پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
۱
• هوس گرائی به آموزه هوس اطلاق می شود.
۲
• هوس گرایی به آموزه اخلاقی ئی اطلاق می شود که بنا بر آن لذت فردی انگیزه واقعی، آماج نهائی و معیار اخلاقی عمل انسانی محسوب می شود.
۳
• هوس گرائی یکی از فرم های خوشبختی گرائی (اویده مونیسم) است.
۴
• بنیانگذار هوس گرائی فیلسوف یونان باستان به نام اریستیپ بوده که یکی از شاگردان سقراط بوده است.
۵
• منشاء آموزه های اخلاقی او عبارت از این بود که شرط رضایت خاطر هر فرد احساس هوس (عشق) و یا نفرت است.
۶
• لیاقت التذاذ (لذت بردن) عالی ترین سعادت بشری است و می توان آن را با فضیلت یکی انگاشت.
۷
• لیاقت التذاذ واقعی و پایدار مختص عقلا ست.
• زیرا عقلا کورکورانه به دنبال هوا و هوس خود راه نمی افتند، بلکه آن را به وسیله عقل خود مهار می کنند.
۸
• بعدها نیز نظرات اخلاقی ماتریالیسم یونان باستان (دموکریت، اپیکور و طرفداران آنان) به خطوط هوس گرائی سرشته بودند.
۹
• آموزه های اخلاقی با خطوط هوس گرائی تحت تأثیر نظرات اخلاقی ماتریالیسم یونان باستان در ماتریالیسم قرن هجدهم فرانسه نیز رواج یافتند.
۱۰
• چرخش هدونیستی (مبتنی بر هوس گرایی) که ماتریالیست های فرانسه به آموزه های اخلاقی خود دادند، در موضعگیری آگاهانه آنها علیه جهانتصویر مذهبی سرهم بندی شده از سوی ایدئولوگ های طبقه حاکمه جامعه فئودالی و به ویژه علیه جریانات ریاضت کشانه اخلاقی موجود در آن که استثنائا برای طبقات تحت ستم تهیه شده بود، نهفته بود.
۱۱
• احیای هوس گرائی از سوی ماتریالیست های فرانسه در این زمینه، یک گشتاور مترقی در مبارزه طبقاتی ایدئولوژیکی آن زمان بود.
• البته باید توجه داشت که آن از لحاظ تاریخی محدود بود و برای مدتی کوتاه می توانست خادم پیشرفت اجتماعی باشد.
۱۲
• کلیه آموزه های اخلاقی سرشته به نظرات هوس گرائی بنا بر مبانی جهان بینانه ـ فلسفی خود سمتگیری ایدئالیستی داشته اند.
• زیرا آنها شرایط تاریخی مشخص هر وجود اجتماعی را، یعنی این حقیقت امر را که انسان فقط در جامعه و با جامعه وجود دارد و فقط در جامعه و با جامعه می تواند نیازمندی های جسمی و روحی خود را بر آورده سازد، نادیده می گرفتند.
۱۳
• هوس گرائی بنا بر محتوای اجتماعی اش، محصول جامعه منقسم به طبقات است و از این رو حاوی فونکسیون اجتماعی تضادمندی است:
• آن هم از سوی طبقات ستمگر و هم برای مدتی کوتاه از سوی طبقات ستمکش مورد استفاده قرار می گیرد.
۱۴
• هوس گرائی از لحاظ تاریخی در مرحله گذار از یک فرماسیون اجتماعی به فرماسیون اجتماعی دیگر پدیدار شد.
۱۵
• هوس گرائی در تحلیل نهایی، همیشه بیانگر تمایلات بشری اقشار ممتاز معینی بوده است و به قول کلاسیک های مارکسیسم، «هرگز چیزی جز زبان فخر معنوی فروشی برخی محافل اجتماعی ممتاز غوطه ور در بحر لذت کش نبوده است.»
• (مارکس و انگلس، «ایده ئولوژی آلمانی»)
• مراجعه کنید به خوشبختی گرائی
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر