شین میم شین
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
در مدح ابوبکر
بن سعد بن زنگی
(بوستان سعدی)
۱
مرا طبع از این نوع خواهان نبود
سر مدحت پادشاهان نبود
معنی تحت اللفظی:
مدیحه
سرایی
برای
پادشاهان
در
طبیعت
من نبود.
سعدی
مداح پیش
پا افتاده پادشاهان نیست.
سعدی
ایدئولوگ وفادار و سرسخت و مؤمن
طبقه حاکمه (اشرافیت بنده دار، فئودال و دربار)
است.
سعدی
حلقه
واسط میان طبقه حاکمه و هیئت حاکمه و توده است.
سعدی
باید بر فراز طبقه
حاکمه و هیئت حاکمه و توده شناور باشد،
تا
بتواند
به
فونکسیون طبقاتی خویش
جامه عمل بپوشاند.
چپ نمائی سعدی و پرخاشش بر گرگان دربار،
ضمن تحکیم پایه های فرماسیون اقتصادی فئودالی
از این
رو ست.
سعدی
بدون این
چپ نمائی و بدون تظاهر به طرفداری از توده،
نمی
تواند علیه اهل طریقت و عرفان
که
ستون
فقرات ایدئولوژی مذهبی فئودالیسم را از درون می جوند و پوک می سازند
و
ظل اللهی پادشاهان
را
از
محتوای تئوریکی ـ تئولوژیکی تهی می سازند،
مبارزه کند.
۲
ولی نظم کردم به نام فلان
مگر باز گویند
صاحبدلان
که سعدی، که گوی بلاغت ربود،
در ایام بوبکر بن سعد بود.
معنی تحت اللفظی:
هدف
من از اتخاذ اسم مستعار سعدی
این
است
که
صاحب
نظران
بعدها
بگویند
که
سعدی
معاصر با ابوبکر بن سعد بوده است.
سؤال
سعدی در این بیت شعر،
دیالک تیک ط
و ه حاکمه و روشنفکریت
را
به شکل دیالک تیک
پادشاه و سعدی بسط و تعمیم می دهد
و
نقش تعیین کننده
را
از
آن طبقه
و هیئت حاکمه می داند
که
پادشاه شیراز
در
رأس آن قرار دراد.
جواب
سعدی در این بیت شعر،
دیالک تیک طبقه و هیئت حاکمه و روشنفکریت
را
به شکل دیالک تیک
پادشاه و سعدی بسط و تعمیم می دهد
و
نقش تعیین کننده
را
از
آن طبقه
و هیئت حاکمه می داند
که
پادشاه شیراز
در
رأس آن قرار دراد.
سعدی
ضمنا
اطمینان
بی خدشه به موفقیت خود درعرصه بلاغت
را
پیشگوئی می کند
و
بطور غیرمستقیم
به
پادشاه
حالی می کند که حمایت از او سودمند خواهد بود
و
نام او
را
ابدی خواهد ساخت.
سعدی تخلص خود را از نام
پادشاه گرفته است.
هانری
ماسه
(۱۸۸۶ ـ ۱۹۶۹)
خاورشناس، ایران‌شناس، نویسنده، مترجم و محقق معاصر فرانسوی
آثار ماسه در دو حوزه تحقیقات عربی و تحقیقات ایرانی جای می‌گیرد.
اما
زمینه اصلی مطالعاتی که او در آن شهرت و برجستگی یافته،
تحقیق در ادب فارسی
است.
هانری ماسه
می نویسد،
که
پدر سعدی
از
ملازمان سعد بن زنگی
بوده
و
عمر خود را در ملازمت و
خدمت او سر کرده است:
پدرم بنده قدیم
تو بود
عمر در بندگی به
سر برده است
بنده زاده چو در
وجود آمد
هم به روی تو
دیده بر کرده است.
معنی تحت
اللفظی:
پدرم
مادام العمر
بنده و خدمتگزار
تو بوده است
و
من
وقتی زاده شدم،
تو
را دیدم.
پیوند سعدی با دربار،
پیوندی ارگانیک و استوار بوده است.
ادامه
دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر