۱۳۹۷ شهریور ۱۳, سه‌شنبه

متا تئوری و متا زبان (۲) (بخش آخر)

متا تئوری
پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
 

۷
·      مثالی برای نشان دادن این تفاوت ها:
·      سیستم اصول بدیهی پیانو مشخصه بنیادی اعداد طبیعی را توصیف می کند.

۸
·      این سیستم تئوری اعداد طبیعی است و از یک اوبژکتزبان استفاده می کند و در این اوبژکتزبان مشخصات اعداد طبیعی توصیف می شوند.

۹
·      اگر به عنوان مثال، سیستم اصول بدیهی پیانو از این نظر مورد بررسی قرار گیرد که آیا آن به لحاظ منطقی خالی از تناقض است و یا نه، در چنین صورتی متا تئوری توصیف می شود.

۱۰
·      جمله ای از نوع زیر به متا زبان این اوبژکتزبان تعلق دارد:
·      «سیستم پیانو ـ به لحاظ منطقی ـ خالی از تناقض است!»

۱۱
·      تفاوتگذاری دقیق میان متا زبان و اوبژکتزبان نخست در پژوهش مبانی ریاضی  به کار گرفته شد.

۱۲
·      اما آن امروز به زرادخانه تئوریکی متدئولوژی علوم تعلق دارد.

۱۳
·      تفاوتگذاری دقیق میان متا زبان و اوبژکتزبان را می توان بدلخواه ادامه داد.
·      آنسان که متا زبان هر اوبژکتزبان، خود به اوبژکت بررسی در متا زبان مرحله دوم بدل گردد و الی آخر.

۱۴
·      تفاوتگذاری میان زبان های مراحل مختلف، معنی کامل و اثبات علمی خود را بوسیله تئوری شناخت مارکسیستی کسب می کند:
·      تئوری شناخت مارکسیستی می آموزد که اندیشه های ما انعکاس چیزهای مغایر با آنها و مستقل از آنها هستند.

۱۵
·      معارف بنیادی ما، معارفی هستند که راجع به واقعیت عینی سخن می گویند و خود ـ به نوبه خود ـ موضوع انعکاس و غیره قرار می گیرند.

۱۶
·      از این رو و بدلیل اینکه تفکر و زبان با یکدیگر وحدت دیالک تیکی ناگسستنی تشکیل می دهند، ضرورت تفاوتگذاری میان زبان های مراحل مختلف مطرح می شود.

۱۷
·      بر این مبنا می توان حل آنتی نوم های سمانتیکی و یا اجتناب از آنها را امکان پذیر ساخت.

۱۸
·      تفاوتگذاری میان زبان مراحل مختلف، برای زبان های سمبولیزه و فرمالیزه شده از اهمیت بزرگی برخوردار است.

۱۹
·      در زبان عامیانه عادی، ضمن بیان واقعیات امور مربوط به عرصه معین، اصطلاحات زبانی مرحل زبانی مختلف بطور بی تمایز در کنار هم قرار داده می شوند.

۲۰
·      این امر منبع سوء تفاهمات، تناقضات منطقی و  اغتشاشات مفهومی گوناگون است.

۲۱
·      یکی از وسایل جلوگیری از این مسائل، استفاده از گیومه است.

۲۲
·      وقتی ما راجع به واژه ها و یا جملات اوبژکتزبان سخن می گوییم، بهتر است که آنها را در گیومه بگذاریم:
·      مثال:

۱
حکم اول
۲ + ۲ = ۴

۲
حکم دوم
«۲ + ۲ = ۴»
 یک حکم ریاضی (حساب) است.

۳
حکم سوم
۲ + ۲ = ۴
 یک حکم ریاضی (حساب) است.
  
·      حکم اول یک حکم بنیادی ریاضی (حساب) است.
·      حکم اول یک حکم اوبژکتزبانی است.

الف
·      محتوای حکم دوم عبارت از این است که حکم اول یک حکم ریاضی است.

ب
·      حکم دوم بر خلاف حکم اول، یک حکم متا زبانی است.

پ
·      حکم سوم ـ بر خلاف آن ـ بلحاظ سمانتیکی نادرست است.

·      برای اینکه اینجا احکام دو مرحله سمانتیکی مختلف با هم قاطی می شوند.

۲۳

·      برای منطق، پژوهش مبانی علمی، بررسی های متدئولوژیکی و برای عرصه های معینی از تئوری شناخت تفاوتگذاری دقیق میان اوبژکتزبان و متا زبان از اهمیت بی چون و چرا برخوردار است.

۲۴
·      این مسئله البته در کلیه رشته های علمی پسندیده و مطلوب است.

۲۵
·      از پیوند بیان های معین به آسانی می توان به تفاوت روابط اوبژکتزبانی و متا زبانی پی برد.
·      آنسان که تفاوتگذاری دقیق میان آنها در هر مورد لزومی ندارد.

·      مراجعه کنید به اوبژکتزبان

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر