احسان طبری
(1295 ـ 1368)
تحلیلی از
شین میم شین
روح
ما حاصل پيرامُن ما ست
تا
كهن هست به جا، نقص بجا ست
·
معنی تحت اللفظی:
·
شعور انسانی نتیجه محیط پیرامون او
ست.
·
تا زمانی که کهنه وجود دارد، عیب و
نقص هم وجود خواهد داشت.
·
این بیت شعر طبری باید مورد تحلیل دیالک
تیکی قرار گیرد تا ارزیابی شود.
1
روح
ما حاصل پيرامُن ما ست
·
طبری در این مصراع شعر، دیالک تیک
ماده و روح و یا دیالک تیک وجود و شعور را به شکل دیالک تیک محیط پیرامون و روح بسط
و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن ماده (وجود، محیط پیرامون) می داند.
·
طبری در ضمن به مسئله اساسی فلسفه،
راه حل ماتریالیستی می دهد.
·
چون او نقش تعیین کننده را در دیالک
تیک ماده و روح (وجود و شعور) از آن ماده (وجود)
می داند.
2
روح
ما حاصل پيرامُن ما ست
·
این بینش طبری البته مهر سطح توسعه
دانش فلسفی او را به هنگام سرایش این شعر (سال 1345) بر پیشانی خود دارد و خالی از
ایراد نیست.
·
در این مصراع شعر، ماتریالیسم ماقبل
مارکسیستی نمایندگی می شود:
·
ماده و یا وجود (ماتریالیسم دیالک
تیکی) در محیط پیرامون خلاصه می شود.
·
ماده و یا وجود اما مقوله فلسفی
است و فراتر از محیط پیرامون است.
·
ولادیمیر لنین در این زمینه نظرات
رهگشا دارد.
3
تا
كهن هست به جا، نقص بجا ست
·
طبری در این مصراع شعر، دیالک تیک
کهنه و نو را در مد نظر دارد.
·
او در این مصراع شعر، مفهوم فلسفی
کهنه را به شکل نقص و عیب بسط و تعمیم می دهد.
·
این طرز بسط و تعمیم فی نفسه هم
رئالیستی است و هم راسیونالیستی است.
·
چرا و به چه دلیل؟
4
تا
كهن هست به جا، نقص بجا ست
·
هر چیز که کهنه گردد، ضمنا فرسوده
و فاسد می شود.
·
به همین دلیل طبری آن را با عیب و
نقص در پیوند منطقی قرار می دهد.
·
کهنه باید بطور قانونمند، جای خود
را به نو بسپارد و رهسپار گور شود.
·
کهنه اگر جانسختی به خرج دهد و
وارد گور تاریخی اش نشود، هم خود می کندد و هم همه چیز را همراه با خود به گند می
کشد.
·
ما این پدیده را هم در مورد نظام
برده داری واپسین دیده ایم، هم در مورد فئودالیسم واپسین و هم هم اکنون در مورد سرمایه
داری واپسین (امپریالیسم) می بینیم.
·
جنگ و کشتار و فساد و فلاکت و ذلت مادی
و فکری و فرهنگی هم برای تمدید عمر به سر رسیده کهنه است و هم نتیجه جانسختی کهنه
و امتناع آن از سپردن جا به نو است.
5
ور
محيط دگرى زاده شود
روح ها روشن و آزاده شود
روح ها روشن و آزاده شود
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر محیط عوض شود، ارواح روشن و آزاده
می گردند.
·
طبری در این بیت، نقش تعیین کننده ماده
(وجود، محیط) را در دیالک تیک ماده و روح از
صراحت می گذراند:
·
پیش شرط تغییر روح (شعور)، تغییر
وجود (محیط) است.
·
محتوای معنوی ـ نظری این بیت شعر طبری
را می توان به طرز زیر دقیق تر تبیین داشت:
·
پیش شرط تغییر شعور اجتماعی، تغییر
وجود اجتماعی است.
·
پیش شرط تغییر طرز تفکر انسان ها،
تغییر طرز زیست آنها ست.
·
این بیت شعر طبری، حاوی دیالک تیک زیربنای
اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی نیز است:
·
پیش شرط تغییر روبنای ایده
ئولوژیکی هر جامعه، تغییر زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی) آن جامعه است.
6
همه
جا بهره ی ما درد و عزاست
فطرت برده بدين درد رضا ست
فطرت برده بدين درد رضا ست
·
معنی تحت اللفظی:
·
سهم ما در همه جای جهان، مصیبت و
عذاب است.
·
فطرت برده بر این مصیبت و عذاب
راضی است.
7
همه
جا بهره ی ما درد و عزاست
·
طبری در این مصراع شعر ـ خواه بطور
خود خواسته (ارادی و آگاهانه) و خواه بطور
خودپو ـ به تشریح محیط پیرامون می پردازد.
·
محیط پیرامون را طبری برای «ما» مصیبتکده
استنباط می کند.
·
منظور او از درد و عزا را می توان
حدس زد، ولی نمی توان با اطمینان خاطر تبیین داشت.
·
منظور طبری شاید شرایط مبتنی بر استثمار
و ستم باشد.
·
سؤال اما این است که منظور طبری از
«ما» چیست؟
8
همه
جا بهره ی ما درد و عزاست
فطرت برده بدين درد رضا ست
فطرت برده بدين درد رضا ست
·
طبری در این بیت شعر، بار دیگر دیالک
تیک محیط و انسان را در مد نظر دارد.
·
با این تفاوت که او در این بیت، انسان
را به شکل دیالک تیکی از آزاده و برده بسط و تعمیم می دهد.
·
طبری دیالک تیک آزاده و برده را به
شکل دیالک تیک ما و برده بسط و تعمیم می دهد.
·
برای اثبات صحت این حدس باید بیت
قبلی همین شعر را به خاطر آورد:
ور
محيط دگرى زاده شود
روح ها روشن و آزاده شود
روح ها روشن و آزاده شود
9
همه
جا بهره ی ما درد و عزاست
فطرت برده بدين درد، رضا ست
فطرت برده بدين درد، رضا ست
·
طبری در این بیت شعر می کوشد تا
تفاوت و تضاد آزاد و برده را کشف و اعلام دارد:
·
بزعم طبری سهم همه انسان ها ـ اعم از
آزاده و برده ـ درد و عزا ست.
·
با این تفاوت که فطرت برده بر این درد
و عزا راضی است، ولی فطرت آزاده (ما) نسبت بدان عاصی است.
10
همه
جا بهره ی ما درد و عزاست
فطرت برده بدين درد رضا ست
فطرت برده بدين درد رضا ست
·
فطرت یکی از مفاهیم تئولوژی است.
·
طبری اما مفاهیم تئولوژیکی را به معانی دیگری به خدمت می گیرد
و به کار می برد.
·
منظور طبری از فطرت، سرشت و طبیعت
و ماهیت و ذات است.
·
نه خصلت خدا دادی و مادر زادی.
·
مراجعه کنید به دیالک تیک پدیده (نمود) و ماهیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
·
سؤال این است که منظور طبری از
فطرت برده که راضی به درد و عزا ست، چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر