۱۳۹۰ فروردین ۱۴, یکشنبه

روشن

قیرآت: ـ اسب قیرگون کور اوغلی

روشن
محمدرضا راثی پور
سرچشمه: از هر دری سخن
rasipoor.blogfa.com
بهمن 1369


• چون سنگواره ای که براو سال های سال گذشته است پرملال
• از تو به توی غربت اعصار
• سر بر کشیده است

• و در خیال آن، که بر آشوبد این سکوت

• پر می زند نگاه غمینش چه خسته بال

• روشن!
• ای شیر کورزاد رعیت نژاد راد!

• کو بادپا سمند خروشان تو «قیرآت»؟

• کو «چملی بئل» ـ نهانگه مردان با ثبات؟

• روشن!
• تیغ برهنه ات

• کنج کدام موزه فتاده است؟

• سازت که یک زمان

• همپای با خروش دل عاصی تو بود
• در دست های پیر کدام «آشیق»
• اینک زبان به شکوه گشاده است؟

• روشن!
• « سارا» هنوز بانگ حزینش رسد به گوش
• گرید هنوز «خان چوبانی» در دلش خموش

• گر ژرف بنگری به ارس، بینی

• گویا به جای آب
• خوناب چشم ما ست که این سان کند خروش

• گر ژرف بشنوی
• طوفان خشم ماست که کولاک می کند
• در قله های سر به فلک سای برف پوش

• روشن، ببین که درد جدائی
• - این زخم چرکی ئی که رسیده به استخوان
• امّید از التیام بریده است

• روشن، ببین که دست سیاست
• بین برادران
• دیواری از محال کشیده است

• اینجا زمان که بود زمانی گریزپای
• پایش فرو شده است به گرداب ریگزار

• حتی نسیم هم که بیارد پیام دوست
• باید اجازه گیرد از سیم خاردار

• روشن، نمان خموش
• از رخوت تحمل بیداد ها در آ
• فریاد کن جراحت این زخم کهنه را

پایان


توضیحات شاعر:
روشن

• روشن از قهرمانان افسانه ای آذربایجان است.

• بدلیل اینکه پدر او که مهتر اسبان خان بود و بدستور خان از هردو چشم نابینا شده بود، کور اوغلی نامیده می شد.
• کور اوغلی با مبارزه اش خواب را بر خان ظالم حرام کرده بود.

قیرآت


• قیرآت (اسب قیرگون) نام اسب معروف کوراوغلی بوده است.


چملی بئل


• چملی بئل (کمرکوه مه آلود؟) نام پناهگاه کوراوغلو و یارانش بوده است.


آشیق


• آشیق به نوازنده های محلی اذربایجان اطلاق می شود.


سارا


• سارا نام نامزد چوپان خان (خان چوبانی) بوده که در شب زفاف توسط عوامل خان دزدیده می شود.

• سارا اما برای اینکه بدست خان نیفتد، در بین راه خود را در رود ارس می اندازد.

جدائی


• اشاره به ترانه معروف آیریلیق (جدائی)


باید اجازه گیرد از سیم خاردار

• این تعبیر را از نزار قبانی عاریت گرفته ام

ویرایش شعر و توضیحات از دایرة المعارف روشنگری است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر