۱۳۹۵ دی ۴, شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (392)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

آره.

1
تو گفتی، ما هم باور کردیم.

2
ما دربدر شده ایم ولی هنوز کاملا خر نشده ایم

3
زیر کاسه
نیمکاسه ها ست.

4
طرف حجری را هجری می نویسد.

5
نه به دلیل دشواری تلفظ.

6
بلکه به این دلیل شووینیستی ـ فاشیستی ـ فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی
که به خیال خودش
می خواهد تازی زدائی کند و شق القمر کند.

7
هجری اما
هم جور دیگر خوانده می شود
و هم معنی دیگری دارد

دلیل لایک زدن به چیزهای ضد و نقیض
توسط اجامر بی همه چیز چیست؟

1
دلیل اولش معرفتی است که خودتان گفتید.
مشنگیت (خریت)

2
سکنه جهنم جماران
بویژه در این سی و اندی سال
بلحاظ فکری و فرهنگی سقوط کرده اند.

3
خواندن و نوشتن را هم از یاد برده اند.
با شکلک ها «هماندیشی» می کنند.

4
عقل شان
از کاسه سر به لیفه تنبان و یا پاشنه پا
هجرت کرده است

5
عنتر شده اند
و فکر و ذکری جز لایک و لاس و لیس و عکس و سکس ندارند.

6
مطالب را که عمدتا جفنگ اند
اصلا نمی خوانند.

7
عکس را می بینند و مثل آدم ماشینی برنامه ریزی شده
لایک می زنند و هورا می کشند و قربان صدقه طرف می روند.

8
امتحانش مجانی است:
عکس زیبائی بزنید و خرمن لایک الکی درو کنید.

اسامی ارسطو و دیگر فلاسفه یونان و متون فلسفه انتیک را
ایرانی ها از اعراب گرفته اند.

1
فلسفه عربی 
(موسوم به فلسفه اسلامی)
فوق العاده غنی است.

2
فلاسفه ایرانی هم
عمدتا و شاید به همین دلیل
به عربی تألیف کرده اند.

3
ارستو غلط است.

4
واژه های متخذه از فرهنگ های ملل دیگر
اهلی شده اند.

5
ایرانی تر از ایرانی شده اند.

6
تحریف واژه ها
از طریق بدنویسی
خیانت به فرهنگ ملی است.
اگر ناشی از خریت نباشد.

7
خیلی از خرها خیال می کنند که
راحت را اگر راهت بنویسند
شق القمر کرده اند.

8
راهت اما معنی دیگری دارد.

9
برخی از اساتید دانش ـ کاه ها
بغایت را بقایت می نویسند
صندلی را سندلی
صبا را سبا
و نمی فهمند که بقایت یعنی بقای تو و سندلی و سبا معانی دیگر دارند.

خرد جمعی؟

مطمئنی که در جمع یارانت و جانانت،
خردمندی و یا خردگرائی هست؟
 
ناگفته های زندگی امامان
آقای رقیه بالیده

امام حسن
طول عمر:
47
مدت امامت : 10
سال.
زادگاه :
مدینه.
شغل :
مسئول صدقات و نذورات و 6 ماه حاکم.
زنان :
از 10 الی 400 تا روایت شده.
فرزندان :
حدود 15.
صفات :
حلیم ،
شباهت به پیامبر،
سرور جوانان بهشت.

بعد از تولد حسن ، پیامبر اسلام موهای او را تراشید و به اندازه ی وزن موهایش نقره صدقه داد!
کمی تأمل کنید لطفاً ، یک نوزاد چقدر مو بر سر دارد که
وزنش چقدر باشد؟

خدای محمد به او نوه ای پسر عطا کرده و او از روی سپاس
صدقه ای این چنین به بندگان فقیر خدا می دهد،
شگفتا از این بذل و بخشش در راه خدا.

نام حسن به تقلید از تورات ، که فرزندان هامون، برادر موسی را شبر و شبیر نامیده بود،
گرفته شده است و این نشانه ای است که چقدر یهودیت در ذهن پیامبر اسلام رسوخ کرده بود.

محمد ، حسن و حسین را بسیار گرامی می داشته و این بسیار طبیعی است،
چون او پسری نداشته و از آن گذشته
نوه های او بودند و پدرشان هم بسیار به محمد خدمت کرده بود
پس این عزیز داشتن آن ها علت دیگری که شیعیان خیالبافی می کنند ندارد .

پایان

که این طور
نیره توحیدی
پس
چپ عیرانی هم در دنیا و هم در ینگه دنیا یافت می شود.
و
انتخاب هلری
مساوی با خیر جمعی و مصالح دموکراسی است.
انتخاب ترامپ و پوتین و ماری لوپن و دیگر اجامر لومپن
مساوی با چیست؟

چرا که مثل روزهای دیگر،
فقط یکبار تکرار خواهد شد.
حریف

1
لامصب
این دیگر چه جمله بندی است؟

2
مگر روزهای دیگر
یک بار تکرار می شوند؟

پس
پیش به سوی ستمدیدگی
برای از آن خود کردن جهان کذائی
و جهاندار گشتن سزایی

1
به نظر خودت چی بود
ای ارسطوی با فرهنگ؟

2
چرا باید ستمدیدگی پیش شرط جهانداری قلمداد شود؟

3
مگر قرار نبود برازندگان
دارندگان باشند؟

4
مگر ضرب المثل معروف
خلایق هر چه لایق
نالایق از کار در آمده است؟

دیر که نشده برادر بیمار
شب دراز است و قلندر بیدار

1
علاوه بر اینان
حمله به عیران لازم نیست.

2
عیرانی ها خودشان می توانند
حساب عیران و عیرانی را حسابی برسند.
تا نه از تاک نشان بماند و نه تاکنشان

خادمی در دیدرس نیست
تا دلت بخواهد خاین هست.
جنگ اصلی عیرانیان
اصلا
جنگ رقابت با یکدیگر
بر سر خیانت به کشور
است.

طرف
واژه هاى دايره المعارف را عاريه ميگيره و ضابع ميكنه
معمولا كامنت هاى او را نميخوانم
اين بار اتفاقى در صفحه ای خواندم
حریف

1
دقیقا
ضایع می کند.

2
از سوئی به قول آلمانی ها
آوس هولن می کند:
هسته شان را بیرون می کشد و دور می اندازد
بعد با پوسته های شان بازی می کند.

3
از طرف دیگر پوسته ها را مکانیزه می کند
آن سان که تمیزشان از یکدیگر محال می گردد

4
ضمنا مرتب خط و نشان می کشد
دشنام می دهد و رهنمود می دهد

دوران کنونی
دوران توحش است.

1
دوران ماقبل دوران بربریت است.

2
بربریت اکنون
چیزی از جنس آرزو و ایدئال و آرمان است.

3
بربریت اکنون
پله تکاملی مترقی تر از دوران توحش است.

4
به روزا لوکزمبورگ اگر
احیانا
برخوردید،
خبر دهید تا تز خود را تصحیح کند.

5
یعنی شعار «یا سوسیالیسم یا بربریت» را
به شعار «یا بربریت یا عن(تریت)» تغییر دهد.

6
ضمنا به اش بگویید:
این هنوز از نتایج «سحر» است.

7
در خاوران های خاور
از خانه بیرون رفتن و زنده برگشتن
سعادت بزرگی است.

8
جهنم موعود
دیری است که سلب موعودیت شده است.
گذار از ایدئالیته به رئالیته

عدم تعادل روانی
منجر به ضعف عقل می شود
و ضعف عقل منجر به تصمیمگیری غلط

1
روندهای روحی و روانی
برای تندرستی تعیین کننده اند.

2
تزویر
خود مزور را بلحاظ روانی تخریب می کند.

3
رو راستی در برخورد با همنوع
به سلامت روح و روان و تن منجر می شود.

ناگفته های زندگی امامان
آقای رقیه بالیده

امام علی
عمر :
63.
مدت امامت :
31 سال.
زادگاه :
کعبه.
شغل :
مرید و بنده ی محمد و خلیفه
صفات :
جنگاور،
شجاع،
متدین
متعصب دینی.
زنان :
9 زن و چندین کنیز.
فرزندان :
14 پسر و 11 دختر.

افتخارات علی از بدو تولدش آغاز شده ،
چون درکعبه ،خانه خدا متولد شده است .
برایم واضح نیست به دنیا آمدن ،اینجا یا آنجا چه تمایزی دارد و اگر هم داشته باشد خود نوزاد چه نقشی در این افتخار دارد ؟!

از دیگر تمایزات این بشر،
نحوه وضع حمل مادرش است ،
که روایت چنین گفته که فاطمه بنت اسد در هنگام زایمان به دیوار کعبه می گوید:
من به خدا و رسولان و کتب آن ها ایمان دارم
و ناگهان دیوار کعبه باز می شود و مادر علی واردکعبه می شود و سه روز بعد بچه به بغل از آن خارج می گردد
و فرشته ای فرزندش را علی نام می نهد
و می گوید:
وای بر حال کسی که از فرمان علی سرپیچی کند،
یعنی به مضمونی هر کس از علی پیروی نکند با خدا طرف خواهد شد و ما دیدیم که معاویه او را کشت و سال ها بعد تا آخر عمر حکومت کرد و عیش کرد و نوش کرد و هر چه خواست کرد و خدای علی به گمان نزدیک به یقیین ،
با خودش مرده بود
زیرا هیچ اثری از اجرای تهدیدش مشاهده نشد.

علی در منزل محمد، و محمد خود در منزل ابوطالب یعنی پدر علی تربیت شده است
و علت این امر فقر و گرسنگی ابوطالب است که
به علت قحطی نمی توانست فرزندان خود را بزرگ کند،
ولی محمد چون زنی متمکن مثل خدیجه داشت
از عهده خرج و مخارج خود و علی بر می آمد
در ده سالگی به دعوت محمد دین اسلام را پذیرفت
خواننده گرامی ده سالگی خود را بیاد آور و یا به پسر ده ساله خود بنگر .
آیا علی ده ساله اگر پیرو اسلام یا هر آیین دیگری شود
افتخار است و یا اساساً به تصمیم خودش و از روی عقل و اختیار خودش است ؟!
روایت هست که محمد
حدود چهل نفر از فرزندان عبدالمطلب را فقط با یک قرص نان و ده سیرگندم و سه کیلو شیر سیر کرده است
و علی هم دراین ضیافت به عنوان ولی اوانتخاب شده!
اولاً اگر محمد از این معجزه ها داشته است
در شعب ابی طالب که یارانش در محاصره بودند
و اگر ابوطالب این انسان شریف و عموی بزرگوار محمد نبود
یکی یکی تلف می شدند،
حتماً معجزه ای بهتر برای رفع گرسنگی می آورده!
و دوم اینکه در فرهنگ عرب هیچ گاه طفل صغیر را به جانشینی معرفی نمی کنند.
و روایت غدیر خم،
که این هم بسیار جای شبهه دارد،
چون محمد اگر واقعاً می خواست جانشین تعیین کند
جایی اینکار را می کرد که همه مسلمین و بزرگان باشند
نه در راه سفر حج که عده ای کم حضور داشتند.
شاید تعارفی بوده برای راضی کردن علی
چون در تاریخ اسلام محمد هیچگاه منصب مهم و یا شغل حساسی را به علی نداده است
و همواره از او در کشتار و اعدام و سر بریدن و اینگونه کارها استفاده می کرده و از آن گذشته فرهنگ وعقیده ی عرب، هیچگاه چنین اجازه ای نمی داد که فرد جوانی به بزرگ خاندان تبدیل شود.
به عربستان بنگرید که حتی اکنون،
بعد از گذشت هزار سال همچنان
سنت پیر مرشدی را حفظ کرده اند و محمد عرب بود
واز طایفه بنی هاشم و در آن طایفه، پیران زیادی بودند از جمله ابوبکر.
و اما خلافت علی :
کشته شدن مشکوک خلیفه وقت، عثمان ،
در حالی که حسن و حسین به اصطلاح ،
بادی گارد او بودند، شکاف عمیقی در صف مسلمانان انداخت و عده ای طرفدار علی شدند و عده ای دیگر به معاویه پیوستند
و در واقع ،جنگ داخلی برسر قدرت جرقه خورد.

پایان

اجامر و اراذل بی بی 30 و 30 عن عن
معنی واژه هایی را که نشخوار می کنند
نمی دانند.

1
هر دولتی
دیکتاتوری طبقه حاکمه معینی
بر طبقات اجتماعی دیگر است.

2
دیکتاتوری
واژه است
و مثل هر واژه
حاوی محتوای معینی است.
(حاوی مفهوم معینی است.)

3
دیالک تیک واژه و مفهوم

4
دیکتاتوری
فحش واژه نیست.

5
دیکتاتوری
مثل قابلمه است.
فرم است.
قالب است.
ظرف است.

6
در این ظرف هم می توان آش اقلیت انگل را
(پینوچه و پوتین و ترامپ و سید علی و غیره را)
پخت
و هم می توان آبگوشت توده زحمت را
(لنین و استالین و مائو و هوشی مین و چه و فیدل و جیاپ و غیره را)
پخت.

7
حمله بر ظرف
نشانه خریت است و نه نشانه خرد.

8
تعیین کننده
نه ظرف
بلکه مظروف است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر