جامعه شناس، حقوقدان، ناسیونال ـ اکونوم آلمانی
از کلاسیک های جامعه شناسی، علوم فرهنگی ـ اجتماعی
بلحاظ تئوری و مفهوم سازی مؤثر در زمینه های زیر:
جامعه شناسی اقتصادی
جامعه شناسی حاکمیت
جامعه شناسی مذهب
مؤسس اصل خنثائیت ارزش
آرامگاه او در هایدلبرگ است.
عمل
پروفسور ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین
از کلاسیک های جامعه شناسی، علوم فرهنگی ـ اجتماعی
بلحاظ تئوری و مفهوم سازی مؤثر در زمینه های زیر:
جامعه شناسی اقتصادی
جامعه شناسی حاکمیت
جامعه شناسی مذهب
مؤسس اصل خنثائیت ارزش
آرامگاه او در هایدلبرگ است.
عمل
پروفسور ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین
• عمل به تأثیرگذاری آگاهانه، هدفمندانه و آماجگرایانه فردی و کلکتیف سوبژکت های انسانی بر اوبژکت های محیط طبیعی و اجتماعی شان اطلاق می شود.
• مفهوم عمل به کردوکار خاص انسانی نسبت داده می شود.
• مفهوم عمل را اما نباید با مفهوم فلسفی ـ سوسیولوژیکی کردوکار یکی پنداشت:
• چون عمل گشتاورهای سوبژکتیف، هدفمندانه، تصمیم گیرانه و انگیزه ای کنش ها را عمده می کند.
• عمل به معنی عملیات عام انسان های منفرد و یا کلکتیف (دسته جمعی) برای تحول اوضاع موجود است.
• انسان ها در جریان این امر می توانند عملیات معینی را از انبوه عملیات ممکنه بنا بر هدف و برنامه نهائی از قبل پیش بینی و تدارک دیده شده انتخاب کنند و تحقق بخشند.
• این تعریف عمل را به مثابه موضوع رشته های علمی مختلف ـ روانشناسی، تئوری اتخاذ تصمیم، عمل شناسی (پراکسیولوژی) و غیره ـ که نظریات شان برای فلسفه از اهمیت شایانی برخوردارند، در نظر می گیرد.
• مسأله تعیین کننده فلسفی ـ سوسیولوژیکی در این زمینه عبارت است از تعین (دترمیناسیون) اجتماعی عمل:
• رابطه دیالک تیکی متقابل میان عمل و روندهای اجتماعی، که حالت خاصی از دیالک تیک اجتماعی سوبژکت ـ اوبژکت را تشکیل می دهد.
• وقتی از تعین اجتماعی عمل سخن می رود، باید توجه داشت که این تعین یک تعین دیالک تیکی است که در رابطه متقابل بغرنجی صورت می گیرد و در آن، ضرورت عینی ـ اجتماعی فقط به عنوان برآیند نهائی اراده خود را به کرسی می نشاند.
• تعین اجتماعی عمل را باید از نقطه نظرهای مختلف در نظر گرفت:
I
• تعین اجتماعی عمل اولا عمل بطورکلی محصول توسعه تماماجتماعی کار، زبان و تفکر و نتیجه توسعه تاریخی کل کردوکار انسانی است.
• اهمیت اجتماعی واقعی عمل و محتوای اجتماعی آن بطور اجتماعی تعیین می شود:
1
• بوسیله نیروهای مولده که نتیجه کردوکار شیئیت یافته نسل های پیشین اند و به مثابه آن، کردوکار نسل های بعدی را تعین مادی می بخشند.
2
• بوسیله روابط طبقاتی ومناسبات تولیدی مادی موجود که حاکی از ساختارها و فرم های مادی ضرور این کردوکار اند.
II
• تعین اجتماعی عمل به عوامل زیرین مربوط می شود:
1
• تعین اجتماعی عمل به تشکیل فرم های خاص عمل مربوط می شود.
2
• تعین اجتماعی عمل به تمایز کمی و کیفی آن مربوط می شود.
3
• تعین اجتماعی عمل بر مبنای آنتاگونیسم طبقاتی و منافع طبقاتی صورت می گیرد.
4
• تعین اجتماعی عمل بر مبنای تقسیم کار (عمل حرفه ای) صورت می گیرد.
III
• تعین اجتماعی عمل مربوط می شود به تعین اجتماعی عمل فردی که در چارچوب رابطه مبتنی بر تأثیر متقابل بغرنج و تضادمند تحقق می یابد و باید در خطوط اصلی و امکانات خلاق آن مورد توجه قرار گیرد.
IV
• تعین اجتماعی عمل مربوط می شود به تعین اجتماعی ـ مادی خصلت هدفمند، هدفگرا و منطبق بر برنامه عمل انسانی.
• عمل و روند وحدتی را تشکیل می دهند.
• (این بدان معنی است که ما با دیالک تیک عمل و روند سر و کار داریم. مترجم)
• بدون عمل انسانی نمی تواند روند اجتماعی و تاریخی وجود داشته باشد.
• روند اجتماعی و تاریخی از اعمال انسانی ترکیب می یابد.
• از سوی دیگر اما عمل از نقطه نظر فلسفی ـ سوسیولوژیکی تنها در چارچوب تعین اجتماعی آن بوسیله روند اجتماعی و تاریخی و در تأثیرگذاری آن در این روند قابل درک می شود.
• به قول پله خانوف، «اگر طبقه معینی در جریان تلاش برای رهائی خویش به تحول اجتماعی معینی جامه عمل می پوشاند، پس این طبقه کم و بیش آماج شناسانه (با آگاهی به آماج) عمل می کند و عمل او در هر حال علت تحول جلوه می کند.
• این عمل و کلیه علایق و تمایلاتی که سبب این عمل شده اند، خود نتیجه جریان توسعه اقتصادی معینی اند و لذا بنا بر ضرورتی تعین یافته اند.
• جامعه شناسی فقط به اندازه ای که قادر به درک پیدایش اهداف در انسان های اجتماعی (تله ئولوژی اجتماعی) به عنوان نتیجه ضرور روند اجتماعی، باشد، چیزی که در تحلیل نهائی بوسیله روال توسعه اقتصادی مشروط می گردد، به همان اندازه می تواند به علم بدل شود.
• اگر من به شرکت در جنبشی، که پیروزی آن برای من از نظر تاریخی لازم جلوه می کند، علاقه و تمایل می یابم، این بدان معنی است که من عمل خود را به عنوان حلقه ای در زنجیر شرایطی می دانم که کل آن پیروزی جنبش مورد علاقه مرا تضمین می کند.»
• روند اجتماعی واقعی عبارت است از نتیجه اعمال فردی بسیاری از افراد که بطور غیرمستقیم، باواسطه و در چارچوب روند حیات اجتماعی به هم گره می خورند.
• نتایج و روندهای ناشی از تأثیر متقابل افراد و کلکتیف (جمع) را نمی توان در کلیه پیامدهای شان به مثابه آماج مستقیم عمل و یا نیت اصلی سوبژکت نشان داد.
• در جامعه منقسم به طبقات متخاصم روندهای اجتماعی قاعدتا بر خلاف نیات مورد نظر سوبژکت (عمل کننده) صورت می گیرند.
• مراجعه کنید به خودپوئی
• تنها در جامعه سوسیالیستی که زحمتکشان زیر رهبری حزب طبقه کارگر و دولت سوسیالیستی عمل فردی و دسته جمعی خود را بطور روزافزون آگاهانه جامه عمل می پوشانند و در پیشرفت مبتنی بر برنامه جامعه شرکت می ورزند، روند تاریخی نیز بطور روزافزون در خطوط اصلی خود نتیجه مورد نظر عمل افراد و کلکتیف می گردد.
استنتاج متدئولوژیکی
• به عنوان یک استنتاج متدئولوژیکی می توان گفت که استفاده از مفهوم «عمل» به عنوان آغازگاه تئوری فلسفی ـ سوسیولوژیکی در فرم های زیر نادرست است:
1
فرم ماکس وبر
فرم ماکس وبر
• خلاصه کردن علایق سوسیولوژیکی در برشی از انگیزه ـ عمل (کاری که ماکس وبر می کند.)
2
فرم پیرسونس
فرم پیرسونس
• خلاصه کردن عمل در پیوند شرایط عمل و آماجگرائی معیارهای هنجاری اجتماعی وعمل (کاری که ت. پیرسونس می کند)
• هیچکدام از این دو روش نمی تواند به تئوری سوسیولوژیکی علمی مستدل و کارآ در ساختمان جامعه سوسیالیستی بدل شود.
تئوری سوسیولوژیکی عمل باید همیشه در بستر یک تئوری فلسفی ـ سوسیولوژیکی همه جانبه توسعه اجتماعی و در بستر کردوکار عملی انسانی تشکیل گردد.
پایان
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذفدست عمل
پاسخحذفدست عمل چون رسید زلف خرد شانه کرد
پیچش آشفته را مست به میخانه کرد
زلف عروس خرد شد به تن آراسته
در بن دستان کار جلوهء مستانه کرد
عقل سبب جوی ما ره به تفکر کشید
جوهر صد داده را جمع به پیمانه کرد
گر خرد آدمی حد بشناسد به جان
در دل هر بی حدی دعوی جانانه کرد
چون به خرابات شد ضد خرابش به نظم
دمبدم و ناگهان رزم دلیرانه کرد
از شک ”پویای“ ما باور دوران شکفت
در شک بی باوران پوچی شب لانه کرد
م. د. پویا