۱۳۹۴ اسفند ۲۹, شنبه

دکتر محمد مصدق از دیدی دیگر (1)

جان پرکینز

  John Perkins 
نویسنده آمریکایی
حرفه:
کار در عرصهٔ امور مالی و اقتصادی
برای
سازمان امنیت ملی
و
شرکت‌های چند ملیتی   
در سال ۱۹۷۰ در یک شرکت بین ‌المللی به نام «من»
به عنوان مشاور 
در نقش «جانی اقتصادی» 
استخدام می ‌شود.

هدف
مقروض ساختن کشورهای در حال توسعه
و فراهم آوردن موقعیتی که سلطهٔ و منافع اقتصادی امپراتوری کلان آمریکا 
و شرکت‌های چند ملیتی را امکان پذیر سازد.
در سال ۱۹۸۰
از حرفهٔ «جنایتکار اقتصادی» استعفا می ‌دهد.
در سال ۱۹۸۲
مؤسس شرکت تولید  برق بی خطر برای محیط زیست
به نام پاور سیستمز
در سال ۱۹۹۹ فروش شرکت برق
تأسیس «اتحادیهٔ رؤیای تحول»
فعالیت برای سازمان ‌های خیریه و گسترش فرهنگ‌ های بومیان آمازونی     
و تشویق افراد به ایجاد جامعهٔ متعادل
و حساسیت نسبت به موضوع محیط زیست   
پس از حادثهٔ ۱۱ سپتامبر
به کار نویسندگی روی می آورد  و به عنوان فردی که از درون نظام بر خاسته،
ترفند های ایالات متحدهٔ آمریکا و شرکت‌ های چند ملیتی را
برای تسلط بر جهان افشا کند.
نظریهٔ جان پرکینز حادثهٔ ۱۱ سپتامبر را
با تمام جنایاتی که ایالات متحدهٔ آمریکا با تکیه به افرادی مثل خود او
در جهان مرتکب شده ‌است،
مرتبط می ‌داند. 

تحلیلی از
یدالله سلطان پور

اعترافات یک جنایتکار اقتصادی

(۲۰۰۴)  

جان پرکینز
(ص. 58 ـ 59
سرچشمه:
صفحه فیسبوک
فایزه میرزائی

اثری از بهمن محصص

در آن سال ، ایران علیه نفت بریتانیا که منابع طبیعی ایران 
و مردم آن را استثمار می کرد، طغیان کرد
 این شرکت طلایه دار «نفت بریتانیا» است .
در پاسخ به این غارت ،
 نخست وزیر بسیار محبوب ، 
منتخب و مردم سالار ایران
( مرد سال مجله ی تایم در سال 1951 )
محمد مصدق ، تمام دارایی های نفتی ایران را ملی کرد
انگلستان غضبناک به سوی متحد جنگ دوم جهانی اش
-         آمریکا-
دست کمک دراز کرد .
در هر حال هر دو کشور می ترسیدند که اقدام تلافی جویانه،
شوروی را تحریک کند که به نفع ایران دست به اقدام بزند
 بنابراین به جای اعزام نیروی دریایی، واشنگتن مأمور سیاسی خود،
کرمیت روزولت
( نوه ی رییس جمهور اسبق ، تئودور روزولت)
را به ایران فرستاد
 او با زیرکی بسیار وارد عمل شد و با تهدید و تطمیع
افرادی را جذب کرد
 آنگاه فهرستی از اسامی این افراد را تهیه کرد
 تا یک رشته بلوای خیابانی و تظاهرات خشونت آمیز برپا کنند
تا از این راه القا شود که مصدق، هم بی عرضه است و هم فاقد محبوبیت .
28 اسفند 1330 دکتر محمد مصدق نخست وزير وقت و مبارز راه ملي شدن نفت ايران، روز 29 اسفند هر سال را
 روز ملي شدن نفت را يك روز ملي و تعطيل عمومي اعلام كرد.
سال پيش از اين در 29 اسفند طرح ملي شدن نفت ايران به صورت قانون در آمده بود كه در اجراي آن پس از پنج دهه، از انگلستان در نفت ايران خلع يد شد و اين دولت را چنان بر آشفت كه تا براندازي حكومت دكتر مصدق در مرداد 1332 دست از مخالفت، تحريك، تحريم و توطئه نكشيد.
يك روز پيش از اعلام 29 اسفند به عنوان يك روز ملي،
دكتر مصدق جزئيات ظلم هاي انگلستان به ملت ايران
در طول 150 سال و مداخلات اين دولت از جمله انحصار نفت ايران
 در دست خود را براي دهها روزنامه نگار آمريكايي
كه به تهران آمده بودند، تشريح كرده بود
و چند روز پيش از آن هم آب پاكي روي دست نمايندگان بانك جهاني
كه براي ميانجيگري به تهران آمده بودند، ريخته
و گفته بود که یک ملت مستقل و حاکم برخود بر سر حق مسلم و طبیعی اش مصالحه نمی کند و لذا نیاز به میانجیگری نیست.
مذاکره با دولتی که طبیعتی سلطه گر دارد خودرا برتر می شمارد
و زورگویی را حق یک دولت برتر می داند
به منزله تسلیم در برابر زور و یک خیانت ملی است.
انگلستان ملت باهوش و با استعداد ما را در عقب ماندگی فرو برد
تا سر برنیاورد و مدعی اش شود.
از اوایل قرن شانزدهم سیاست کلی دولت های سلطه گر بر این مدار بوده است که مانع رشد ملت هایی شوند که روزگاری قدرت بودند.
برتری جویان که نان سلطه گری و استثمار می خورند
نمی خواهند رقیب داشته باشند
 ـ چه این رقیب یک فرد منتقد و روشنگر باشد و چه یک ملت بیدار شده از خواب و مصمم و مبارز ـ
مبارز کسب حق خود.
درهمین روز در اسفندماه 1332 و هفت ماه پس از براندازي حكومت دكتر مصدق،
راجرز استيونس سفير تازه انگلستان در تهران اعلام كرد
كه ميان انگلستان و آمريكا در قبال نفت ايران توافق حاصل شده است.
آخر کار
مصدق سرنگون شد و بقیه ی عمر خود را تحت الحفظ در خانه اش به سر برد .


پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر