم بوده،
بلکه از تاریخ احزاب سوسیال ـ دموکرات کارگری و شخصیت های آن هم 
بی خبر است.
به
همین دلیل
پله خانف
را
چلخانف
می نامد.

پله خانف
کیست؟

 
گئورگی والینتینوویچ پله خانف
 (۱۸۵۶ ـ ۱۹۱۸)
ژورنالیست و فیلسوف روس
او تجارب جنبش سوسیال ـ انقلابی (نارودنیکی) را با مارکسیسم پیوند داد.
لنین پله خانوف را پدر و یار تئوریکی خویش می دانست
پله خانوف و اکسلرود اولین کسانی بودند که به انتقاد از اکونومیسم برخاستند:
«ما مخالف تبلیغ و ترویج با انگیزه های اقتصادی نیستیم.
ما مخالف تبیلیغ و ترویجی هستیم که رویاروئی اقتصادی میان کارگران و سرمایه داران را برای توسعه شعور سیاسی پرولتاریا درک نمی کند.»
پس از پیروزی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ به فینلند رفت و در اثر بیماری سل جهان را وداع گفت.
آثار:
چرنیشفسکی
آنارشیسم و سوسیالیسم
اشاراتی به تاریخ ماتریالیسم
۱۹۱۷ میان انقلاب و دموکراسی
 (مجموعه مقالات)
تاریخ از دیدگاه مونیستی
حقایق منطقی
اهمیت مطالعه تاریخ از نقطه نظر تحولات فکری
نقش شخصیت در تاریخ
مسائل اساسی مارکسیسم

  دلایل بندتنبانی و جعلی دکتر پرویز پیرزاد بیسواد 
شنیدنی اند:

۲
عدم موضع‌گیری نسبت به تکامل ملی‌گرایی یهودی
 شاید به آن دلیل بود 
که 
بسیاری از رهبران و نظریه‌پردازان مکتب سوسیالیسم در خانواده‌های یهودی زاده شدند 
و 
حداقل تا دوران جوانی 
تحت تأثیر فرهنگ و آموزه‌های یهودی قرار داشتند 
و
 بدین‌ترتیب، 
قادر به رهایی خود از آموخته‌های اولیه‌شان نسبت به یهودیت و یا عدم وفاداری به آن نبودند.

در قاموس علامه خرفت جماران
جهان کمونیسم
باید
مخالف ملی گرایی
باشد.

به لحاظ سطح توسعه فکری
میان ناصر مکارم شیرازی و مش پرویز پیرزاد
فرق زیادی وجود ندارد.

اجامر یهودی ستیز و کمونیسم ستیز بی شرم و بی شعور
جمله ای از آثار مارکس
را
با
آیه ای از آیات قرآن
عوضی می گیرند
و
بر
پایه آن 
آیه
  حکم قطعی 
صادر می کنند.

چون
مارکس گفته:
 سرمایه پدیده ای بین المللی است.
کار هم باید پدیده ای بین المللی باشد،
پس مارکسیسم دشمن ملی گرایی است.

انگار
طبقه کارگر
قارچ بی بته ای است.

انگار طبقه کارگر
تعلقات ملی
ندارد.

این زباله ها 
نمی دانند
که
مارکس 
در
مقابل خانخانی فئودالی
مدافع سرسخت ملت و ملی گرایی و دولت بورژوایی و حتی مدافع فرماسیون اقتصادی سرمایه داری 
بوده است
و
باید هم می بود.

مارکسیسم
تا مغز استخوانش
انقلابی
است.

۳
عدم موضع‌گیری نسبت به تکامل ملی‌گرایی یهودی
 شاید به آن دلیل بود 
که 
بسیاری از رهبران و نظریه‌پردازان مکتب سوسیالیسم در خانواده‌های یهودی زاده شدند 
و 
حداقل تا دوران جوانی 
تحت تأثیر فرهنگ و آموزه‌های یهودی قرار داشتند 
و
 بدین‌ترتیب، 
قادر به رهایی خود از آموخته‌های اولیه‌شان نسبت به یهودیت و یا عدم وفاداری به آن نبودند.

دلیل عدم مخالفت مارکسیسم با ناسیونالیسم یهود
نه
درک پرولتری مارکسیسم از انسان و جامعه و تاریخ
بلکه
زاده شدن این و یا آن شخصیت مارکسیست در خانواده ای یهودی
است.

این طرز استدلال 
اما
دال بر چیست؟

الف
این طرز استدلال
قبل از همه
طرز استدلال عهد بوقی تئولوژیکی ئی (فقهی، مذهبی) است.

بنا بر طرز تفکر تئولوژیکی
تعیین کننده موضعگیری و سمتگیری و رفتار و افکار و کردار هر کس
اعتقادات مذهبی او
است.

بنا بر این خرافه تق و لق 
باید
همه مؤمنین مثلا یهودی، مسیحی، مسلمان
بسته به دین شان
نظر واحدی
داشته باشند.

به 
زبان فلسفی
تعیین کننده موضعگیری هر کس
شعور اجتماعی او
 (در این مورد، اعتقادات مذهبی او)
 ست
و
نه
وجود اجتماعی او.

ب
این طرز استدلال
ثانیا
مبتنی بر طرز تفکر فئودالیستی است.

در
طرز تفکر فئودالیستی
تعیین کننده موضعگیری و سمتگیری و رفتار و افکار و کردار هر کس
سکونت در اقلیم خان و فئودال معینی
است.
 
 پ
این طرز استدلال
ثالثا
راسیستی ـ فاشیستی و فوندامنتالیستی
است.

بنا بر این طرز تفکر
تعیین کننده موضعگیری و سمتگیری و رفتار و افکار و کردار هر کس
تعلقات نژادی کذایی او
ست.

دکتر پرویز پیرزاد
لاطائلات
لاشخورهای فاشیستی و فوندامنتالیستی
از
قبیل هیتلر و خمینی و خامنه ای
را
نشخوار می کند.

۴
کارل مارکس 
  سوسیالیست و فیلسوف ماتریالیست آلمانی، 
موسس اولین بین‌الملل کارگران جهان 
و 
نخستین کسی که به وسیله سوسیالیسم 
به
 نهضت کارگری امروز 
به اصلاح یک اساس علمی بخشید، 
در شهر ترو در ایالت رن پروس در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. 

به
زعم مش پرویز
چون کارل مارکس
در
خانواده ای یهودی
به
دنیا آمده،
مخالفتی با صهیونیسم (ملی گرایی خلق یهود)
نداشته است.

اگر 
مارکس
در خانواده ای مسیحی به دنیا می آمد،
حتما
مخالفت می کرد.

اولا
مارکس
در
خانواده یهودی 
به
دنیا نیامده است.

پدرش یک زمان یهودی بوده و بعد مسیحی شده است.
مثل خیلی از مسیحیان و مسلمانان.
مثل حضرت خدیجه
همسر خر پول حضرت محمد.


ثانیا
فریدریش انگلس
همرزم و همفکر و همراه مارکس
که
در
خانواده یهودی به دنیا نیامده بود.

او
چرا
نه
تنها
مخالفتی با ملی گرایی خلق یهود نداشته،
بلکه
مدافع سرسخت زحمتکشان یهود بوده است
و
بر
صورت یهودی ستیزان خرفت و خر و خردستیز
تف انداخته است؟

۶
نخستین کسی که به وسیله سوسیالیسم 
به
 نهضت کارگری امروز 
به اصلاح یک اساس علمی بخشید

ضمنا
من ـ زور علامه جماران
از
« به وسیله سوسیالیسم 
به
 نهضت کارگری امروز 
به اصلاح یک اساس علمی بخشید»
چیست؟

اولا
در
زمان مارکس که سوسیالیسم وجود نداشت
تا
مارکس به وسیله آن به نهضت کارگری اساس علمی ببخشد.

ثانیا
چگونه می توان به وسیله سوسیالیسم به جنبشی اساس علمی بخشید؟

بی سوادی اجامر یهودی ستیز و کمونیسم ستیز
در
جمله جمله عرعریات آنها
عربده می کشد.


دکتر پرویز پیرزاد
آدمی
را
به
یاد مؤلف فیلسوف نماها
ناصر مکارم شیرازی کودن
می اندازد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر