ویلی زیته

(۱۹۲۱ ـ ۲۰۱۳)

نقاش پرولتاریا

وزیر هنر در جمهوری آلمان دموکراتیک


میم حجری

 

۲۳۲

کمونیسم تنها "راه حل راستین" تمام تعارضات و تناقضات وضع موجودی است که جهان را به لبهء پرتگاه نابودی کشانده است. راه سومی موجود نیست و تنها با بدیل کمونیسم میتوان جهان را از خطر نابودی نجات داد. به همین خاطر دقیقاً در برهه هائی مانند امروز که جامعه بر اثر اوج گرفتن تعارضات و تناقضات ذاتی نظام حاکم بحرانی شده و توده ها به پا میخیزند باید با صدای هرچه بلندتری تنها "راه حل راستین" رهائی جامعهء بشری را فریاد زد و بدیل اش را میان توده های به پا خاسته برد. باید پرچم انقلاب کمونیستی را تبدیل به پرچم جنبشهای اجتماعی کرد و یک گام هم از آن پس نکشید... شرایط بحرانی که عقب نشستن از بدیل کمونیسم، انقلاب را سالها به عقب پس رانده و در غیاب اش سرمایهء جنون گرفته با فرم دیگری فرصت برای تحمیل دور تازه ای از شهوت انباشت و سلطهء سرمایه به توده ها را می یابد.
راوی


کمونیسم
راه حل نیست.
اما می تواند آماج باشد.

برای نیل به این آماج
هم به سوبژکت تاریخی (طبقه کارگر ) نیاز هست
که
متحدینش  را
یعنی
زنان و دهقانان و پیشه وران و روشنفکران خلقی 

را

 زیر پرچم خود گرد آورد و رهبری کند
هم
به
 حزب مارکسیستی ـ لنینیستی
که
پیشاهنگ طبقه کارگر  باشد
و
هم
 به شرایط عینی جامعتی لازم 

نیاز هست.

 
دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت 

صرفنظر ناپذیر است 

و 

در جامعه نقش تعیین کننده از ان سوبژکت تاریخ است.
تفاوت پددیده ها و روندهای جامعتی با طبیعی
همین جاست.
مشخصه عصر حاضر این است که طبقه کارگر تحت رهبری حزبش
نه تنها باید رسالت تاریخی خود را یعنی گذار به کمونیسم را تحقق بخشد
بلکه بخش مهمی از وظایف تاریخی سوبژکت های تاریخی ماقبل را
یعنی مثلا بورژوازی و حتی اشراف فئودال را.
آنچه صرفنظرناپذیر است
رهبری طبقه کارگر در همه مراحل توسعه جامعتی است.
طبقات اجتماعی دیگر
دیگر
ظرفیت انقلابی ندارند.
نمایندگان طبقات اجتماعی دیگر
می توانند خود را چپ جا بزنند و عوامفریبی کنند
ولی نمی توانند
به درک شرایط عینی و وظایف طبقه کارگر نایل آیند
چه رسد به انجام و اتمام آنها و گذار به کمونیسم.



۲۳۳

جنتلمن بودن یعنی این که سرت تو کار خودت باشه.
همینگوی گفته "شرافتی توی برتر بودن از یه انسان دیگه وجود نداره. شرافت واقعی یعنی برتری از خودِ قبلیت".



جنتلمن


از مفاهیم بورژوایی برای عوامفریبی است.


اگر اعضای جامعه قادر و مایل به انتقاد جامعتی نباشند


یعنی


فقط به فکر خود باشند


نه


به

خودشناسی می رسند


و


نه


به

جامعه شناسی


در نتیجه

هم

خودشان می گندند

و

هم

جامعه شان.


به
همینگوی بگویید


اعضای جامعه


متفاوتند


هم

با همدیگر

و

هم

با نسل های قبلی

تفاوت دارند.


ولی برابرند.


تازه اگر آدم باشند و نه جنتلمن.


در هر جامعه

تقسیم کار هست


یکی حمال است و دیگری حفار


یکی معلم است و دیکری مؤذن


ولی همه با هم برابرند.


 

۲۳۴
« كمونيسم راه حلِ راستين تعارضِ بين انسان و طبيعت، و بين انسان و انسان است : راه حل راستين تعارض بين وجود و هستي، بين عينيت يافتگي و اثبات خويشتن، بين آزادي و ضرورت، بين فرد و نوع است . كمونيسم حل معماي تاريخ است و خود را همين راه حل مي داند. بنابراين، كلِ حرك تاريخ، هم كنشِ بالفعلِ تكوينِ كمونيسم زايش وجود تجربي اش است و هم براي آگاهي انديشه ورز آن، حركت درك شده و شناخته شده ي شدايند آن....»
مارکس- دستنوشته های ....
۱۸۴۴
راوی


مارکس در سال ۱۸۴۴
جوان ۲۶ ساله ای بوده است.
در حال رشد و نمو فیزیکی و فکری بوده است.
 ما مدتی است که زندگی مارکس و انگلس را ترجمه و منتشر می کنیم و متوجه روند رشد آنها می شویم.
 سخنان مارکس و غیره را نباید با مارکسیسم عوضی گرفت.
بلکه باید تحلیل و تصحیح و تدقیق کرد و توسعه داد.
مارکسیسم علم است و ربطی به خود مارکس ندارد.
مارکس و انگلس و لنین و آن و این رشد کرده اند.
بعضی ها
کلاسیک ها را با انبیا و ائمه عوضی گرفته اند و با انتشار کورکورانه حرف های انها
نه
روشنگری
بلکه
عوامفریبی می کنند.

 

۲۳۵

کامنت ما را با اندکی دقت بخوانید.


رادیکال بودن یعنی دست به ریشه بردن.


ایراد در سوبژکت های منفرد نیست.


ایراد در سیستم اقتصادی - اجتماعی حاکم است.


تعویض مهره ها


حتی

اعدام مهره ها


بدون تعویض سیستم 


مشکلگشا نیست.


پیش به سوی فراگیری الفبای مارکسیسم


 

۲۳۶
آره.
 کمونیسم
اما فرماسیون اقتصادی است
 و نه متد و روش و راه حل.
کمونیسم
آماج است و نه وسیله.
منظور مارکس هم همین است.
شاید درست و دقیق ترجمه و یا فرمولبندی نشده باشد.

۲۳۷
صنعت فوتبال چقدر باید برای انحصارات سرمایه داری سود آور باشد که برای توپ طلا بردن یک بازیکن فوتبال اینقدر پول شاباش کند؟؟ تازه این فقط در حکم حال دادنِ "زیر زبانی" ست.
متن خبر :
" ٧ بز از جنس طلا مقابل برج ایفل هدیه‌ جالب کمپانی آدیداس به مسی"


فوتبال
صنعت نیست.
صنعت چیست؟
فوتبال
مذهب است
و
مثل مذهب
دیالک تیک اه و افیون است.
هم امید واهی می دهد (آه ستمدیدگان است. مارکس)
و
هم
تسکین میدهد و تخدیر می کند (افیون توده است. مارکس)
فوتبال
تکخال ایده ئولوژیکی امپریالیسم است.
برژینیسکی گفت:
خوب است که سکنه اوکرایین
تیم ملی فوتبال دارد.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این گفتار

۲۳۸

هر روز که می گذرد ،هر چه بیشتر در موارد زیر تردیدهایم ذوب می شوند:
۱- انقلاب سوسیالیستی تنها گزینه ممکن برای نجات کشور از معضلات کنونی و تنها تضمین برای تحققِ شعارهای اساسی آزادی و عدالت اجتماعی و توسعه پایدار است.
۲- امکان تحقق سوسیالیزم در ایران از هر نقطه یِ دیگرِ جهان فراهم تر است ،مشروط به اینکه کمونیست های انقلابی تا کنون هر اندازه کوتاهی کرده اند مهم نیست و دیگر گذشته است ولی منبعد با تمام توانشان مسئولیت پذیر باشند و دیگر کوتاهی نکنند.آنها باید خود را از نو بیافرینند.
۳- هیچ راه حل دیگری بجز انقلاب سوسیالیستی قادر نیست چاره یِ زخم ها و علاجِ دردهای ایران و زحمتکشان و فرودستانِ آن باشد.
۴- وقوع انقلابِ سوسیالیستی در ایران میتواند بعنوان اولین قطعه این دومینو ،در عرض مدتی نه چندان طولانی ،منجر به ریزش سایر قطعات این دومینویِ لعنتی در بسیاری از کشورهای دیگر شود.
اینها شعار است؟ بله! و برای همین منبعد خُرده خُرده و لقمه لقمه سعی خواهم نمود این گزینه ها را گفتمان سازی کنم و آنها را به بحث بگذارم.
کمان


بدون از ان خود کردن پیشاپیش تعریف مفاهیم
و
بدون کسب توان تفکر مفهومی
نمی توان
آدم شد
انقلابی شدن پیشکش خیالبافان خودشیفته

  ایران شاید اخرین کشوری باشد که در آن انقلاب سوسیالیستی صورت گیرد.
سکنه ایران به دلایل متنوع متعدد
محروم از نعمت تفکر بخور و نمیر است.
توان حرف زدن را حتی ندارند چه رسد به داشتن لیاقت فهم افکار این و آن.

 

۲۳۹
راوی

۱
در وهلهء اول فکر میکنم ترجمه درستی است..
دوم- صحبتی بر سر کمونیسم بعنوان متد و روش نبود بلکه راه حل..


ما که نگفتیم صحبت بر سر کمونیسم نیست.
حرف ما این است که کمونیسم
آماج است.
آماج در دیالک تیک وسیله و آماج معنی دارد.
تنها راه رهایش از منجلاب تضادهای رنگارنگ
گذار از جوامع طبقاتی (برده داری، فئودالی، سرمایه داری) به جامعه سوسیالیستی و بعد کمونیستی است.
منظور مارکس و راوی هم همین است.
فرمولبندی اما دقیق و صحیح و صریح نیست.


۲
سوم و در ارتباط با دیالکتیک راه و هدف کمونیسم


دیالک تیک راه و رهرو و مقصد وجود دارد و نه دیالک تیک راه و هدف.

منظور شما از هدف هم مقصد است.
منظور شما دیالک تیک استراتژی و تاکتیک است.
هدف در فلسفه مارکسیستی
معنی و کاربرد به کلی دیگری دارد.
دیالک تیک فرد ـ وسیله ـ هدف.
Zweck

هدف
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4323
پایان

 

۲۴۰
هنر ایرانی جماعت تکرار طوطی وش آیات و روایات و احادیث از این و آن وطنی و فرنگی است.

دریغ از ذره ی تفکر بخور و نمیر
 

۲۴۱
ایراد در مهره ها نیست.
ایراد در سیستم حاکم است.
ایراد در طبقه حاکمه است.
 سران اوپوزیسیون
بهتر از اینها نیستند.
هارت و پورت را اینها هم در زمان شاه کرده اند

 

۲۴۲
آماده قیام نهایی شویم
کرد ، تُرک ، فارس ، بلوچ ، بختیاری ، عرب ، لر و.....همه باهم متحد و همبسته برای قیام ملی نهایی جهت سرنگونی و ساقط کردن رژیم تروریست ، فاسد ، جنایتکار جمهوری اسلامی.


قیام برای چی؟
سرنگونی جمکران برای برقراری چه سیستمی؟
کرد ، تُرک ، فارس ، بلوچ ، بختیاری ، عرب ، لر و.. غیره انتزاعی وجود ندارند.
کرد ، تُرک ، فارس ، بلوچ ، بختیاری ، عرب ، لر و.. حتما نباید مترقی تر از اجامر جمکران باشند.
تو نمی توانی حتی یک نفر شخصیت مترقی از قبایل کرد ، تُرک ، فارس ، بلوچ ، بختیاری ، عرب ، لر و.. نام ببری

ادامه دارد.