۱۳۹۷ دی ۵, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۵)

 

شین میم شین
 
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


 در مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی
(بوستان سعدی)
   
۱
که تا بر فلک ماه و خورشید هست
در این دفترت، ذکر جاوید هست.

معنی تحت اللفظی:
تا زمانی که در آسمان مهر و ماه وجود دارد،
ذکر تو هم در این کتاب وجود خواهد داشت.

دیالک تیک داد و ستد
بدین طریق
تشکیل می یابد:
اسم ابوبکر بن سعد بن زنگی
به ازای حمایت از سعدی،
اسم مستعار بزرگترین شاعر و سخنور و فقیه خاور
می گردد و ماندگار می ماند.

این امر از وقوف بی خلل سعدی
به عظمت اثر معنوی اش (بوستان) حکایت می کند.
اینکه ما اکنون هفتصد سال بعد از مرگ او
به تحلیل سطر به سطر و مصراع به مصراع آثار او برخاسته ایم،
خود نشاندهنده حق به جانب بودن این حکیم خردمند است.

اما سعدی نمی توانست بداند
که
افکارش به چه نقد و نفی دیالک تیکی کشیده خواهند شد.

سعدی
 پادشاه
را
به
 اهمیت نامش در بوستان آگاه می سازد،
 تا
او
هم
حمایت در خور از شاعر و حکیم سرسپرده
را
فراموش نکند.

جهان و جامعه طبقاتی
بازار پهناور داد و ستد است و بس.

در مدح سعد بن ابی بکر بن سعد
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸ ـ ۱۰)

۱
جوان جوانبخت روشنضمیر
به دولت،  جوان
 و
به تدبیر، پیر

معنی تحت اللفظی:
شاهزاده شیراز
جوان سعادتمند و روشندلی است.
به لحاظ دولت، جوان است
و
به لحاظ تدبیر و کاردانی، مجرب.

سؤال

سعدی در این بیت شعر،
از
سوئی
دیالک تیک ک و نو
را
به شکل دیالک تیک پ  و جوان بسط و تعمیم می دهد
و
از
سوی دیگر،
دیالک تیک پ  و تئوری
را
به شکل دیالک تیک د  و تدبیر
و
از
سوی دیگر،
دیالک تیک م  و فکری
را
به شکل دیالک تیک ج  و روشن ضمیر.

جواب

سعدی در این بیت شعر،
از
سوئی
دیالک تیک کهنه و نو
را
به شکل دیالک تیک پیر و جوان بسط و تعمیم می دهد
و
از
سوی دیگر،
دیالک تیک پراتیک و تئوری
را
به شکل دیالک تیک دولت و تدبیر
و
از
سوی دیگر،
دیالک تیک مادی و فکری
را
به شکل دیالک تیک جوانبخت و روشن ضمیر.

۲
جوان جوانبخت روشنضمیر
به دولت،  جوان
 و
به تدبیر، پیر

پادشاه جوان جولانگاه دیالک تیک است:
او پیر و جوان همزمان است،
از بختی جوان و ضمیری روشن و پیرانه بر خوردار است
و
ضمن داشتن دولت جوان (تجربه عملی اندک)  به تدبیر پیرانه مجهز است.

در اعماق قرون وسطی
 به
چنین نگرش دیالک تیکی مجهز بودن،
نه تنها شگفت انگیز، بلکه ستایش انگیز و نبوغ آمیز است.

در اواخر قرن بیستم،
ما شاهد گرایش های سیاسی در مقیاس جهان بوده ایم،
که
این دیالک تیک ضرور و صرفنظر ناپذیر
را
زیر پا نهاده اند
و
به عمده کردن بخش جوان (شور و شوق و ماجرا جوئی و اکسیونیسم بی تدبیر) دست زده اند
و
 آسیب های جبران ناپذیری بر امر پیشرفت اجتماعی وارد ساخته اند.

سعدی باید عمری به تجرید و تعمیم فلسفی ژرف دست زده باشد، تا به چنین قله بلندی از شعور فلسفی برسد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر