۱۳۹۵ آذر ۲۲, دوشنبه

دیالک تیک خدمت و خیانت (7 )


فرازهایی از کتاب شهلا زرلكي  
تحت عنوان
«در خدمت و خیانت زنان» 
ویرایش و تحلیل از
مریم دال و ربابه نون

فراز دوم
 از کتاب در خدمت و خیانت زنان

یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.

آنها همه ناکامی ها و سرخوردگی های دخترانه خود را
 به خانه شوهر می برند و یقین دارند که
 پایان همه شب ها سپید است.

 اما همه شب ها به سپیده دم وصل نمی شوند.
شب هایی هستند که از قانون ساده شب و روز پیروی نمی کنند.

دختر سرخورده در کودکی، در شبی جاودانه زندگی می کند.
دامنه توقعات و آرزو های ناممکن او تا پایان عمر گسترده است.

مردی که در هیئت شوهر به زندگی او راه یافته
 توانایی برآوردن همه آرزوها را ندارد.
 دختر به زودی درمی یابد که شوهر نیز برای تحقق آرزوهای او
همچون پدر، مرد ناکاملی است.
پس دوباره سرخورده می شود و غمگین.
به قول هورنای «درست مثل کودکی که سرانجام درمی یابد پدرش نمی تواند ستاره های آسمان را به او بدهد

پایان فراز دوم  

·        این فراز از کتاب مؤلف را هم نخست تجزیه و بعد تحلیل می کنیم:

1
یکی از علل اصلیِ با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر
دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده
بوده اند.

·        یکی از ایرادات اصلی طرز «تحلیل» روشنفکران عیرانی، شروع کردن اجرای هر نمایشنامه از آخر (ساعدی، «اتللو در سرزمین عجایب»)  است.
·        نمونه بارز این طرز «تحلیل» در همین فراز دوم کتاب مؤلف به چشم می خورد:

2
یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.

·        مؤلف قبل از استدلال و اثبات نظر، «نظر» خود را پیشاپیش به خورد خواننده می دهد.
·        خواننده بدین طریق، خلع سلاح فکری می شود.
·        خواننده اگر هم خیلی خردگرا و خوداندیش باشد، در بهترین حالت، به اثبات صحت و سقم ادعای مؤلف خطر می کند.

·        با این ترفند مولف، میدان دید و وسعت تفکر خواننده بشدت تنگ می شود.
·        در این مورد بخصوص، خواننده در صدد ریشه یابی مثلا سوسیولوژیکی علل طلاق برنمی آید.
·        در نتیجه، شناخت علل واقعی طلاق دشوار و حتی محال می گردد.

·        سؤال این است که چرا مؤلف به بررسی حداقل سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) علل طلاق نمی پردازد؟

3
یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.

·        رابطه زناشوئی، مثل هر رابطه واقعی، رابطه دو طرفه ای است.
·        این رابطه، رابطه دیالک تیکی است.
·        یعنی حاوی حداقل دو قطب دیالک تیکی است:
·        قطب موسوم به زن و قطب موسوم به شوهر.

4
یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.

·        در هر رابطه دیالک تیکی دو قطب مربوطه با هم اند و در عین وحدت، بر هم اند.
·        یعنی در سازش و چالش مدام اند.
·        این بدان معنی است که هم زن به شوهر مهر می ورزد و هم شوهر به زن.
·        هم زن بر منافع مادی و روحی و روانی شوهر می تازد و هم شوهر بر منافع مادی و روحی و روانی زن، هجوم می برد.

·        در این صورت، هیچ خردگرائی ادعا نمی کند که یکی از علل اصلی طلاق، «زیاده خواهی آرمان گرایانه زن» است.
·        این ادعای مؤلف، اولا به معنی تطهیر و تبرئه شوهر در امر طلاق است.

5
یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.

·        این موضع ایده ئولوژیکی مولف ـ در تحلیل نهائی ـ همان موضع ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه فئودالی و فوندامنتالیستی (اجامر جماران و جمکران) است.
·        یعنی موضعی آنتی فمینیستی است.
·        موضعی مبتنی بر زن ستیزی است.

·        بی دلیل نیست که حریفی همین موضع آنتی فمینیستی مؤلف را به چالش کشیده است:

«نويسنده اين كتاب يا  مأمور حكومت و حوزه علميه است
و آگاهانه  آب به آسياب اجامر جماران می ریزد
و يا زن نادان از سرتا پا عقده ای است كه
براى جلب توجه مرد جماعت و برخورداری از تحسين آنها،
اين اراجيف را سرهم بندى كرده است.» 

6

یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.

·        مؤلف مفهوم «آرمان» را در این جمله به ابتذال می کشد.
·        آرمان و یا ایدئال بار مثبت تمام اجتماعی و یا حتی تمام بشری دارد:

7

·        خواجه شیراز به عنوان مثال، آرمان را در قالب بیت زیر تبیین می دارد:   

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم.

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر غم لشکر آرائی کند تا حمله ور شود و خون عاشقان را بریزد.
·        من و ساقی با هم متحد می شویم و غم را ریشه کن می کنیم.
·         
·        منظور خواجه خردستیز در این بیت، می خوردن، مست کردن و فراموش کردن اندوه است.
·        اما اگر  مفاهیم این بیت را بسط و تعمیم دهیم و غم و ساقی را با طبقات اجتماعی جایگزین سازیم به دیالک تیک سازش و چالش در این بیت، پی می بریم:

8
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم.

·        آرمان بورژوازی آغازین به عنوان مثال، «سازش با توده های دهقانی» و «چالش بر ضد اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی» بود.
·        انقلابات بورژوائی و تشکیل و توسعه نظام اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری ثمره این سازش و چالش بورژوازی با توده های دهقانی (رعایا)  بوده است.

·        آرمان پرولتاریا به عنوان مثال دیگر، سازش با توده های زحمتکش دیگر از دهقانان تا پیشه وران و روشنفکران انقلابی  و چالش بر ضد بورژوازی، بر اندازی بنیاد نظام سرمایه داری و تشکیل جامعه سوسیالیستی است.

9

یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.

·        مؤلف اما آرمان را تا درجه خرید لباس زرنگار گرانبها و یا سفر به فلان جا، عکس سلفی برداشتن از هتل ها و یا خرید ماشین گرانبها تنزل می دهد.
·        این جور چیز ها آرزو هستند و نه آرمان.
·        این جور آرزو ها ضمنا دال بر کوته اندیشی، کوته بینی و خریت آرزومندان بی خبر از ایدئال و آرمان است.

10
یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.

·        در این ارزیابی مؤلف البته ذراتی از حقیقت هم هست.
·        دختران و پسران متعلق به طبقه حاکمه انگل، بر اساس حساب ها و کتاب ها و انتظارات و توقعات سوبژکتیو معینی ازدواج می کنند و وقتی تیر شان به سنگ می خورد، طلاق می دهند و طلاق می خواهند.
·        این اما فقط منحصر به دختران و زنان نیست.

·        پسران و مردان نیز در این زمینه دستکمی از دختران و زنان ندارند.
·        خیلی از دختران وابسته به طبقه حاکمه، چه بسا پس از مشاهده حلقه نامزدی از ازدواج صرفنظر می کنند و منتظر عقد و ازدواج هم نمی شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر