۱۴۰۰ آذر ۲۵, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) انقلاب (روولوسیون) (۱۰) (بخش آخر)

 French Revolution


پروفسور دکتر پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

 

۱۳

·    ایدئولوگ های بورژوائی ـ امروزه ـ به ترویج این تز می پردازند که تئوری انقلاب سوسیالیستی مارکس تحقق نیافته است.

·    زیرا انقلاب به جای کشورهای توسعه یافته صنعتی اروپا و آمریکای شمالی، در کشورهای توسعه نیافته اروپای شرقی پیروز شده است.

 

۱۴

·    اما این تز حضرات به دلایل زیر نادرست است:

 

الف

·    اولا تزهای اصلی تئوری انقلاب مارکس و انگلس به طور کلی صحیح بوده اند.

·    اکنون ثابت شده:

 

۱

·    که غیر از انقلاب سوسیالیستی راه خروجی از تضادهای کاپیتالیستی وجود ندارد.

 

۲

·    که طبقه کارگر باید حامل تعیین کننده انقلاب باشد.

 

۳

·    که طبقه کارگر باید با دهقانان زحمتکش متحد شود.

 

۴

·    که طبقه کارگر به یک حزب رزمنده انقلابی نیاز دارد.

 

۵

·    که طبقه کارگر باید دستگاه دولتی کاپیتالیستی را در هم بکوبد و به جای آن دیکتاتوری پرولتاریا را بر قرار سازد و الی آخر.

 

ب

 

۱

·    ثانیا آلمان دموکراتیک مثالی زنده برای پیروزی انقلاب سوسیالیستی در یک کشور توسعه یافته صنعتی است.

 

۲

·    در این کشور انقلاب سوسیالیستی با موفقیت تاریخی ـ جهانی پیروزمندانه توسعه می یابد.

 

پ

 

۱

·    ثالثا اگر چه انقلاب سوسیالیستی ـ در عمل ـ از نقطه نظرهائی غیر از آنچه که مارکس و انگلس تصور می کردند و می بایستی هم تصور کنند، صورت گرفت، اما مسئله این است که توسعه امپریالیسم، تضادها و آنتاگونیسم های امپریالیستی شرایط جدیدی را برای انقلاب سوسیالیستی به همراه اورده اند.

 

۲

·    از این رو بود که لنین، ضمن کاربست قاطعانه تئوری انقلاب مارکس و انگلس، نتیجه گرفت که پیروزی انقلاب سوسیالیستی می تواند نخست در یک کشور واحد صورت گیرد و این کشور که روند انقلاب سوسیالیستی جهانی را آغاز می کند، می تواند کشوری کمتر توسعه یافته باشد و احتمالا هم خواهد بود.

 

۳

·    این اما نه به معنای رد تئوری انقلاب مارکس و انگلس، بلکه به معنی اثبات صحت آن و به معنی توسعه و تکامل بعدی آن به وسیله لنین است.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر