۱۴۰۰ آذر ۲۹, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) انقلاب صنعتی قرن هجدهم (۲) (بخش آخر)

Industrielle Revolution

پروفسور دکتر کلاوس دیتر ووستنک

برگردان

شین میم شین

 

۱۵

·    مارکس میان دو مرحله لازم برای تشکیل کارخانه فرق می گذارد:

 

 الف

مرحله مانوفاکتور توسعه یافته

 

۱

·    مرحله اول، عبارت از مرحله ای است که در آن، ماشین های کار بدون محرکه فنی (موتور) مورد استفاده قرار می گیرند.

 

۲

·    یعنی به کمک نیروی انسانی (و یا حیوانی و طبیعی. مترجم) به حرکت در می آیند.

 

۳

·    مارکس این مرحله را مشخصه مانوفاکتور توسعه یافته تلقی می کند.

 

ب

مرحله گذار از مانوفاکتور به کارخانه

 

·    مرحله دوم، مرحله ای است که ماشین بخار، به مثابه نیروی محرکه (موتور) وارد صحنه می شود و گذار از مانوفاکتور به کارخانه امکان پذیر می گردد.

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۴۸۴)

 

 

۱۶

·    دلیل این مرحله بندی عبارت از این است که تشکیل سیستم ماشینی کارخانه دو انقلاب فنی لازم داشته است.

 

۱۷

·    انقلاب فنی اول عبارت بود از تولید ماشین های کار که با نیروی محرکه انسانی کار می کرد.

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۹۴)

 

۱۸

·    نقطه آغاز انقلاب صنعتی همین مرحله است و نه اختراع ماشین بخار.

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۹۲، ۳۹۵، ۴۵۲)

 

۱۹

·    این توسعه خود ماشین های کار است که بعدها نوع نوینی از ماشین محرکه طلب می کند.

 

۲۰

·    یعنی تنها زمانی توسعه ماشین های کار به سرحد فیزیکی ـ فنی و اقتصادی نیروی محرکه انسانی و طبیعی می رسد.

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۹۸)

 

(ما اینجا با دیالک تیک کمیت و کیفیت سر و کار داریم:

تغییرات کمی تدریجی پس از رسیدن به حد عینی به تغییر کیفی منجر می شود.

مترجم)

 

۲۱

·    اینجا دیالک تیک درونی پیدایش انقلاب فنی آشکار می گردد:

·    ماشین های کار ضرورت داشتند تا توسعه ابزار و آلات اندازه، تعداد و کارآئی خود را از محدوده های طبیعی دست انسانی آزاد سازد.

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۴۰۴، ۳۹۸، ۳۹۴)

 

۲۲

·    آنگاه فونکسیونی که برای انسان باقی می ماند، عبارت است از کار به مثابه قوه محرکه.

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص  ۳۹۵)

 

۲۳

·    اکنون انسان ـ به لحاظ فونکسیونی ـ با وسایل جدید کار رابطه بی واسطه برقرار می کند و نقش نوینی در روند کار به عهده می گیرد.

 

۲۴

·    توسعه این مرحله به تشکیل محدوده طبیعی جدیدی منجر می شود.

 

۲۵

·    با ورود ماشین بخار به صحنه بر این محدوده طبیعی غلبه می شود و مکانیسم سرتاسری تشکیل می گردد.

 

۲۶

·    آنگاه برای اعضای کار انسانی فونکسیون نظارت مستقیم با چشم بر ماشین ها و تصحیح خطاهای ماشین ها با دست محول می شود، کاری که بر انقلاب فنی امروزی اشارت دارد.

 

۲۷

·    روند انقلاب صنعتی در تئوری سوسیال ـ دموکراسی معروف به «انقلاب صنعتی دوم» مطرح می شود و با ادعای تشابه فی مابین باطل مورد تحریف قرار می گیرد:

·    ادعا می شود که انقلاب علمی ـ فنی (و یا اوتوماتیزاسیون) کنونی باید بدون نیاز به یک انقلاب اجتماعی ـ سیاسی، جامعه نوع جدیدی را پدید آورد، همانطور که انقلاب صنعتی قرن هجدهم سرمایه داری را پدید آورده است.

 

 

۲۸

·    اما در این میان این حقیقت امر نادیده گرفته می شود که انقلاب فنی و همچنین انقلابی از نوع ترکیب کار اجتماعی (مثلا گذار از مانوفاکتور به کارخانه) ـ همزمان ـ به تغییر مناسبات مالکیت منجر نشده و نمی شود.

 

۲۹

·    مناسبات کاپیتالیستی مالکیت نه با انقلاب صنعتی تغییر یافته و نه لغو شده است.

 

۳۰

·    انقلاب علمی و فنی کنونی نیز نمی تواند به معنی گذار از مناسبات کاپیتالیستی مالکیت به مناسبات مالکیت کیفیتا نوینی باشد.

 

۳۱

·    انقلاب علمی و فنی هم در کاپیتالیسم و هم در سوسیالیسم ـ البته با محتوای متضاد تأثیرات تمامجامعتی خویش ـ پیش رفته است.

 

·    مراجعه کنید به انقلاب فنی

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر