۱۳۹۵ آذر ۲۲, دوشنبه

سیری در جهان بینی شهریار (63)


حیدر بابایه سلام
سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)

  ترجمه، ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار
  14
خزان یئلى یارپاخلارى تؤکنده
بولوت داغدان یئنیب، کنده چؤکنده
شیخ الاسلام گؤزل سسین چکنده
نیسگیللى سؤز اوْرکلره دَیَردى
آغاشلار دا آللاها باش اَیَردى

·        معنی تحت اللفظی:
·        وقتی باد پاییزی، برگ ها را بر زمین می ریختند و ابر از کوه پایین می آمد و به روستا کوچ می کرد.
·        وقتی که شیخ الاسلام صلای دلنشین سر می داد، احساسات حسرتبار بر دل های می نشست.
·        درختان هم در پیشگاه خدا سر خم می کردند.  

·        این بند شعر شهریار به یاد آوری های شیرین ایام کودکی سرشته است و از تصاویر زیبا سرشار است:  

1
خزان یئلى یارپاخلارى تؤکنده
  
·        شهریار در این مصراع شعر، احتمالا در سنت کودکان خردسال، باد را آنتروپومورفیزه (انسان واره) می کند.
·        باد بسان کودک بازیگوشی از درختان بالا می رود و با تکان دادن شاخ های آنها برگ های رنگارنگ درختان را پایین می ریزد.
·        درست به همان سان که توت و بادام و زرد آلو و سنجد را.

2
بولوت داغدان یئنیب، کنده چؤکنده


·        شهریار در این مصراع شعر، ابر را آنتروپومورفیزه (انسان واره) می کند.
·        ابر بسان کولی ها از کوه پایین می آید و به روستا کوچ می کند.
·        احتمالا شعرای دیگر نیز از کولی ابر و باد سخن گفته اند.
·        وجه مشترک ابرها و بادها و کولی ها بی قراری، هجرت و کوچ  است.

3
شیخ الاسلام گؤزل سسین چکنده
نیسگیللى سؤز اوْرکلره دَیَردى


·        معلوم نیست که شیخ الاسلام چه می خواند.
·        از خوانش شیخ در هر صورت احساسات حسرت انگیز در دل شهریار کوچولو تشکیل می شد.
·        این تصورات شهریار رئال اند.
·        انسان ها در ایام پیری از تداعی خاطرات کودکی لذت می برند.
·        آنها در ایام کودکی احتمالا اعتنائی به زیبائی های زندگی نداشته اند.
·        ولی زیبائی های عینی زندگی بی اعتنا به بی اعتنایی کودکان در آیینه شفاف روح و روان آنان منعکس می شوند و در اعماق روح و روان ته نشین می شوند.
·        همین زیبائی های عینی ته نشین شده اند که به هنگام تولید آثار هنری از شعر تا نقاشی، از رمان تا مقاله، از موسیقی تا تندیس از اعماق روح و روان کنده می شوند، بالا می آیند و هنرمند مجددا به آنها در آثارش مادیت می بخشد:
·        صدای زیبای شیخ الاسلام بدین طریق در هیئت شعری مادیت کسب می کند:
·        صدای شیخ الاسلام راه آمده از عالم سفلای وجود به عالم علیای شعور را دوباره برمی گردد.

4

آغاشلار دا آللاها باش اَیَردى

·        شهریار در این مصراع شعر، درختان را نیز آنتروپومورفیزه (انسان واره) می کند.
·        درختان مؤمن تحت تأثیر صدای شیخ الاسلام در پیشگاه خدا سر به تعظیم فرود می آورند.

·        این ایده را سعدی هم نمایندگی می کند:
·        در یکی از حکایات گلستان سعدی، حریفی شباهنگام از شنیدن سمفونی شورانگیز سوسک ها و جیرجیرک ها (فروغ فرخزاد) از کلبه بدر می زند و به مویه و زاری در پیشگاه خدای برده داری می پردازد.
·        با این توهم که حشرات و سگان و شغالان و گرگان مشغول عبادت اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر