۱۴۰۰ دی ۳, جمعه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۳۶)

  [Mao Zedong] 

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

  فصل سوم

توسعه و تکامل طبقه کارگر چین و تبدیل گشتن آن به فاکتور سیاسی و اجتماعی اصلی جامعه

به مثابه مسئله اجتماعی هسته ای (مرکزی، اصلی)

ادامه

 

ج

 

۱

·    شعور کارگران در چین، هنوز به میزان نیرومندی در فرم های (چارچوب های) فکری سنتی سیر می کند.

 

۲

·    بخش اعظم اعضای این طبقه با ایده ئولوژی سنتی پیوند تنگاتنگی دارد.

 

۳

·    این مسئله خود را، نه فقط در این نمایان می سازد که در تفکر راسیونال (عقلی) این بخش از طبقه کارگر چین، عناصر نیرومندی از ایده ئولوژی غیر پرولتری و سنتی وجود دارند، بلکه ضمنا خود را در عوامل زیر نمودار می سازد:

 

الف

·    در خصلت عالم عواطف و احساسات آن

 

ب

·    در خصلت وضع پسیکولوژیکی آن 

 

پ

·    در طرز رفتار آن

 

ت

·    در طرز واکنش آن به پدیده های اجتماعی

 

ث

·    در نوع و اندازه انطباق اجتماعی (همرنگ سازی) آن

 

۴

·    نقش تعیین کننده در این زمینه، از آن شرایط زیر است:

 

الف

·    در چین سنتی، نهادهای اجتماعی (منظور از نهادهای اجتماعی نه فقط دولت، بلکه همچنین خانواده سنتی است که به لحاظ ایده ئولوژیکی نقش فراگیر مؤثری به عهده داشته است) و ایده ئولوژی سنتی انسان ها را چنان تربیت می کنند که آنها خود را به مثابه عنصری از  هارمونی یونیورسال (هماهنگی عام) تلقی می کنند.

 

ب

·    این طرز تربیت سنتی، نتایج اجتماعی ـ پسیکولوژیکی نهایی  در پی داشته است که به میزان بسیار نیرومندی توسعه شناخت هویت فردی خود با شناخت توده خلق  در تضاد تصور شده است.

 

۵

·    در نتیجه خامی (عدم بلوغ) ساختار طبقاتی، وقوف به خصلت طبقاتی جامعه و وقوف به خصلت طبقاتی قدرت دشوار می گردد.

 

۶

·    این وقوف به خصلت طبقاتی جامعه و خصلت طبقاتی قدرت، اما پیش شرط صرفنظرناپذیری برای توسعه خودشناسی طبقه کارگر به مثابه یکی از عناصر مهم و ماهوی شعور طبقاتی است.

 

ح

 

۱

·    متمایزیت و ناهمگونیت (هتروژه نیته) اجتماعی و ایده ئولوژیکی درونی چشمگیر طبقه کارگر چین، بیانگر آن است که روند تشکیل این طبقه از مجموعه جمعیت کشور  همچنان و هنوز در جریان است. 

 

۲

·    این پدیده نه تنها ناشی از پیوندهای اجتماعی و ایده ئولوژیکی  بخش مهمی از طبقه کارگر چین با اقشار غیر پرولتری، بلکه علاوه بر آن، ناشی از سطح توسعه فنی نازل (عقب ماندگی) کشور چین و در نتیجه ناشی از رابطه نسبتا ناچیز طبقه کارگر چین با نیروهای مولده مدرن  و ضمنا ناشی از امکانات هماندیشی رشد نیافته (توسعه نازل یافته) در مقیاس کشوری است.

 

۳

·    این متمایزیت و ناهمگونیت (هتروژه نیته) که در روند شکلگیری (فرم یابی) اجتماعی و ایده ئولوژیکی طبقه کارگر چین باید از بین برود، خود را قبل از تأسیس جمهوری خلق چین، ضمنا در پدیده های پارتیکولاریسم استانی و منطقه ای و در حفظ و ماندگار سازی (کنسرو کردن) آن به واسطه به اصطلاح پیوندهای تیمی و یا باشگاهی (دانشجویی) نشان داده است. 

 

۴

·    این کردوکارها مانع توسعه شناخت مسائل زیر می شوند:

 

الف

·    مانع توسعه شناخت این مسئله می شوند که منافع کلیه کارگران کشور یکسان است.

 

  (وحدت در منافع طبقاتی. 

مترجم)

 

ب

·    مانع توسعه شناخت این مسئله می شوند که کلیه کارگران همه با هم، طبقه اجتماعی واحدی را تشکیل می دهند.

·    طبقه ای که با اقشار اجتماعی دیگر تفاوت دارد.

 

۵

·    درجه نازل علمی گشتن تولید در چارچوب تمامجامعتی و این حقیقت امر  که بخش اعظم طبقه کارگر چین تحت شرایط فنی مانوفاکتوری (صنایع دستی کوچک) کار می کند، بر عناصر شعورین سنتی، تأثیر کنسرواتیو (ضد انقلابی، ارتجاعی) می گذارد و بر شناخت ضرورت تاریخی روند به طرز آگاهانه علمی شده ی مناسبات تولیدی، تأثیر بازدارنده می نهد.

 

*****

 

۵

·    در جوار واقعیات اموری که تشکیل لیاقت تجزیه و تحلیل پیوند های جامعه ای بزرگتر و روند های عام را دشوار می سازند، سلسله ای از فاکتورهای (عوامل) مناسب برای بلوغ سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه کارگر چین وجود داشته اند که به شرح زیر بوده اند:

 

الف

·    تأسیس نسبتا زود حزب کمونیست چین در سال ۱۹۲۱

 

ب

·    تمرکز کارگران در چند مرکز صنعتی انگشت شمار

 

پ

·    تمرکز کارگران در شهرهای ساحلی (بندری)

 

پ

·    قبل از هر چیز، کمک کومینترن

 

ت

·    و پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال ۱۹۴۹، کمک اتحاد جماهیر شوروی و حزب کمونیست شوروی.

 

۶

·    حزب کمونیست چین می بایستی از این فاکتورهای مناسب و مثبت برای شکل دادن (فرم بخشی) سیاسی ـ ایده ئولوژیکی به طبقه کارگر چین بهره برگیرد و بر تأثیرات منفی عقب ماندگی اجتماعی ـ اقتصادی فوق الذکر چین غالب آید

 

(در کشورهای سوسیالیستی

حتی

 در آلمان دموکراتیک

جای دایرة المعارف روشنگری ایرانی

خالی بوده است.

در نتیجه

فوت و فن تفکر مفهومی تمرین نشده و تعلیم داده نشده است.

مترجم)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر