۱۳۹۵ دی ۸, چهارشنبه

دیالک تیک زن و شوهر (1)


تحلیلی از
مریم دال و ربابه نون

زن:
میشه کمکم کنی باغچه رو مرتب کنم؟

شوهر:
تو فکر کردی من باغبون ام؟

زن:
زیر ظرفشویی آب می‌چکه، میشه درستش کنی؟

شوهر:
تو فکر کردی من لوله‌ کش ام؟

زن:
لولای در خیلی وقته خرابه، کمک می‌ کنی درستش کنم؟

شوهر:
واقعا که.
تو فکر کردی من نجار ام؟

عصری که آقا از سر کار برمی ‌گرده خونه،
می ‌بینه همه چی درست شده.
با خوشحالی به زنش میگه:
«آفرین من می ‌دونستم تو خیلی زرنگی.»

زن:
من درست نکردم که،
شوهر همسایه درستشون کرد و
در عوض ازم خواست یا یه ساندویچ همبرگر بهش بدم
یا لبامو.

شوهر:
حتما تو بهش همبرگر دادی.
نه؟

زن:
تو فکر کردی من گارسون رستوران ام؟

پایان

·       این گفت و گو میان زن و شوهر در یکی از صفحات فیس آباد منتشر شده و دهها زن بدان لایک زده اند.

·       آیا این بدان معنی است که زن های مربوطه این مطلب را در راستای دفاع از منافع زنان دانسته اند.

·       آیا از لایک های مثلا 50 زن به این مطلب می توان چنین نتیجه ای گرفت؟  

1

·       اگر کسی از لایک ها، معیاری برای چیزی سر هم بندی کند، می توان به قبر قمر بنی هاشم قسم خورد که آن کس، مغز خر خورده است و خر تر از خر شده است.

·       چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه رسیده ایم؟  

2
·       قبل از پاسخ بخور ـ نمیر به پرسش خود، این سؤال مطرح است که آیا ناشر این مطلب را می توان طرفدار حقوق زنان و برابری زن و مرد محسوب داشت؟

3
·       اگر کسی از مطلب کسی و یا کرکسی، معیاری برای چیزی سر هم بندی کند، می توان به قبر قمر بنی هاشم قسم خورد که آن کس و کرکس، مغز خر خورده است و خر تر از خر شده است.

·       چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه رسیده ایم؟

·       ضمنا اگر قضیه از این قرار باشد، پس معیار کشف حقیقت عینی چیست؟

·       چگونه می توان در آخر الزمان دست کسی را خواند و به تمیز خیر از شر، خادم از خاین، صادق از شیاد نایل آمد؟

·       خواننده باید به این پرسش ها با تکیه بر تجارب شخصی و نوعی اش پاسخ بیابد و ضمنا برای رضای خدا با ما هم در میان بگذارد و اجر اخروی ببرد و رستگار شود.

·       ما این مطلب حریف را نخست تجزیه و بعد تحلیل می کنیم.
·       شاید بدین طریق و با این ترفند حل معما میسر شود.  

4
زن:
میشه کمکم کنی باغچه رو مرتب کنم؟

·       چرا زن به تنهائی باغچه را مرتب نمی کند و به کمک شوهر نیاز دارد؟

·       آیا کمبود وقت دارد؟

·       آیا تجربه و دانش تجربی کافی لازم در این زمینه ندارد؟

·       چرا زن از کثرت و مشقت کار در خانه با همسر سخن نمی گوید؟

·       آیا زن به همکاری در زمینه معینی به مثابه اسباب شناخت متقابل و حظ روحی و روانی از این همکاری نیازمند است؟

5
شوهر:
تو فکر کردی من باغبون ام؟

·       چرا شوهر حاضر به همکاری با همسر نیست؟

·       آیا تجربه و دانش تجربی لازم در زمینه باغبانی ندارد؟

·       اگر چنین است، چرا به باغبانی جهت مرتب کردن باغچه رجوع نمی کند تا زنش زیر بار سنگین خانه داری زود تر او شکسته و پیر نشود؟

·       آیا امکانات مالی لازم را ندارد؟

·       چرا در این زمینه از تجربه و دانش تجربه باغبانان بهره برنمی گیرد و زنش را تنها می گذارد؟

·       آیا کار و حرفه شوهر چندان سنگین است که نیرویی برای همکاری با همسر برایش باقی نمی ماند؟

·       آیا زن از مشقت کار شوهر بی خبر است؟

·       چرا شوهر از ذلت محیط کار با همسر سخن نمی گوید؟

6
·       برای داوری رئالیستی و راسیونالیستی در این زمینه باید به این پرسش ها و پرسش های حاصله از پاسخ به این پرسش ها پاسخ داد.
·        
·       حالا معلوم می شود که کشف حقیقت بدون تهیه ی  پیشاپیش فاکت ها،  کار آسانی نیست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر