۱۴۰۰ دی ۵, یکشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۹۱)

  

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

  

فصل هفتم

در راه تشکیل حزب

 

۷

اوجگیری انقلاب  

 

سال ۱۸۴۷

برای

مارکس و انگلس

سال تبدیل انجمن دادگران

به

حزب انقلابی طبقه کارگر

بود.

 

اگر چه انگلس در تمام طول سال ۱۸۴۷

در

پاریس ماند،

ولی

به برکت مکاتبه مستمر با مارکس

آندو

در

وحدت نظر تنگاتنگی

عمل کردند.

 

فرصت را نمی بایستی از دست بدهند.

 

چون

ابرهای رگبار انقلابی

سرتاسر آسمان اروپا

را

فرا گرفته بود.

 

در آلمان

جنبش ضد فئودالی

وارد مرحله جدیدی شده بود.

 

رکود تولید کشاورزی در سال های ۱۸۴۵ و ۱۸۴۶

به

قحطی و گرسنگی و طغیان گرسنگان

منجر شده بود.

 

در سال ۱۸۴۷

بحران اقتصادی سنگینی

از

انگلستان شروع شد و آلمان را هم فرا گرفت.

 

نارضایتی عمیقی

رفته رفته

توده های خلق

را

در بر گرفت

و

در

اقصا نقاط کشور

به

تظاهرات سیاسی

منجر شد.

 

صندوق دولت پروس

خالی بود.

 

پادشاه پروس

پول لازم داشت.

 

پول

اما

در گاوصندوق دشمن او

بود.

در

گاوصندوق بورژوازی بود

که

پادشاه پروس

تا آن زمان تن به همکاری سیاسی با آن نداده بود.

 

اما

در

مسئله پول

به قول یکی از سخنگویان بورژوازی

«هر نوعی از مزاح پایان می یافت.»

 

بدین طریق

در

آلمان

وضع انقلابی

پدید آمد.

 

طبقه فئودالی حاکم به انضمام پادشاه پروس

دیگر

نتوانست چنان حکومت کند که تا ان زمان حکومت کرده بود

و

طبقات اجتماعی تحت ستم

از بورژوازی تا کارگران

دیگر

حاضر نبودند که بر آنها چنان حکومت کنند

که

تا ان زمان

حکومت کرده بودند.

 

(تعریف لنینی از وضع انقلابی

همین است:

بالایی ها

نتوانند چنان حکومت کنند که همیشه حکومت کرده اند

و

پایینی ها

نحواهند که بر آنها چنان حکومت کنند که همیشه حکومت کرده اند.)

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر