میم حجری
بنده همانطور که به حقوق دیگران احترام میگذارم
نظرشان را نیز تا زمانی که حقوق دیگران را مخدوش نکند
محترم میشمارم.
گودرز
بگذارید روی مفاهیم مهم در این جمله شما، اندکی خم بشویم:
۱
بنده
همانطور که به حقوق دیگران احترام میگذارم
بحث در این هماندیشی ما با شما
بر سر چیست؟
یکی از ایرادات مهم بنی بشر از هر نظر،
منگرایی
(سانترالیزاسیون شخص شخیص خویش و یا حریف دیگری است که نظرش برای او مفید است)
است.
موضع نظری
شما و ما و هر کس دیگر
تعیین کننده که نیست.
تعیین کننده چیست؟
موضع نظری افراد که معیار نیست.
معیارسازی از نظر افراد
مشخصه مرکزی مهم طرز تفکر اسکولاستیکی است
که
نماینده کلاسیکش، روحانیت است.
در این طرز «تفکر» بند تنبانی
به عوض استدلال و اثبات حقیقت و یا بطلان اندیشه ای،
آیه ای، روایتی، حدیثی و کلام قصاری از اوتوریته ای
مثلا
از
الله
انبیاء
ائمه
اولیا
فقها
شعرا
فلاسفه
و
غیره
ذکر می کنند و قال قضیه را به خیال خود می کنند.
۹۹ در صد سران احزاب سیاسی
کلکسیونی از کلمات قصار اوتوریته ای (مثلا علمای طبقه اجتماعی معینی)
را
ازیر کرده اند تا در هر مورد معین، تحویل دگراندیشی دهند و خاموشش کنند.
درست به همین دلیل،
حقیقت
کشف نمی شود.
حقیقت
ماستمالی می شود و جامعه طویله می شود.
فرض کنیم که موضوع بحث ما خر است.
شناخت خر به مثابه موضوع شناخت،
قبل از همه
باید مبتنی بر تجزیه و تحلیل خود خر (موضوع شناخت، اوبژکت شناخت) باشد
و
نه
وابسته به نظر خرچران، خر پرور، خر سوار، خر فروش، خر شناس (سوبژکت شناخت).
چرا؟
برای اینکه محتوای شناخت در موضوع شناخت (اوبژکت شناخت) است.
در این مورد، در خود خر است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر