۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

آشنائی با سیر و سرگذشت مفهوم آته ئیسم (ضد ته ئیسم) ـ بخش پایانی


لودویگ فویرباخ (1775 ـ 1833)

پروفسور ورنر شوفن هاور
دکتر رولف گایسلر
برگردان شین میم شین

1
آته ئیسم بورژوائی (ماتریالیسم فرانسه)

آته ئیسم بورژوائی ماتریالیسم فرانسه، در قرن هجدهم میلادی، بر این مبانی و بر فلسفه حسگرای جان لاک (که رواج وسیع یافته بود) و بر معارف علوم طبیعی استوار می شود.
• این آته ئیسم بورژوائی در اواسط قرن هجدهم تأثیر عظیمی بجا می گذارد.

لامتری، هلوه تیوس، هولباخ و دیدرو نقطه اوج این توسعه را تشکیل می دادند.
• مشخصه زمان آنها عبارت است، از تدارک ایدئولوژیکی انقلاب بورژوائی فرانسه (1789 میلادی).
• از این رو، مبارزه آنها بر ضد جهان بینی مذهبی و روحانیت، اهمیت سیاسی مهمی کسب می کند.
• آنها با انتقاد از مذهب، نه تنها توخالی بودن دگم های مسیحی را نشان می دهند، بلکه رابطه حاکمیت الهی (کلیسائی) و جهانی، مذهب و استبداد را کشف و افشا می کنند و مذهب و کلیسا را پایگاه ایدئولوژیکی اصلی استبداد می نامند.

• بدین طریق، ماتریالیست های فرانسه، که از مؤلفین اصلی دایرة المعارف بوده اند، رژیم فئودالی ـ استبدادی را، بمثابه توطئه مشترک تاج و محراب برای سرکوب مردم، افشا می کنند.
• بنظر آنان مذهب، انسان ها را در جهل نگه می دارد، اخته و عقیم می کند و به آنها نوکرصفتی و سرسپردگی می آموزد و لذا سرچشمه همه رذالت های اجتماعی است.

ماتریالیست های فرانسه، در مقابل اخلاق مذهبی مبتنی بر پیش شرط های غلط و توأم با تناقض حرف و عمل، اخلاق طبیعی مبتنی بر طبیعت انسانی و تربیت معقول انسان ها را قرار می دهند و بدین طریق استقلال انسان را از قوای ماورای زمینی اعلام می کنند و ضرورت اتکا بر قوای خودی را مورد تأکید قرار می دهند.

• آنها با انتقاد مستدل و پربار خود، همراه با نمایندگان دیگر جریانات مترقی روشنگری، از قبیل دئیسم روحانیت ستیز، به نمایندگی ولتر و جنبش توده ای ـ دمکراتیک حول ژان ژاک روسو، سهم عظیمی در پوشاندن جامه آگاهی بر احساسات ضد کلیسائی، ضد روحانی و ضد اشرافی اقشار پائینی جامعه و هدایت آنان در سمتی واحد ادا می کنند و جنبش نیروهای ضد فئودلی گوناگون را با هم متحد می سازند.

• انتقاد آنها اعتبار و اوتوریته ایدئولوژی فئودالی ـ روحانی حاکم را متزلزل می سازد و زمینه را برای نفوذ نگرش های ماتریالیستی و بورژوائی ـ دمکراتیک در شعور طبقات تحت ستم آماده می سازد.

• به قول لنین، «حمله نشریات کوبنده، زنده، مهارتمند، روحمند و بی پرده آته ئیست های قرن هجدم میلادی بر ضد روحانیت حاکم» یکی از مهمترین پدیده های ایدئولوژیکی در ایام تدارک انقلاب فرانسه محسوب می شوند.

• ایده های آته ئیستی ماتریالیسم فرانسه، بر حیات معنوی مردم آلمان، در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی، بی تأثیر نمی مانند و حتی بعد از اینکه بورژوازی به قدرت رسیده در فرانسه، سنت های ماتریالیستی و آته ئیستی مبارزه ضد فئودالی خود را کنار می گذارد، همچنان مؤثر واقع می شوند.

کانت و لاپلاس نیز با اتکا بر «تئوری پیدایش منظومه شمسی» از سوی فلسفه طبیعت و علوم طبیعی، بطور تئوریک، بی پایه بودن افسانه آفرینش را اثبات می کنند و از گنجینه علوم طبیعی میدان باز و وسیعی را در اختیار سنن زنده ماتریالیستی ـ آته ئیستی قرار می دهند.
ژوزف لالانده (1732 ـ 1807)
ریاضی دان و ستاره شناس فرانسوی
آته ئیست علنی
کلام قصار:
خدا را نمی توان اثبات کرد، ولی بدون خدا همه چیز را می توان توضیح داد!

• بدین طریق بود که لالانده ـ دانشمند ستاره شناس ـ خود را علنا آته ئیست می نامد و کلام قصار مشهورش را بر زبان می راند:
خدا را نمی توان اثبات کرد، ولی بدون خدا همه چیز را تمی توان وضیح داد!
• به سبب اشاعه اندیشه های دمکراتیکی، ماتریالیستی و آته ئیستی در آلمان (در این زمینه می توان به شولتس که خود را «واعظ آته ئیسم» می نامید، به اینسیدل ماتریالیست و آته ئیست، که در ارتباط تنگاتنگ با هردر و گوته فعالیت می کرد، اشاره کرد) «مشاجره بر سر آته ئیسم» در سال 1798 میلادی (که با انتشار دو مقاله از فوربرگ در «مجله فلسفی» زیر نظر فیشته و نیتهامر) در می گیرد، به معنی واکنشی آشکار محسوب می شود.

فیشته، که به سبب مواضع ژاکوبینی ـ دمکراتیکی اش، مورد کینه و نفرت ارتجاع کورساکسنی بوده، آته ئیست قلمداد می شود و از کار در دانشگاه ینا محروم می گردد.

2
آته ئیسم فویرباخ

• مبارزه بر ضد مذهب حاکم در آلمان، در سال های سی قرن نوزدهم، با بسیج نیروهای انقلاب بورژوائی 1848 میلادی، شدت فوق العاده ای کسب می کند.
• اینجا «تئوری اسطوره سازی مسیحی» که از سوی اشتراوس تدوین می شود و جریان فلسفی تحت رهبری بائر و داومر ، که بر انتقاد تاریخی از انجیل مبتنی بوده، زمینه را برای انتقاد ماتریالیستی ـ آته ئیستی علنی فویرباخ از مذهب آماده می سازد.

انتقاد فویرباخ از مذهب، بیانگر جنبش اپوزیسیونی بورژوائی ـ دمکراتیک انقلاب مارس و نتیجه منطقی نگرش های فلسفی ـ ماتریالیستی اساسی او بوده است.
• فویرباخ، با تکیه بر دستاوردهای آته ئیسم قرن هجدهم میلادی و با انتقاد آنتروپولوژیکی، معرفتی ـ نظری ـ روانشناسانه از مذهب، که با انتقاد اصولی از فلسفه ایدئالیستی مدافع ایمان مذهبی در آن زمان (شلینگ و هگل) همراه بوده، از حد مواضع آته ئیسم پیشین پا فراتر می گذارد.

• اگر آته ئیسم در قرن هجدهم میلادی مذهب را ـ قبل از همه ـ برمبنای جهل، عجز، ترس و عوامفریبی روحانیان توضیح می دهد، فویرباخ با اشاره به کل مبانی دگماتیکی مسیحیت، تولید خیالپرورانه تصورات مذهبی ـ الهی را براساس ناکامی موجود انسانی از خود تحقق بخشی در جهان توضیح می دهد.

• بنظر او تخیل مذهبی در نتیجه حالات روحی ترس، آرزو، درد، حسرت، وابستگی، غریزه، سعادت و جستجوی بی مرگی (وحشت از مرگ) به ایجاد جهانی تخیلی بصورت بشری اش اقدام می کند.
فویرباخ با واپس راندن نگرش های تئولوژیکی به عرصه طبیعت نگری خدمت بزرگی به انتقاد پربار از مذهب و به کشف ریشه های معرفتی ـ نظری مذهب ادا می کند (مراجعه کنید به مقوله بیگانگی).

3
آته ئیسم دموکرات های انقلابی روس
ماتریالیسم دمکرات های انقلابی روس (بلینسکی، دوبرولیوبوف، هرتسن، اوگاریوف و چرنیشفسکی) که تحت تأثیر فویرباخ بوده است، دارای خصلت آته ئیستی رادیکالی است.
دمکرات های انقلابی روس انتقاد از مذهب را آگاهانه در خدمت جنبش دمکراتیک ـ دهقانی ضد تزاری قرار می دهند.
• آنها می توانند بر نتایج آته ئیسم پیشین در رابطه با نقش و منشاء مذهب تکیه کنند.
• اما آنها هم ـ همانند فویرباخ ـ نمی توانند از محدودیت های اصولی آته ئیسم بورژوائی پا فراتر گذارند.
• این محدودیت ها، قبل از همه، عبارت از این بوده اند، که آنها مذهب را تنها بمثابه یک پدیده شعورین در نظر می گیرند.

• از این رو ست، که آنها متد اصلی مبارزه را روشنگری جهان بینانه صرف، برای غلبه بر مذهب و برای رهائی مردم از بندهای خرافات می دانند.

• آنها بدلیل چسبیدن به مواضع ایدئالیستی در جامعه نگری ، قادر به کشف ریشه های اجتماعی ـ اقتصادی عینی مذهب، یعنی علل طبقاتی کلیه مذاهب نبوده اند، عللی که برای از بین بردن شان باید به عمل انقلابی دست زد.

• برای درک این مسئله، روشن کردن خصلت استثماری جامعه سرمایه داری و هر جامعه طبقاتی دیگر ضرورت داشته است، امری که از موضع طبقه بورژوازی که آنها نمایندگان ایدئولوژیکی اش بوده اند، نمی تواند انجام پذیر باشد.

4
آته ئیسم ماتریالیسم عامیانه
آته ئیسم ماتریالیسم عامیانه در سال های پنجاه قرن نوزدهم میلادی (بوشنر، موله شوت، فوگت) که رواج وسیع می یابد و بعدها آته ئیسم هه کل ، برمعارف بیشمار علوم طبیعی استوار بوده اند، ولی آنها هم در شالوده فلسفی و در بررسی شان ماهیتا نمی توانند از حد نتایج فویرباخ پا فراتر گذارند و در ژرفای فلسفی، حتی از او عقبتر می مانند.

5
آته ئیسم پرولتری
آته ئیسم پرولتری که در اواسط قرن نوزدهم، توسط مارکس و انگلس بنیانگذاری شده بود، به عمر آته ئیسم بورژوائی پایان می دهد.
آته ئیسم پرولتری مبتنی است، بر شالوده مستدل علمی خارائین مارکسیسم ـ لنینیسم، یعنی بر ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی که بخش قطعی و لاینفک آن را تشکیل می دهد.

آته ئیسم پرولتری و علمی ـ برای اولین بار در تاریخ مذهبپژوهی ـ به کشف قطعی ریشه های اقتصادی ـ اجتماعی و معرفتی ـ نظری مذهب نایل می آید.

آته ئیسم پرولتری و علمی مذهب را نتیجه سطح نازل توسعه نیروهای مولده در جامعه اولیه و نتیجه توسعه تضادمند در جوامع طبقاتی می داند و ادعای تئولوژیکی مبتنی بر منشاء الهی مذهب، ابدیت مذهب و خصلت عام انسانی مذهب را با اتکاء بر بررسی های تاریخی و معرفتی ـ نظری (که استنتاجات مثبت آته ئیسم بورژوائی و انتقاد از مذهب بورژوائی را نیز شامل می شوند) رد می کند.

آته ئیسم پرولتری ـ بمثابه مشخصه اصلی جهان بینی علمی و انقلابی طبقه کارگر ـ ریشه های مذهب و خرافات مذهبی را، در وهله اول، در شرایط اجتماعی ـ اقتصادی جامعه مبتنی بر استثمار می بیند:
• «امروز، ریشه های مذهب در ستم و سرکوب اجتماعی توده های زحمتکش است، درعجز ظاهری کامل آنها درمقابل نیروهای کور حاکم سرمایه داری است، که برای توده های زحمتکش ساده دل، هر روز و هر ساعت، هزاران بار بیشتر از هر حادثه غیرعادی، از قبیل جنگ، زلزله و غیره، کمرشکن ترین دردها و غیر انسانی ترین زجرها را روا می دارند»، لنین می گوید.

• این حکم، همانطور که در باره سرمایه داری ـ بمثابه جامعه خاص ـ مصداق دارد، به همانسان نیز در مورد کلیه جوامع طبقاتی مبتنی بر استثمار و ستم در کل تاریخ بشر ـ به مثابه عام ـ صدق می کند.

• مشخص کردن مذهب، بمثابه «سعادت مبتنی بر توهم» (مارکس)، هم علل اصلی مذهب را در ستم و سرکوب اجتماعی اکثریت مردم جامعه افشا می کند و هم ضمنا راه انقلابی قطعی را برای از بین بردن کلیه مناسبات اجتماعی نشان می دهد، مناسبات اجتماعی ئی که در «آنها انسان، موجودی خوار و ذلیل و برده و بی پناه و بی حرمت است.» (مارکس)

• آته ئیسم پرولتری با درپیش گرفتن مبارزه انقلابی، برای امحای نظام مبتنی بر استثمار (مبارزه ای که طبقه کارگر زیر رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی اش، نقش رهبری اش را به عهده دارد)، دورنمای کاملا جدیدی از روابط بشریت آزاد و برابرحقوق در نظام اجتماعی سوسیالیستی پیشرفته را نشان می دهد.
• آنجا که مذهب، رفته رفته از حیات جامعه رخت بر می بندد و به قول کلاسیک های مارکسیسم، «آنجا که جامعه با تصاحب مجموعه وسایل تولید و با بکار انداختن برنامه مند آنها، خود را و همه اعضای خود را از قید و بند نوکری این و آن آزاد می سازد.»

• اینجا روشنگری جهان بینانه و تبلیغات علمی ـ آته ئیستی مارکسیسم ـ لنینیسم نیز مقام خود را، بمثابه بخش ارگانیکی مبارزه طبقاتی انقلابی طبقه کارگر و اقشار و طبقات متحد با آن، احراز می کند.

تبلیغات آته ئیستی، که در فرم های متنوع و در پیوند تنگاتنگ با روند کار، در جهت تشکیل یک جهانتصویر علمی مطمئن صورت می گیرد، بخش عینی و ضرور مبارزه بر ضد روحانیت سیاسی و بر ضد سوء استفاده از مذهب، توسط طبقات استثمارگر است و وسیله آزادسازی کلیه استعدادها و توان های خلاق توده های مردم، در نبرد بخاطر جامعه انسانی نوین، یعنی سوسیالیسم و کمونیسم را تشکیل می دهد.

• این مغایر با مسئله آزادی کامل عقیده و انجام بی مزاحمت تکالیف مذهبی نیست که در کلیه کشورهای سوسیالیستی در قوانین اساسی تضمین شده و مورد حمایت قرار می گیرد.

• مراجعه کنید به روشنگری، خرافه، مذهب.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر