۱۴۰۰ آذر ۲۰, شنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۲۳)

 Willi Sitte

ویلی زیته

(۱۹۲۱ ـ ۲۰۱۳)

نقاش پرولتاریا

وزیر هنر در جمهوری آلمان دموکراتیک


میم حجری

۴۰۸
درنگی در مفاهیم خودمختاری ملی و تجزیه طلبی

خودمختاری ملی
فقط یکی از حقوق متعلق به  حقوق بشر نیست.
خودمختاری ملی
برای توسعه نیروهای مولده هر ملت
از اهمیت تعیین کننده برخوردار است.
پیش شرط آشنایی با علم و فن و فوت و فن تفکر و  پیشرفت و توسعه تمدن و فرهنگ،
  تکلم و تعلیم و تعلم و تربیت و تحصیل  به زبان مادری است.
تعلیم و تعلم و تربیت
به زبان بیگانه
نمیتواند نارسا و ناقص نباشد.
تجزیه طلبی
فحش خواهر و مادر که نیست.
تجزیه طلبی یکی دیگر از حقوق بشر و حقوق هر ملت است.
 اگر ملتی تشخیص دهد که جدا شدن از ملل دیگر برای توسعه و ترقی مادی و فکری و هنری اش لازم است
باید بدان اقدام کند.

 

۴۰۹

با حذف ولایت فقیه


چرا باید حیات سیاسی و اجتماعی
دموکراتیزه شود؟


نظری به کشورهای جهان بیندازید و ببینید که در آنها از ولایت فقیه خبری نیست


ولی


حیات سیاسی و اجتماعی

چه بسا


بدتر از جنقوری اسلامی است

.

 

۴۱۰
حزب چپ آلمان

یکی از احزاب امپریالیستی است.
عدالت اجتماعی هم از شعارهای امپریالیستی است

 

۴۱۱
بخشی از اصلاحات در دوره حاکمیت فرقه دمکرات آزربایجان
- اعطای حق رای و حق انتخاب شدن به زنان برای اولین بار در ایران و خاورمیانه
- اصلاحات ارضی و تنظیم مقررات عادلانه در روابط مالکان زمین و دهقانان
- تاسیس دانشگاه آذربایجان در تبریز
ـ استفاده از زبان ترکى در کنار زبان فارسی در مدارس و ادارات دولتی در آذربایجان
ـ صرف ۷۰ درصد درآمدهای مالیاتی و گمرکات آذربایجان برای رشد و توسعه خود منطقه
ـ تشکیل انجمنهای ایالتی مقرر در قانون اساسی ایران
ـ ممنوعیت تنبیه بدنی و شکنجه
ـ تصویب قانون جامع کار
ـ شوراهای نظارت بر کار نهادهای دولتی تاسیس شد
ـ با گشودن فروشگاههای دولتی قیمتهای مواد غذایی ثابت ماند
ـ کلاسهای سوادآموزی، مدارس و دانشگاه به زبان ترکى تاسیس شد
ـ درمانگاههای رایگان در اختیار مردم قرار گرفت
ـ برای اولین بار در تبریز و زنجان خیابانها آسفالت شد
-تاسیس یک ایستگاه رادیویی
اصلاحات فرقه چنان گسترده بود

که

حتی مخالفانشان قبول کردند

که

خدمات یک ساله فرقه

بیش از کارهای دوران بیست ساله رضاشاه بود.

عجب مقایسه فرمالیستی ساده لوحانه عوامفریبانه ای:

اصلاحات فرقه چنان گسترده بود که حتی مخالفانشان قبول کردند که خدمات یک ساله فرقه بیش از کارهای دوران بیست ساله رضاشاه بود.

فرقه جریانی کمونیستی بوده است.

رضاشاه جریانی فاشیستی
 

۴۱۲
چیزهایی هست
که نمی‌توان به زبان آورد
چرا که واژه‌ای برای بیان آنها وجود ندارد
اگر هم وجود داشته باشد
کسی معنای آن را درک نمی‌کند
اگر من از تو نان و آب بخواهم
تو درخواست مرا درک می‌کنی
اما هرگز این دست‌های تیره‌ای را
که قلب مرا در تنهایی
گاه می‌سوزاند و گاه منجمد می‌کند
درک نخواهی کرد.
 لورکا
 احمد_شاملو


لورکا

مثل عادولف احمد


معنی واژه

را


و


چگونگی تشکیل واژه ها

را


نمی داند.


واژه فرم و قالب و قابلمه است


محتوای واژه را مفهوم تشکیل میدهد.


هر چیزی که در آیینه ذهن بشر منعکس شود


عکسی می شود که مفهوم نامدیده می شود.


مفهومی که بلافاصله پس از تشکیل


فرم کلمه و یا واژه به خود می گیرد.


مفهوم سیب


نتیجه انعکاس سیب سر و مر و گنده

در آیینه ذهن هر کس است

که

پس از تشکیل در زبان های مختلف

به

واژه های سیب و آلما و اپل و اپفل و غیره

تبدیل می شود.


یعنی


چیزی در ذهن کسی وجود ندارد

که واژه ای برای تبیینش نباشد.
 

۴۱۳
ممنون.
بحث بر سر مفهومی است.
بی اعتنا به مارکس و مترجم.
 نقد سلاح
یعنی انتقاد از سلاح.
 نقد سرمایه داری.
یعنی انتقاد از سرمایه داری.
 فرق هم نمی کند

که
 سلاح
 قمه وقداره باشد و یا تفنگ و خمپاره باشد
و یا

تئوری
و

یا

متد و روش و رویه

باشد.
 

۴۱۴
عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسوا عاشق، اندر فن خود استاد نیست
ای دل از حال من و بلبل چه می پرسی، برو
ما دو تن شوریده را کاری به جز فریاد نیست
قلب "عشقی" بین که چون سرتاسر ایران زمین
از جفای گلرخان یک گوشه اش آباد نیست
 میرزاده عشقی



۴۱۵
هزار بار مرا مرگ به از این
سختی است
برای مردم بدبخت ، مرگ خوشبختی است!
 میرزاده_عشقی

مرگ نه راه حل
بلکه فاجعه است.
زندگی بهترین نعمت هستی است.
مرگ ستایی
کسب و کار فاشیسم و فوندامنتالیسم، نیهلیسم و آنارشیسم و آوانتوریسم است
زنده باد زندگی
زنده باد مبارزه برای بهسازی زندگی



۴۱۶ 
این سخن مارکس

در چالش با هگلیانیست های جوان فرمول بندی شده است

که مدعی بودند

با تبلیغ فلسفه هگل

جامعه تحول می یابد.

گوالت

اینجا به معنی قهر نیست.

به معنی قوه و قدرت است.



Die Waffe der Kritik kann allerdings die Kritik der Waffen nicht ersetzen, die materielle Gewalt muß gestürzt werden durch materielle Gewalt, allein auch die Theorie wird zur materiellen Gewalt, sobald sie die Massen ergreift.



سلاح انتقاد و یا نقد 
البته
 نمی تواند جای نقد سلاح (؟) را بگیرد.


جای انتقاد از سلاح را بگیرد.


قوه مادی


باید با توسل به قوه مادی 
سرنگون شود.


تئوری 
فقط زمانی که در توده نفوذ کند
به قوه مادی مبدل می شود.

مارکس در این زمان جوان ۲۲ ـ ۲۳ ساله ای بوده است.
هنوز در اول راه بوده است.
 در این زمان هنوز مارکسیسم تدوین نشده بود.
 مارکس که پیغمبر نیست.
 رشد کرده است.
ایرانی جماعت
 از

مارکس و انگلس ولنین
پیغمبر می سازند
و

از

حرف های آنها
 وحی منزل.
 از این خبر ها نیست.
مارکسیسم اکنون در قله های بلند توسعه است.
این استدلال مارکس
 اصلا مارکسیستی نیست.
جواب هگلیانیست های جوان چیز دیگری است.
 چیست؟


۴۱۷ 
 ·  جولیان_آسانژ به خاطر افشای حقیقت با صد و هفتاد و پنج سال زندان روبه رو خواهد شد.
 مهری

افشاگری های جولیان اسانژ
ربطی به حقیقت ندارند.
اگر افشاگری های او مورد تحلیل قرار گیرند
مسئله روشن می شود.
جولیان
اصلا نمی داند که حقیقت چیست
راستی
حقیقت چیست؟

 

۴۱۸ 
کانون نویسندگان شمع بود  و حزب توده چراغ.
تنکابنی
 
افکار تنکابنی را درست منتشر کنید تا تحلیل شوند.
حزب توده را باید تحلیل کرد و نه با کانون و این و اون مقایسه.
خط مشی حزب توده غلط بوده است و بهای سنگینی توده و حزب توده بابت این خطا پرداخته است.
جهان بینی خود به اذین
 مارکسیستی و ماتریالیستی نیست.
بیشتر عرفانی (مولویستی) است

 

۴۱۹ 
کاش از اول اینمه خاطره نمی ساخت
نازنین

منظور از مفاهیم خاطره و خاطره سازی چیست؟
خاطره
به

تجارب از صافی گذشته افراد

اطلاق می شود.
تجربه
چه بسا
عینی است.
یعنی دست خود افراد نیست.
مثال:
ندای معروف
از مدرسه موسیقی به خانه برمی گشت
که
گلوله می خورد.
این تجربه
چیزی عینی بوده است.
دست خود او نبوده است.
اگر نمی مرد
خاطره این تجربه را می نوشت.
خاطره سازی
کسب و کار اشراف علاف و انگل است
زندگی آنها توخالی است.
به همین دلیل

به مسافرت می روند
به معاشرت می پردازند
تا خاطره بسازند و در محافل مربوطه نشخوار کنند و یا حتی بنویسند و یا بنویسانند.
این خاطرات
اصلا
خاطره نیستند.
چون تجربه عینی زندگی نیستند.
چیزهای سطحی، قلابی و تقلبی و تصنعی و مصنوعی اند.

 

۴۲۰ 
جنبش تعاونی در قرن ۲۱
حزب چپ



جنبش تعاونی


فی نفسه


نه


جنبش است


و


نه


تحفه نطنز.


مالکیت تعاونی


یکی از فرم های مالکیت است.


مالکیت تعاونی و یا کالخوزی


به شرطی مثبت است و گامی به جلو است

که در جامعه سوسیالیستی باشد و نه در جوامع طبقاتی.


مالکیت تعاونی (کئوپراتیو) در سوسیالسیم


برای گذار تدریجی از مالکیت خصوصی به مالکیت جامعتی بر وسایل تولید

است.


دهقانان و پیشه وران بدین طریق


به صورت متحدین طبقه کارگر در می آیند.
 

۴۲۱
هنر آینه ای برای انعکاس جهان نیست؛
چکشی است برای شکل دادن به آن!
مایاکوفسکی



نه.


هنر یکی از فرم های شعور است.


هنر

احتمالا


ابتدایی ترین فرم شعور بشری است.


هنر

احتمالا


حتی


قبل از کسب توان تکلم


تولد یافته است. 


آثار هنری انسان های آغازین در دیواره غارها کشف شده است.


فرم هنری شعور


توسط میتولوژی (علم الاساطیر)


نفی دیالک تیکی می شود.


در اساطیر یونان


فرم هنری حفظ می شود و توسعه داده می شود.


خود میتولوژی


توسط تئولوژی (مذهب)

نفی دیالک تیکی می شود.


مذاهب هم حاوی قصص اند و هم حاوی اساطیرند.


قرآن کریم کلی قصه عاشقانه

و

نثر شعرگونه دارد.


شعور هنری


فقط به درد نقد مارکسیستی می خورد


ولی لازم است.


چون
یکی از انواع ضرور انعکاس طبیعت و جامعه و درون و برون انسان است.


مایاکوفسکی اهل هارت و پورت بوده است
 

۴۲۲
سوالی از جولیان آسانژ در سال ۲۰۱۱
_ چگونه می‌توان مانع از جنگ‌افروزی شد؟
آسانژ:

بنابر آن‌چه تاکنون دریافته‌ام تمام جنگ‌هایی که در ۵۰ سال اخیر رخ داده‌اند ماحاصلِ دروغ‌های رسانه‌ها بوده‌اند.
رسانه‌ها می‌توانستند مانع از بروز جنگ‌ها شوند اگر پروپاگاندای دولت‌ها را منتشر نمی‌‌کردند.

وقتی گفته می شود که جولیان بی خبر از معنی مفهوم حقیقت حتی است
به همین دلیل است.
طرز تفکر جولیان
فرق اساسی با طرز تفکر آخوندها ندارد.
جنگ به نظر او
معلول دروغ است.
یعنی
معلول چیز سوبژکتیوی است.
بنابر این یاوه
همه باید
مثل رسول اکرم کذاب جنگ افروز
 راستگو باشند تا ریشه جنگ کنده شود.
کارگری به درستی می گفت:
جنگ بر سر تو بخور ـ من تماشا کنم
است
جنگ
تنها راه نجات طبقات حاکمه انگل و استثمارگر از سقوط است.
چرا وبه چه دلیل؟

 

۴۲۳
طبقه کارگر غیر از حقیقت یار و یاوری ندارد.

ما سرسپرده حقیقتیم.

چون توله سگان توده ایم.
 

۴۲۴
ممنون.
مارکسیسم
علم است.
ولی نه علم ساده و صرف.
مارکسیسم
 فلسفه و علم همزمان است.
مارکسیسم
 فلسفه علمی است
 و

یا
علمی فلسفی است.
فرق علم با فلسفه چیست؟
برای جواب دادن به این سؤال
 باید پرسید:
 تفاوت موضوعی علم و فلسفه چیست؟

 

۴۲۵
عجب فهمی خدا داده است.
اتحاد شوروی و انگلستان و امریکا
جبهه آنتی فاشیستی را تشکیل داده بوده اند.
یعنی
ارتش رهایی بخش خلق ها از چنگ خونالود فاشیسم بوده اند
و
هیچ فرد انقلابی
ارتش سرخ
و
حتی ارتش انگلیس و امریکا را
اشغالگر
ننامیده است.
فقط
 فاشیست ها
چنین کرده اند و می کنند.
پیشه وری
هزاران بار مارکسیست تر از استالین بوده است.
شکست فاشیسم
در

همه جای جهان

به پییروزی انقلابات دموکراتیک و ملی ـ دموکراتیک منجر شده است.
مثلا در چین
کره
و الی اخر.
آذربایجان هم یکی از این کشورها بوده است

که در صد تمامکشوری کردن انقلاب دموکراتیک یعنی ضد فئودالی

برامده بوده است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر