۱۴۰۰ آذر ۱۰, چهارشنبه

اقتصاد سیاسی سوسیالیسم (۳۴)

Das Jahrhundert-Ereignis: Die Oktoberrevolution 1917 verändert die Welt 

اقتصاد سیاسی سوسیالیسم

و

کاربست آن در آلمان دموکراتیک

برگردان

شین میم شین

 

فصل اول

گذار از کاپیتالیسم به سوسیالیسم

به مثابه قانونمندی اساسی زمان ما

 

بخش سوم

گذار از کاپیتالیسم به سوسیالیسم

تحت شرایط سیستم سرمایه داری انحصاری ـ دولتی

و

 تحت شرایط انقلاب علمی و فنی

ادامه

 

۳۱

·    این تمایلات مبتنی بر پلان بندی امپریالیسم، تلاشی برای استفاده از مکانیسم های تنظیمی جهت ارضای منافع انحصارات امپریالیستی از کیسه خلیفه جامعه اند.

 

۳۲

·    اما از آنجا که تعیین کننده این اقدامات مربوط به پلان بندی، منافع سرمایه انحصاری است و منافع سرمایه انحصاری در تضاد دیامترال (کامل) با منافع اکثریت جامعه است، این اقدامات مبتنی بر پلان بندی، به مثابه منابع جدید تضادهای جدید عرض اندام می کنند.

 

۳۳

·    تحت مناسبات سوسیالیستی جامعه اما  محتوای اجتماعی پلان بندی حاکی از تسلط مبتنی بر علم بر مجموعه روند بازتولید توسط زحمتکشان است که به صورت قدرت دولتی سوسیالیستی قوام یافته است.

·    برای «تنظیم جامعتی پلان بندی شده تولید بنا بر حوایج هم مجموعه جامعه و هم تک تک افراد.»

·    (ایضا همانجا، ص ۲۶۱)

 

۳۴

·    حتی مارکس اثبات کرده است که در پی نقش تعیین کننده شیوه تولید، هر سیستم جامعتی در مرحله توسعه مربوطه اش به مثابه سیستم ارگانیکی تشکیل می یابد.

·    یعنی به مثابه فرماسیون اقتصادی  جامعه تشکیل می یابد که عناصر، حوزه ها و عرصه های منفرد کردوکار جامعتی اش، بسته به ماهیت سیستم جامعتی کلی رقم می خورد.

 

۳۵

·    این عناصر و مناسبات منفرد جامعه ـ فن، روبنای سیاسی، دولت،  دموکراسی، علم، فرهنگ و غیره ـ تشکیل دهنده آنسامبلی (ارکستری) از مناسبات اجتماعی اند که خاص (کاراکتریسیتک) این فرماسیون جامعتی است.

 

  (هر ارکستری از کلکسیونی از نوازندگان تشکیل می یابد که هر کدام ساز خاص خود را می نوازند، ولی نهایتا سمفونی واحدی تشکیل می گردد.

  مترجم)

 

۳۶

·    روابط فرماسیون هر جامعه در آنها تمرکز می یابند.

·    بنابرین، آنها را فقط می توان در پرتو این محتوای اجتماعی شان درک کرد.

 

۳۷

·    اگر ما در تعدادی از پدیده های سطحی (پدیده هایی در سطح جامعه) درجا نزنیم، بلکه به بررسی ماهیت روندهای جامعتی بپردازیم که با انقلاب علمی و فنی در رابطه اند، خواهیم دید که کاپیتالیسم به سوسیالیسم نزدیک نمی شود.

·    بلکه سوسیالیسم  به توسعه هر چه بیشتر شاخص های خود، امتیازات خود و مزیت های خود بر کاپیتالیسم می پردازد.

 

۳۸

·    ماهیت این توسعه نه همگرایی دو سیستم جامعتی، بلکه ناهمگرایی آندو ست.

 

۳۹

·    بر آمدن از عهده انقلاب علمی و فنی، سازمان و رهبری جامعه را با مطالبات نوین عالی تری مواجه می سازد:

 

الف

·    سازماندهی جامعتی  اقتصاد به تشکیل مسیر آزادی برای دینامیک (پویایی) علم و فن منجر می شود.

 

ب

·    به رابطه مطلوب (اوپتیمال) پلان بندی جامعتی با شکوفایی ابتکارات زحمتکشان  منجر می شود.

 

پ

·    به درهم تنیدگی نوین علم، دولت و تولید منجر می شود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر