جامعه باز و بسته
حسین بشیریه
(۱۹۵۳)
جامعهشناس و پژوهشگر علوم سیاسی
از اندیشمندان سیاسی مهم و تأثیرگذار ایران پس از عنگلاب
۱
تصور و تصویر بشیریه از طویله های برده داری و فئودالی
هم
حیرت انگیز
است
و
هم
وحشت انگیز.
حیرت انگیز
است
به
این دلیل
که
او
جوامع وحشت انگیز برده داری و فئودالی
را
مهد امنیت
می پندارد.
حتی
با
رحم امن و امان مادر
یکسان
می داند.
بشیریه
مثلا
نمی داند
که
فرماسیون فئودالی
فرماسیون جنگ های بی پایان
است.
در
مدت زمان حیات ۶۰ ساله خواجه شیراز
اقلیم فارس
۲۰ بار
دست به دست
می شود.
(مقدمه دیوان حافظ)
یعنی
سران اقلیم فارس
۲۰ بار
تعویض می شوند.
چگونه
می توان
ذره ای مغز در کاسه سر داشت
و
فئودالیسم
را
مهد امنیت
جا زد؟
وحشت انگیز
است
به
این دلیل
که
اگر
وحشتکده های برده داری و فئودالی
مهد امنیت
باشند،
باید
هولوکاوست و جهنم های فاشیستی دیگر
بهشت برین
باشند.
۲
به
پس
از
خروج انسان از جامعه سنتی اقتدار طلب و بسته
و
آغاز سنت انتقادی
شرایط و نیازهای جدیدی
رخ نمود
که
اضطراب و تنش های عمیقی در انسان
به
وجود
آورد
نحوی
که
آرزوی بازگشت به رحم امنیت از دست رفته
در
او
بیدار
شد.
این
مشد حسین بشیریه
محشر
است.
ما
که
خیلی سرافراز شدیم
و
سودای بشیریه شناسی
به
سر سگانه مان زد.
به
همین دلیل
سری به فرهنگ واژه ها زدیم:
بشیریه
از
فرق غلات
است
و
از
فروغ مفوضه و واقفه
اصحاب
محمد ابن بشیر اسدی
معتقد
به
زنده و غایب بودن امام موسی بن جعفر
و
نمردن و
حبس نشدن آن حضرت
بودند
این
فرقه
محمد بن بشیر
و
بعد از او
پسرش سمیع
را
امام
می شمردند.
بنابرین
مشد حسین بشیریه
جزو ائمه
است.
امامان
چنینند
در
عیران زمین.
۳
در
جامعه مدرن
سنت و سلسه مراتب و دین
به
منزله پشتیبانان امنیت فردی
فرو می ریزند.
امام حسین بشیریه
در
این جمله
ترادیسیون
(سنت)
هیرارشی
(سلسله مراتب)
و
مذهب
را
ضامن امنیت فردی
قلمداد می کند.
این ادعای امام حسین
اما
به
چه معنی است؟
۴
در
جامعه مدرن
سنت و سلسه مراتب و دین
به
منزله پشتیبانان امنیت فردی
فرو می ریزند.
این
قبل از همه
بدان معنی است
که
امام حسین
معنی مفاهیم فرد و فردیت و فردگرایی
را
نمی داند.
در
طویله های برده داری و فئودالی
اکثریت قریب به اتفاق جامعه
یعنی
توده های برده و رعیت
فاقد فردیت
اند.
توده های برده و رعیت
به
مثابه رمه و گله
در نظر گرفته می شوند.
ارسطو
برده
را
ابزار سخنگو
قلمداد می کند.
یعنی
چیزی در حد گاو و گاوآهن ناطق
می داند.
گاو و گاوآهن
که
نمی توانند صاحب فردیت
باشند
تا
سنت و سلسله مراتب و مذهب
برای شان
امنیت فردی
فراهم آورند.
من ـ زور بشیریه از امنیت فردی
به
احتمال قوی
آرامش روحی و روانی
است.
سنت و هیرارشی و مذهب
به
توده برده و رعیت
بسان افیون
تسکین روحی و روانی واهی
می بخشند.
توده دراین جوامع
بسان گاو و گوسفند
غمی ندارد.
بشیریه
پسیکولوژیستی
می عندیشد.
و گرنه به قول سعدی
الناس علی دین ملوکهم
توده
پیرو دین اربابان و شاهان خویش
است.
توده
وقتی
فردیت فرمال
کسب می کند
که
تیشه بر ریشه جوامع برده داری و فئودالی
فرود می آید
و
توده رهاگشته از قید و بند بردگی
وارد جامعه بورژوایی
می شود.
یعنی
وقتی
که
فاتحه بلندی بر مناسبات تولیدی برده داری و فئودالی
خوانده می شود.
در جامعه بورژوایی
همه افراد جامعه
برابر
محسوب می شوند.
جامعه
بازار بزرگی
تصور و تصویر می شود
و
هر کس صاحب کالایی.
بنابرین
همه
به
طرز فرمال
برابر
محسوب می شوند.
تفاوت افراد
در
کمیت و کیفیت کالایی
است
که
در
اختیار دارند.
کالای اکثریت اعضای جامعه بورژوایی
نیروی کار آنها
ست.
مناسبات تولیدی کاپیتالیستی ـ بورژوایی
سنت برده داری و فئودالی
را
درهم می شکند
و
گله های برده و رعیت
را
اتمیزه می کند
و
فردیت می بخشد.
فردگرایی
(ایندیویدوئالیسم)
یکی از مهمترین دستاوردهای فرماسیون سرمایه داری
است.
فردیت و فردگرایی
یکی از رهاوردهای مدرنیته
است.
یعنی
ضد سنن برده داری وفئودالی
است.
بورژوازی مترقی آغازین
دشمن سرسخت برده داری و فئودالیسم و همه سنن و مذهب و سلسله مراتب مربوطه
بوده است.
۵
در
جامعه مدرن
سنت و سلسه مراتب و دین
به
منزله پشتیبانان امنیت فردی
فرو می ریزند.
هیرارشی برده داری و فئودالی
دیالک تیکی از مادی و فکری
است.
مثال:
در
جامعه
سلسله مراتب زیر برقرار است:
شاه
اشراف فئودال
مباشرین
کدخدا
رعایا
در
ایده ئولوژی فئودالی
(مسیحیت و اسلام)
خدا
پیامبر
ائمه
اولیاء
فقها
آیة الله
حجة الاسلام
طلاب
بورژوازی انقلابی آغازین
هیرارشی فئودالی
را
هم
در
عالم واقع
و
هم
در
عرصه فکری
درهم می کوبد
و
با
هیرارشی راسیونال و سوسیال
(عقلی و اجتماعی)
جایگزین می سازد.
هیرارشی
در هر سازمان اجتماعی
لازم است.
مذهب
به
مثابه ایده ئولوژی اشرافیت برده دار و فئودالی
نفی می شود
و
جای ایراسیونالیته مذهبی ـ فئودالی
را
راسیونالیته بورژوایی
می گیرد.
بنده و رعیت وابسته در فرماسیون های برده داری و فئودالی
پرولتر
می شود
و
فردیت
کسب می کند.
بشیریه
این روند و روال تکاملی خجسته
را
مخرب
قلمداد می کند
تا
از
آن
دستاویزی
برای تشکیل جامعه بسته
(توتالیتاریسم)
سرهم بندی کند و عوامفریبی کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر