۱۳۹۷ دی ۲, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۳)

 

شین میم شین
 
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


 در مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی
(بوستان سعدی)
ادامه
   
۱
 گدا، گر تواضع کند، خوی او ست
ز گردنفرازان، تواضع نکو ست.

معنی تحت اللفظی:
اگر گدا فروتنی پیشه کند، هنر نمی کند.
فروتنی در خصلت و خوی گدا ست.
فروتنی
زمانی ارج و قرب دارد،
که
اعضای طبقه حاکمه کنند.

سؤال

سعدی در این بیت شعر،
از
 سوئی
دیالک تیک طبقه حاکمه و ت
را
به شکل دیالک تیک گردنفراز و گ  
و
از
سوی دیگر
دیالک تیک ن  و بود (ماهیت)
را
به شکل دیالک تیک ر  و خوی بسط و تعمیم می دهد
و
ضمنا
صفت اخلاقی واحدی به نام «تواضع» 
را
بسته به سوبژکت مربوطه،
 بطرز س
تعریف می کند.

جواب

سعدی در این بیت شعر،
از
 سوئی
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
را
به شکل دیالک تیک گردنفراز و گدا
و
از
سوی دیگر
دیالک تیک نمود و بود (ماهیت)
را
به شکل دیالک تیک روی و خوی بسط و تعمیم می دهد و
ضمنا
صفت اخلاقی واحدی به نام «تواضع» 
را
بسته به سوبژکت مربوطه،
 بطرز سوبژکتیویستی
تعریف می کند.

۲
اگر
گدا تواضع کند، مفت هم نمی ارزد،
چون تواضع درروز الست در نهاد او نهاده شده است.
 یعنی گدا متواضع به دنیا آمده است.

تواضع به معنی واقعی کلمه،
 آن
 است
 که
 از گردنفرازی سر بزند.

چون گردنفرازان،
 تواضع
 را
از
شکم مادر
 به همراه نمی آورند،
بلکه در دربار می آموزند.

تواضع در خوی گردنفرازان نیست.

در روز الست در نهاد گردنفرازان نه تواضع، بلکه تکبر نهاده شده است.

۳
 گدا، گر تواضع کند، خوی او ست
ز گردنفرازان، تواضع نکو ست.

 سؤال

سعدی
 در
 روند شناخت چیزها و انسان ها (اوبژکت شناخت)،
 دیالک تیک اوبژکت ـ س  
را،
دیالک تیک تواضع و گ
را
 و
یا
 دیالک تیک تواضع و گ
 را
در نظر نمی گیرد،
بلکه س  (گدا و یا گردنفراز) را مطلق می کند
و
الف (تواضع)
 را
دور می اندازد.

جواب

سعدی
 در
 روند شناخت چیزها و انسان ها (اوبژکت شناخت)،
 دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت
را،
دیالک تیک تواضع و گدا
را
 و
یا
 دیالک تیک تواضع و گردنفراز
 را
در نظر نمی گیرد،
بلکه سوبژکت (گدا و یا گردنفراز) را مطلق می کند
و
اوبژکت (تواضع)
 را
دور می اندازد.

۴
 گدا، گر تواضع کند، خوی او ست
ز گردنفرازان، تواضع نکو ست.

ما
این شیوه معرفتی (شناخت) سعدی
را
 سوبژکتیویسم
می نامیم.

تواضع پادشاهان و گردنفرازان در بهترین حالت، تواضعواره ای سرتا پا تصنعی است
و
 دلیلی بر ارجمندتر بودن آن وجود ندارد.

ظاهرا
چیزها هر چه مصنوعی تر و بی محتواتر باشند،
به همان اندازه ارزشمندترند.

مادرزادی و طبیعی تلقی کردن تواضع گدایان
هیچ پایه و اساس علمی و واقعی ندارد.

برخلاف ادعای فئودالی سعدی،
همه انسان ها
به قول ژان ژاک روسو،
 برابر زاده می شوند.

در جامعه طبقاتی است که یکی بوسیله دیگری خانه خراب، بیکار، بی خانمان و گدا می شود
 و
دیگری ببرکت غصب مال و وسایل تولید دیگران گردنفراز می شود.

۵
با حذف مالکیت خصوصی بر وسایل تولید،
معلوم خواهد شد که انسان ها فرق اساسی با هم ندارند.
هرکس می تواند استعدادهای خود را شکوفا سازد
 و
خادم جامعه باشد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر