۱۳۹۷ آذر ۲۸, چهارشنبه

«گفته» ها در ناگفته‌ ها، ای پخمه ها (۲۷)

 
سن:
 ۶۵
وضعیت تأهل:
 متاهل
تاریخ رحلت:
 ۲۹ آبان ۱۳۶۲
مرگ در اثر بیماری در دوران بازداشت در زندان
  
مستند سیمرغ
(ناگفته‌ های حزب توده)
قسمت اول

https://www.youtube.com/watch?v=rKV5cknVIP8&t=883s

تحلیلی
از
گاف سنگزاد 
 

رضا شلتوکی 
۲۵ سال
  از 
عمر خود 
را 
در
 زندان های شاه 
سپری کرده بود 
 
ولی در روزهای آخر بهمن ماه ۵۷ سرحال از زندان آزاد می شود. 
اما
پس از گذراندن یک سال و نیم در زندان اجامر جماران
 به چند نوع سرطان مبتلا شده بود.
 
۱
سؤال
این بود
که
چرا 
هم
طبقه حاکمه بورژوا
(در دوره شاه) 
و
هم
طبقه حاکمه فئودال 
 (در زمان شیخ)
چشم دیدن حزب توده ایران
را
نداشته است و ندارد؟

دلیل این نفرت و کین بورژوازی و اشرافیت فئودال و روحانی نسبت به حزب توده،
به لحاظ طبقاتی
این است
که
توده و حزب توده 
در مقیاس جهانی،
دشمن آشتی ناپذیر هر دو ست.
 
آماج اصلی توده و حزب توده
سلب مالکیت بر وسایل اساسی تولید
از
هر دو 
و
اجتماعی کردن مالکیت بر آنها است.
 
۲
به همین دلیل
آنتی کمونیسم
و
توده ستیزی
و
حزب توده ستیزی
تنها پرچم ایده ئولوژیکی هر دو ست.

با 
این تفاوت
که
پس از پیروزی انقلاب بورژوایی و ضد فئودالی سفید
در
ایران
اشرافیت فئودال و روحانی
ضمنا
دشمن بورژوازی و سلطنت پهلوی به عنوان سرکرده انقلاب سفید بوده است.

سؤال
این است 
که
بورژوازی جهانی
در این دو راهی حمایت از شاه و شیخ
باید
طرفدار کدامیکی از این دو باشد؟

آیا
باید 
طرفدار شاه باشد و یا طرفدار شیخ؟

۲
بورژوازی جهانی
بورژوازی مرتجع واپسین است
که
متحد اشرافیت برده دار، فئودال و روحانی
است.

به همین دلیل
ترجیح داد
که
شاه و امثال لائیک او
سرنگون شوند
و
اشرافیت فئودال و روحانی
به قدرت رسند.
 
هم
شاه
بسیار دیر
متوجه این گرایش بورژوازی جهانی (امپریالیسم) شد
و
هم
حزب توده ایران و احزاب توده سایر کشورهای خاور خونین.
 
۳
به دلیل همین جهل مشترک و غفلت
هم
شاه
تا
آخرین نفس
بر
ضد توده و حزب توده
مبارزه کرد
و
هم
حزب توده،
علیرغم تلاش های آغازین عبث 
برای حمایت از انقلاب بورژوایی سفید،
تا
آخرین نفس
بر
ضد سلطنت
رزمید.
 
هم 
شاه
و
هم
حزب توده
عملا
آب به آسیاب دشمن خویش ریختند
و
هر دو نابود شدند.
 
به همین دلیل
حزب توده ایران
عنگلاب اسلامی
را
با
انقلاب ملی ـ دموکراتیکی
عوضی گرفت
و
انقلاب بورژوایی سفید
را
با 
عنقلاب سلطنتی  
یکسان شمرد.

بورژوازی مدرن تحت رهبری شاه
نیز
روحانیت فئودالی ـ فوندامنتالیستی
را
به سبب گرایش ضد کمونیستی و ضد توده ای اش
«دوست»
تلقی کرد
و
حزب توده ایران
را
به سبب ماهیت توده ای اش
دشمن 
محسوب داشت.

سؤال
اکنون
این است
که
چرا
تئوکراسی مبتنی بر دموکراسی 
وحشی تر و بی رحم تر و قسی القلب ترو ضد توده ای تر
 از 
سلطنت مبتنی بر دیکتاتوری انقلابی ـ بورژوایی
است؟

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر