۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

آشنائی با مفهوم جامعه (1)

توماس لنیگ

توماس هوبس (1588 ـ 1679)
ریاضی دان، تئوریسن دولتی و فیلسوف انگلیسی در
عصر جدید آغازین
کتاب معروف او «هیولا» نام دارد.

پروفسور ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین

• جامعه در معنی بنیادی اش عبارت است از کلیت سیستمی از مناسبات عملی میان انسان ها که در مرحله تاریخی مشخص بر پایه سطح توسعه معین نیروهای مولده مادی برقرار می شود و بخش بنیادی آن (یعنی ساختار اقتصادی آن) را سیستم مناسبات تولیدی مادی مربوطه تشکیل می دهد.
• مفهوم جامعه به این معنی با مفهوم فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی (مفهوم بنیادی ماتریالیسم تاریخی) یکسان است.

• جامعه هرگز بصورت انتزاعی وجود ندارد.

• جامعه فقط بصورت فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی تاریخی معین وجود دارد.

• مفهوم جامعه یک مسئله فلسفی ـ سوسیولوژیکی عام است.


• هر تعریف از جامعه ماهیتا خصلت فلسفی دارد و طرح فلسفی ـ سوسیولوژیکی معینی را مطرح می سازد.

• پشت هر تئوری مفروض جامعه شناسی، پشت هر طرح سیاسی و ایدئولوژی، مفهوم معینی از جامعه (آشکار و نهان) قرار دارد، اگرچه گروهی از جامعه شناسان معاصر بورژوائی به اقرار آن تن در نمی دهند.
• توسعه تئوری ما قبل مارکسی جامعه، مفاهیم متنوعی از آن را پدید آورده است که روی هم رفته در چارچوب ایدئالیسم قرار دارند.

• گرایشات اصلی در این زمینه به شرح زیرند:

I
نظرات ایدئالیستی راجع به جامعه

• نظرات ایدئالیستی رایج که جامعه را با دولت یکسان تلقی می کنند، به شرح زیرند:

1

• قلمداد کردن جامعه، بمثابه واقعیت از پیش تعیین شده و بی عیب و نقص.

2

• قلمداد کردن جامعه، بمثابه واقعیت مستقل از افراد بشر و اعمال آنها.

3

• قلمداد کردن جامعه، بمثابه واقعیتی ایستا، با هیرارشی معین که هدف نهائی اش بنا بر مشیت الهی پیشاپیش تعیین شده است:
• فلسفه اجتماعی قرون وسطی ـ قبل از همه ـ توماس فون اکوین، ج. د. مایستر، ل. د. بونالد و بطور کلی آموزش اجتماعی کاتولیکی تا عصر حاضر.

4

• مفهوم مشابهی از جامعه بوسیله استروکتورالیسم فلسفی بورژوائی با استفاده از اصطلاحات علوم ساختاری مطرح می شود.

II
نظرات ایدئولوگ های مترقی بورژوائی راجع به جامعه

1

• بویژه در قرون هفدهم و هجدهم، در مقابل گرایشات فوق الذکر، نظراتی از سوی ایدئولوگ های بورژوازی ترقی خواه مطرح می شوند که جامعه را (که اغلب با دولت یکسان انگاشته می شود) بمثابه جمع ساده افراد، بمثابه ملغمه مکانیکی از افراد (که به عنوان موجودات طبیعی تلقی می شوند)، قلمداد می کنند.
• آنها خصلت هر جامعه را یا بمثابه میانگینی از خصایل افراد منفرد می دانند که به عنوان امیال و غرایز مادرزاد به همراه دارند و یا بمثابه روان اجتماعی قلمداد می کنند که از جمع روان های افراد تشکیل یافته است.

• بانیان این نظریات مربوط به جامعه اولا از افراد انتزاعی با غرایز و امیال طبیعتا مشروط آغاز به حرکت می کنند:

• هوبس و مانده ویل افراد انسانی را موجوداتی طبیعتا اگوئیست و خود خواه تلقی می کنند، ولی هیوم و شافتس بری انسان ها را موجوداتی طبیعتا اجتماعی تلقی می کنند.
• ثانیا تشکیل جامعه (دولت) را نتیجه گردهمآئی افراد انتزاعی می دانند.

• یکی از معروفترین این نظریات مربوط به جامعه عبارت است از نظریه «قرارداد اجتماعی»

• بنا بر نظریه قرارداد اجتماعی، گویا افراد انسانی بدلیلی از دلایل، قراردادی با هم می بندند و بدین طریق جامعه (دولت) را تشکیل می دهند (هوبس، ژان ژاک روسو)

2

• دسته دوم از صاحب نظران بر آنند که انسان از همان آغاز بطور اجتماعی سازمان یافته است.

3

• دسته سوم از صاحب نظران به نقش حیات اقتصادی تا حدودی پی می برند.

• مراجعه کنید به جامعه بورژوائی

4

• مفهوم بورژوائی جامعه در قرون هفدهم و هجدهم از سوئی به «ناتورالیسم» گرایش دارد و از سوی دیگر به «سوبژکتیویسم».

• این مفهوم جامعه بر آن است که با مداخله دلبخواهی، با وضع قوانین معقول و بویژه با وضع قوانین اخلاقی معقول و متناسب با طبیعت انسانی می توان اوضاع اجتماعی بغرنج را تغییر داد.


• مفهوم جامعه بکمک اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی (آدام اسمیت و ریکاردو) به غنای چشمگیری دست می یابد:

• اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی به تحلیل حیات اقتصادی جامعه بورژوائی می پردازد، ولی ساختار اجتماعی جامعه بورژوائی را نه بلحاظ تاریخی در حال توسعه و موقتی، بلکه بمثابه پدیده ای طبیعی تلقی می کند.
• و بدین طریق در چنگ درکی غیرتاریخی ـ ناتورالیستی گرفتار می ماند.
• تحلیل اقتصادی ـ سیاسی جامعه بورژوائی با طرح مسئله تجزیه طبقاتی جامعه، به مفهوم جامعه غنای جدیدی می بخشد.
• این تحلیل از جمعبندی تئوریکی تجارب مبارزه طبقاتی در حین انقلاب فرانسه ناشی می شود (مرات، میگنه، سن سیمون و دیگران) .

• اما آنها نه به علل مبارزه طبقاتی در مراحل توسعه تاریخی معین پی می برند و نه به نقش و وظایف مبارزه طبقاتی پرولتاریا.


• مبارزه طبقاتی در جامعه بورژوائی بنظر آنان بمثابه پدیده ای چرکین جلوه می کند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر