۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

دوباره می شود، آری!


مینا اسدی
دوباره می شود، آری!
سال هزار و نهصد و هشتاد و جهار استکهلم
برگرفته از دفتر شعر «از میان گمشده ها»


• به جای کشت، کشاورز را درو کردند
• به جای نان
• ـ به تساوی ـ گلوله قسمت شد.

• توان کارگران را
• دوباره ظلم خرید

• دوباره زاغه نشینان
• به زاغه بر گشتند.

• دوباره طاهره ها
• از گرسنگی مردند

• دو باره راضیه بر فقر خویش
• راضی شد.

• شب از عدالت خود، قصه های کاذب ساخت
• دوباره بر سر این خا ک
• دیو وحشت و مرگ
• نشست و گفت:
• که «خرزهره بهتر از یاس است!»

• سموم زرد خزان زد به جنگل انبوه.
• دوباره بر نفس عاشقان آزادی
نفیر دیو وزید و چراغ ها را کشت.

• دوباره
ساده ترین حرف
• تیرباران شد.

• دو باره
• هر چه زمین بود، گور یاران شد.

• دوباره
• هر چه که رشتیم
• پنبه شد در باد.

• هلا! توان همه عاشقان در میهن
• هلا! توان همه عا شقان در تبعید

• دوباره می شود، آری
• به باغ، گل رویاند

• دوباره می شود، آری
• به دشت سبزه نشاند

• دوباره می شود، از خانه های شاد گذشت
• دوباره می شود، از کودکا ن
• ترانه شنید


• دوباره می شود، از عشق گفت و زیبا شد
• دوباره می شود، آری
• اگر بپیوندیم
• به دیدگان پر از انتظار شب زدگان

• دوباره می شو د، آری
• اگرشکسته شود
• شب سکوت و
• شب ترس و یأس ما
• یاران

• هلا! توان همه عا شقان در تبعید
• هلا! توان همه عاشقان در ایران.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر