۱۳۹۵ آذر ۲۱, یکشنبه

عمل (1)


پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
شین میم شین

·        عمل به تأثیرگذاری آگاهانه، هدفمندانه و آماجگرایانه فردی و کلکتیو سوبژکت های انسانی بر اوبژکت های محیط طبیعی و اجتماعی شان اطلاق می شود.

1
·        مفهوم عمل به  کردوکار  خاص انسانی نسبت داده می شود.

2
·        مفهوم عمل را اما نباید با مفهوم فلسفی ـ سوسیولوژیکی (جامعه شناسی)  کردوکار یکی پنداشت.

·        مراجعه کنید به  کرد و کار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3
·        چون عمل، گشتاورهای سوبژکتیو را و گشتاورهای مربوط به هدفمندی، تصمیم گیری و انگیزه ای کنش ها را عمده می کند.

4
·        عمل به معنی عملیات عام انسان های منفرد و یا کلکتیو (دسته جمعی) برای تحول وضع موجود است.

5
·        انسان ها در جریان این امر می توانند عملیات معینی را از انبوه عملیات ممکنه ـ بنا بر هدف و برنامه نهائی از قبل پیش بینی و تدارک دیده شده ـ انتخاب کنند و تحقق بخشند.

6

·        این تعریف عمل، عمل را به مثابه موضوع رشته های علمی مختلف زیر در نظر می گیرد که نظریات شان برای فلسفه از اهمیت شایانی برخوردارند:

الف
·        روانشناسی

ب
·        تئوری تصمیمگیری (اتخاذ تصمیم)

پ
·        عمل شناسی (پراکسه ئولوژی)
·        و غیره   

7
·        مسئله فلسفی ـ سوسیولوژیکی تعیین کننده در این زمینه عبارت است از تعین (دترمیناسیون) اجتماعی عمل.
·        یعنی رابطه دیالک تیکی متقابل میان عمل و روندهای اجتماعی، که حالت خاصی از دیالک تیک اجتماعی سوبژکت ـ اوبژکت را تشکیل می دهد.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

8
·        وقتی از تعین اجتماعی عمل سخن می رود، باید توجه داشت که این تعین یک تعین دیالک تیکی است که در رابطه متقابل بغرنجی صورت می گیرد و در آن، ضرورت عینی ـ اجتماعی فقط به عنوان برآیند نهائی، «اراده» خود را به کرسی می نشاند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر