۱۴۰۰ آذر ۲۴, چهارشنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۲۹)

[Mao Zedong]   


پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

     

فصل دوم

مفهوم طبقه در مائوئیسم

ادامه

 

۹۰

·    در درک مائوئیستی از دیکتاتوری پرولتاریا جای مسئله اصلی زیر خالی است:

·    جای خود پرولتاریا، به مثابه نیروی رهبری کننده جامعه در دوره انقلاب سوسیالیستی و در دوره ساختمان (بنای) سوسیالیسم و کمونیسم.

 

۹۱

·    این مسئله خود را در این نکته نیز نمودار می سازد که مائوئیسم، میان «دیکتاتوری پرولتاریا»  «دیکتاتوری توده» علامت تساوی می گذارد:

 

الف

·    «دیکتاتوری پرولتاریا دیکتاتوری ئی است که به وسیله توده تحقق می یابد.»

·    (رمین ریبائو، ۱۹ ژوئیه ۱۹۶۸)

 

ب

·    ««دیکتاتوری دموکراتیک پرولتاریا، «دیکتاتوری دموکراتیک خلق است.» 

·    (رمین ریبائو، ۱ اکتبر ۱۹۶۹)

 

۹۲

·    با تأکید بر«دیکتاتوری خلق»، «توده» به مثابه معیار  انتزاعی و مجردی برجسته می شود. 

 

۹۳

·    قدرت خلقی هیچ ربطی به حاکمیت خلق ندارد. 

 

۹۴

·    مفهوم مائوئیستی «توده»، از شرایط حیاتی و وجودی مشخص زحمتکشان جدا می شود. 

 

۹۵

·    «توده» بدین طریق به قدرتی بیگانه با زحمتکشان و به مقامی بالاتر و برتر از زحمتکشان ارتقا داده می شود.   

 

۹۶

·     «توده» بدین طریق به بتی استحاله می یابد.

 

۹۷

·    از هر انسان منفرد خواسته می شود که به اطاعت بی قید و شرط از «توده» بی نام و نشان تن در دهد.   

 

۹۸

·    مسئله در واقع، به دعوت به اطاعت از دیکتاتوری رهبری مائوئیستی مربوط می شود.

·    به ابزار سیاسی ـ ایده ئولوژیکی مبدل شدن برای حفظ قدرت گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ مربوط می شود.    

 

۹۹

·    خطوط ایدئالیستی ـ سوبژکتیویستی بنیادی در تعریف ایده ئولوژیکی طبقه کارگر را که یکی از مشخصه های مائوئیسم است، در ایده ئولوگ های به اصطلاح «چپ» از قبیل شارل بتلهایم، ا. ماسی، او س. پیشل  و غیره هم می بینیم.

 

۱۰۰

·    آغازگاه (نقطه آغازین) در رابطه این ایده ئولوگ ها با طبقه کارگر مخالفت با ماهیت تاریخی سوسیالیسم است.    

 

۱۰۱

·    از آنجا که سوسیالیسم واقعا موجود عینی، به مثابه طبقه کارگر به طور دولتی سازمان یافته، عالی ترین فرم  واقعیت یابی رسالت تاریخی ـ جهانی این طبقه است، رابطه خصمانه نسبت بدان، همزمان تحقیر کل طبقه کارگر به مثابه نیروی مادی واقعی به طور اقتصادی ـ اجتماعی تعیین شده را در پی دارد.   

 

۱۰۲

شارل بتلهایم

(۱۹۱۳ ـ ۲۰۰۶)

اکونومیست و مورخ فرانسوی

مشاور اقتصادی تعدادی از کشورهای در حال رشد

آسیا و افریقا و امریکای لاتین

 

·    در قاموس بتلهایم، قاطعیت عبارت است از تعیین طبقه کارگر به مثابه نیروی ایده ئولوژیکی مقدم، تعیین مبارزه طبقاتی ایده ئولوژیکی به مثابه فاکتوری با «اولین اهمیت.»

·    (شارل بتلهایم، «خط توده ای و حزب انقلابی»،  ۱۹۷۱، ص ۲۳) 

 

۱۰۳

·    شارل بتلهایم به مثابه نتیجه گیری نهایی می نویسد:

·    «خصلت پرولتری انقلاب قبل از همه  با نقش مسلط ایده ئولوژی پرولتری و حزب حامل این ایده ئولوژی تعیین می شود.»

·     (شارل بتلهایم، «خط توده ای و حزب انقلابی»،  ۱۹۷۱، ص ۲۱) 

 

  (این به معنی داشتن جهان بینی ایدئالیستی است:

  بتلهایم به مسئله اساسی فلسفه (تقدم و تأخر ماده بر روح، وجود بر شعور) راه حل ایدئالیستی عرضه می دارد:

  روح و شعور (ایده ئولوژی مسلط بر انقلاب و حزب حامل آن) تعیین کننده ماهیت انقلاب جا زده می شود و نه زیربنای اقتصادی جامعه، مناسبات تولیدی.

   مترجم)

 

۱۰۴

·    این موضع بتلهایم کمترین ربطی به ماتریالیسم تاریخی و  به درک کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم (یعنی ایده ئولوژی پرولتری. مترجم) ندارد:

·    بنا بر ماتریالیسم تاریخی و درک کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم، «مناسبات اقتصادی در تحلیل نهایی تعیین کننده ی توسعه تاریخی اند.»

·     (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۹، ۱۹۶۸، ص ۲۰۶)

 

۱۰۵

·    ایده ئولوگ های «چپ» از این قبیل، به توجیه  تز مائوئیستی کمر برمی بندند که بنا بر آن، مبارزه طبقاتی و لذا «انقلاب فرهنگی» مائوئیستی  که ماهیتا حمله ناگهانی بر منافع و مواضع طبقه کارگر چین در عرصه های سیاسی، اقتصادی و ایده ئولوژیکی بوده، به ماهیت سوسیالیسم تعلق دارد. 

 

۱۰۶

·    اکنون روشن می شود که اینجا چگونه خصومت مشترک با سوسیالیسم واقعا موجود به تولید مطابقت ایده ئولوژیکی می انجامد.    

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر