سیری در فرمایشات محمد مجتهدی شبستری (3)

 محمد مجتهد شبستری

(۱۳۱۵ در شبستر)

چرا مراجع تقلید را به مناظره طلبیدم و چرا آنان نیامدند؟

(۰۵ دی ۱۳۹۵)

منبع:

وب ‌سایت شخصی محمد مجتهد شبستری

ویرایش و تحلیل از

ربابه نون  

۲

 صاحب این قلم که پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷

چه در آن سالها که شخصا کار سیاسی می ‌کرد

 و چه پس از آن که به دانشگاه رخت کشید،

همواره از این قرائت خشن و زیانبار انتقادهای صریح و جدی و گاهی گزنده به عمل آورده

 و برای رسیدن به قرائتی انسانی و معقول و اخلاقی از کتاب و سنت کوشیده است،

فکر می‌کند،

 هنگام آن رسیده که آن مراجع والامقام از برج عاج خود فروتنانه بیرون آیند، القاب توهم ‌آور را از خود بتکانند و خود را بالاتر از دیگران به حساب نیاورند و به شیوه همه دانشمندان راستین در محیط‌ هایی که از هاله ‌های آفت آمیز قداست های موهوم پاک است

مانند دانشگاه‌ های بزرگ کشور

حاضر شوند و روی در روی پرسش‌ کنندگان بنشینند

و شخصاً این مسئولیت اخلاقی را بپذیرند که

 به نقدهای عقلانی و اخلاقی جدی که به آراء و افکار و مشی آنها وارد است پاسخ گویند.

من معتقدم تا این رویاروئی مستقیم اتفاق نیفتد

آن محیط بسته سنتی منجمد که مراجع تقلید در آن بسر می ‌برند

باز نخواهد شد و

چرخه عقیم سلطه ‌پذیری آنان از عوام و تنها به خواسته‌ ها و افکار عوام اندیشیدن و فتوا دادن برای امور مربوط به عوام

و تربیت مبلّغ برای عوام را مهم ‌ترین مشغله خود دانستن،

 ادامه خواهد یافت و

 قرائت رسمی دینی کشور ما همچنان قرائت عوامانه خواهد بود.

·       این تز دوم محمد مجتهدی شبستری را هم نخست تجزیه و بعد تحلیل می کنیم، تا از موضوع خارج نشویم:  

1

صاحب این قلم که پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷

چه در آن سالها که شخصا کار سیاسی می ‌کرد

 و چه پس از آن که به دانشگاه رخت کشید،

همواره از این قرائت خشن و زیانبار انتقادهای صریح و جدی و گاهی گزنده به عمل آورده

  

·       محمد مجتهدی شبستری پس از پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی بر انقلاب بورژوائی سفید، وارد سیاست می شود.

·       نماینده روستا و یا قصبه شبستر در مجلس شورای اسلامی می شود.

·       روستا و یا قصبه ای که آن را در 5 سالگی ترک کرده و دیگر ندیده است.

·       پدرش از آیات عظام بوده و برادرش از همرزمان خامنه ای و اجامر فئودالی ـ فوندامنتالیستی دیگر.

·       به همین دلیل و نه فقط به همین دلیل، گزندی از ددان درنده جماران و جمکران و اوین و ورامین نمی بیند.

·       محمد مجتهدی شبستری ادعا می کند که همیشه مخالف خوانش خشن از قرآن کریم بوده است.

·       اگر کسی در سخنرانی های او در مجلس و یا هر جای دیگر در دوره فعالیت سیاسی اش، مخالفتی با خط امام (فوندامنتالیسم خشن و خونریز و خردستیز شیعی) دیده و یا شنیده، ما را هم خبر کند.  

2

صاحب این قلم که پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷

چه در آن سالها که شخصا کار سیاسی می ‌کرد

 و چه پس از آن که به دانشگاه رخت کشید،

همواره از این قرائت خشن و زیانبار انتقادهای صریح و جدی و گاهی گزنده به عمل آورده

·       محمد مجتهدی شبستری پس از کناره گیری از مبارزه سیاسی در راه منافع طبقه حاکمه فئودالی ـ فوندامنتالیستی، وارد مبارزه ایده ئولوژیکی می شود.

·       یعنی در انش کاه تهران در دانشکده الهیات به تبلیغ خرافه در زر ورق مدرن می پردازد.

·       جلال آل عبای معروف هم بلحاظ بیوگرافیکی و هم بلحاظ ایده ئولوژیکی ماهیتا همین سیر و سرگذشت محمد مجتهدی شبستری را داشته است:

3

·       جلال آل احمد ـ مراد و مرشد صمد بهرنگی و چریک های فدائی فئودالی دیگر ـ ضمن مخالفت با انقلاب بورژوائی سفید، روحانیت شیعه را به تشکیل واتیکان اسلامی دعوت کرده است.

·       واتیکان،  دولت تئوکراتیکی ـ کاتولیکی مسیحیان است.

·       ریشه های تاریخی واتیکان در انکیزیسیون (دستگاه تفتیش عقاید و سرکوب خشن و خونین دگراندیشی) قرون وسطی فئودالی اروپا ست.

·       واتیکان، میراث دار حکومت مطلقه اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی در قرون وسطی است:

الف

گالیله ئو گالیله ای 

(1564 ـ 1642)

فیلسوف، ریاضی دان، فیزیکدان، ستاره شناس  

کاشف کشفیات خارق العاده در رشته های مختلف علوم طبیعی

·       همان کاتولیسیسم که گالیله را به توبه واداشته است.

ب

جوردانو برونو 

(1548 ـ 1600) 

فیلسوف، شاعر و کشیش انقلابی و پرشور ایتالیائی

که از سوی تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک به مرگ در تل آتش محکوم شد.

نظریات اتیکی جوردانو برونو

در مبارزه بر ضد اتیک تئوسانترال و دگم های اخلاقی کلیسای کاتولیک از اهمیت چشمگیری برخوردارند.

او از حقانیت اخلاقی مبارزه عقل بر ضد عرفانگرائی مذهبی

و بر ضد اوتوریته کلیسا سخن می راند

و از آن با شناخت علمی مبتنی بر حقیقتگروی به دفاع برمی خیزد

·       همان کاتولیسیسم که جوردانو برونو را و صدها تن از دیگر فرزانگان جسور را به تل آتش سپرده است.

4

·       آلترناتیو آنتی کاپیتالیستی و آنتی کمونیستی جلال آل احمد نیمه فاشیست ـ نیمه فوندامنتالیست با حمایت همه جانبه امپریالیسم جامه واقعیت پوشید و در سامان بی سامان ایران و نه فقط ایران، اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و اقشار عقب مانده بورژوائی ـ سنتی به قبضه قدرت سیاسی و ببرکت آن به قبضه قدرت اقتصادی، فکری و فرهنگی نایل آمد.

·       حکومت تئوکراتیکی جماران، ماهیتا همان حکومت تئوکراتیکی واتیکان (کاتولیسیسم فئودالی) در مقیاس بزرگتری است.

·       مراجعه کنید به سیری در جهان بینی جلال آل احمد  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5

صاحب این قلم که پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷

چه در آن سالها که شخصا کار سیاسی می ‌کرد

 و چه پس از آن که به دانشگاه رخت کشید،

همواره از این قرائت خشن و زیانبار انتقادهای صریح و جدی و گاهی گزنده به عمل آورده

·       محمد مجتهدی شبستری، پس از پایان عروسی خون و پس از حمایت همه جانبه از عروسی سیاه ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی، حنای جدیدی به بازار خران و خردستیزان آورده است و برای خرتر کردن خران، به حنای خود، لعاب خرد و خردگرائی زده است:

·       محمد مجتهدی شبستری که در آلمان امپریالیستی ـ پروتستانتیستی (اوانگلیسم) سرپرستی مرکز اسلامی هامبورگ را داشته و ضمن آموزش زبان آلمانی با تاریخ پروتستانتیسم آشنا شده، آلترناتیو دیگری در مقابل آلترناتیو جلال آل احمد عرضه می کند.

·       تکرار همان کرد و کاری که در اروپای عصر جدید صورت گرفته است:

·       ارائه تفسیر نوینی از کتاب و سنت:

مهمترین آثار:

1

پژوهش ‌هایی درباره قرآن و وحی

صبحی صالح

ترجمه

محمد مجتهد شبستری

2  

تأملاتی بر قرائت انسانی از دین

 انتشارات طرح نو، ۱۳۸۳

3

سه گونه قرائت از سنت در عصر مدرنیته

قسمت دوم کتاب سنت و سکولاریسم

  نشر صراط ۱۳۸۱

4

هرمنوتیک، کتاب و سنت

 انتشارات طرح نو، ۱۳۷۵

5

ایمان و آزادی

 انتشارات طرح نو، ۱۳۷۵

6

نقدی بر قرائت رسمی از دین

6

صاحب این قلم که پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷

چه در آن سالها که شخصا کار سیاسی می ‌کرد

 و چه پس از آن که به دانشگاه رخت کشید،

همواره از این قرائت خشن و زیانبار انتقادهای صریح و جدی و گاهی گزنده به عمل آورده

·       برای کشف نیت محمد مجتهدی شبستری و ماهیت هارت و پورت او، بهتر است که به مفهوم مرکزی او یعنی به هرمه نویتیک نظر اندازیم:

·       هرمه نویتیک یک واژه یونانی است.

·       ارسطو در اثرش تحت عنوان «روح انسانی» از دو تعین مهم زبان آدمی پرده برمی دارد:

الف

·       زبان به مثابه اسباب تفسیر

ب

·       زبان به مثابه اسباب نشان دادن چیزی

·       (ارسطو، «روح انسانی»، فصل دو، ص 8)

1

·       هرمه نویتیک بدین ترتیب به تعلیمات تفسیر یا به تعلیمات تفهیم، هنر تفسیر و یا تئوری عام تفسیر اطلاق می شود. 

2

·       هرمه نویتیک با تعالیم پروتستانی مسیحیت مدتی خویشاوندی تنگاتنگی داشته است.

·       پروتستانتیسم مفهوم «تاریخیت» هرمه نویتیکی را آگاهانه در مقابل مفهوم «سنت» کاتولیکی قرار می داد.

·       در تعالیم پروتستانی بر فونکسیون تفسیری هرمه نویتیک (تفسیر متون، مثلا انجیل) تأکید ورزیده می شود.  

3

·       آغازگاه هرمه نویتیک تلاش فلسفه زبانی در جهت تعیین درست معنای حکمی و یا علامتی (و به قول بعضی ها، بیان «حقیقتی») بوده است.   

4

·       محمد مجتهدی شبستری با برافراشتن علم عوامفریب هرمه نویتیک، همان کاری را با مراجع تقلید حکومتی (سنتی، فئودالی، فوندامنتالیستی) می کند که پروتستانتیسم با کاتولیسیسم کرده است:

الف

·       آنجا مسیحیت با تمامی اصول و اساسش دست نخورده می ماند.

·       اینجا اسلام با وحی و کتاب و سنت و حدیث و روایت و خرافه و خبر دست نخورده می ماند.

ب

·       آنجا پروتستانتیسم مفهوم «تاریخیت» هرمه نویتیکی را در مقابل مفهوم «سنت» کاتولیکی قرار می داد.

·       اینجا محمد مجتهدی شبستری، مفهوم «قرائت مدرن» هرمه نویتیکی را  در مقابل مفهوم «قرائت خشن سنتی» مراجع تقلید حکومتی قرار می دهد.

پ

·       آنجا در تعالیم پروتستانی بر فونکسیون تفسیری هرمه نویتیک (تفسیر متون، مثلا انجیل) تأکید ورزیده می شود.  

·       اینجا در تعالیم محمد مجتهدی شبستری بر فونکسیون تفسیری هرمه نویتیک (تفسیر قران (کتاب) و سنت)  تأکید ورزیده می شود.

ت

·       50 سال قبل، مجتهد زاده ای به نام جلال ال احمد، تئوکراسی اسلامی را به عنوان آلترناتیو فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ ارتجاعی از کاتولیسیسم استخراج می کرد.

·       اکنون (از 20 سال قبل) مجتهد زاده دیگری به نام محمد مجتهدی شبستری، تئوکراسی اسلامی بلحاظ فرم و ظاهر و هارت و پورت نوسازی شده ای را از پروتستانتیسم استخراج می کند و به عنوان تحفه هامبورگ، تئوریزه می کند و به عوامفریبی می پردازد و عملا و ماهیتا بر همان خط ایده ئولوژیکی جلال آل عبا می راند و گرد و خاک به راه می اندازد.

ادامه دارد.