۱۴۰۲ فروردین ۱۸, جمعه

هماندیشی با امیر حسین آریانپور (۶۳)

      

میم حجری

از 
كتاب «زمينه جامعه‌شناسي»
مقدمه اول
شناخت
ادامه
 
۳
   شناخت فلسفي
ادامه
 
۱

وجوه كمي و كيفي واقعيت كه در علم و هنر از يك ديگر جدا مي‌شوند، 

در فلسفه وحدت مي‌يابند.

 

آریانپور

تعریف روشنی از مفاهیم فلسفی کمیت و کیفیت ندارد.

یعنی از دیالک تیک کمیت و کیفیت بی خبر است.

به همین دلیل خیال می کند که وجوه کمی و کیفی واقعیت عینی در علم و هنر از یکدیگر جدا می شوند و در فلسفه به وحدت می رسند.

همان فلسفه ای که ترکیبی از دانستنی های علمی و هنری کذایی است.  


مراجعه کنید

به

کمیت و کیفیت

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5777

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5778 

 

 آریانپور 

فونکسیون علم و هنر را هم نمی شناسد.

فونکسیون علم و هنر

انعکاس واقعیت عینی است.

هر چیز واقعی ـ عینی 

دیالک تیکی از کمیت و کیفیت است.

علم و هنر و هیچ آیینه دیگری نمی تواند دیالک تیک مربوطه را تخریب کند و فقط قطبی از آن را منعکس کند.

چنین چیزی محال است.

البته تعریف آریانپور از علم و هنر هم

غیرعلمی است که قبلا مورد تأمل قرار گرفته است.

 

۲

شناختهاي نمودهاي واقعيت – فرد، جامعه، طبيعت – كه به نيروي علم و هنر فراهم مي‌آيند، 

متشتت و نسبتاً كم دانه هستند.

 

 از این جمله آریانپور معلوم می شود که او تعریف پدیده و یا نمود را هم نمی داند.

به همین دلیل خیال می کند

که

فرد و جامعه و طبیعت، پدیده اند و ضمنا موضوع علم و هنرند.

فقر فلسفی آریانپور دست در دست با فقر مفهومی او می رود.

 نمود (پدیده) 

در دیالک تیک پدیده و ماهیت وجود دارد.

 مراجعه کنید

به

پدیده

(نمود، ظاهر، ضد دیالک تیکی ماهیت)

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11557

 

پایان

 

۳

چون اين شناختها به كمك تخيل منطقي، مرتبط و منتظم شوند و تعميم يابند، 

شناخت فلسفي دست مي‌دهد.

 در قاموس آریانپور

شناخت فلسفی نتیجه پیوند و تنظیم و تعمیم شناخت علمی و  هنری به مدد تخیل منطقی است.

خدا می داند که منظور او از تخیل منطقی کذایی چیست.

 

۴
شناخت فلسفي در زندگي انسان 

اهميت فراوان دارد. 

زيرا 

از يك سو، 

راهنماي عمل انساني است 

و 

از سوي ديگر، 

علم و هنر را رهبري مي كند. 

 

 جالب است که شناخت فلسفی که تریکبی از دانستنی های علمی و هنری است،

 افسار علم و هنر و عمل بنی آدم را در دست دارد.

در قاموس آریانپور

شناخت فلسفی فقط به درد کشف حقیقت نمی خورد.

۵

هركس موافق فلسفة خود، راه و رسم حيات خود را برمي‌گزيند و به فعاليت مي‌پردازد و هر هنرمند و دانشمندي به تناسب شناسايي فلسفة خود، به جهان مي نگرد و كائنات را تبيين مي‌كند. 


 هنرمند و دانشمند

بنا بر فلسفه شخصی خود کاینات را تبیین می دارند.

شاید تخیل منطقی همین تصورات و تخیلات خود آریانپور باشد.

شاید به همین دلیل باشد که احمد اشملو

خود را شرف کیهان (کاینات) می داند.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر