۱۴۰۲ خرداد ۴, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۶۶۱)

 Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

دوستی به شالوده حقوقی نیاز دارد.

 

دوستی فقط و فقط میان انسانهای برابر و برابرحقوق امکان پذیر است، نه میان ارباب و بنده، خواجه و غلام، کلفت و خانم، نوکر و آقا، کارگر و کارفرما.

 

خوشرفتاری تصنعی ارباب با بنده

حل تضادها را به تعویق می اندازد، ولی به حل تضادها منجر نمی شود.

 

اگر خواجه قصد دوستی با غلام خود را دارد،

اول باید حلقه غلامی را از گوش و هوش او بردارد، آزادی و خود مختاری انسانی او را به او برگرداند و بعد از او بپرسد که آیا قصد برقراری دوستی با او دارد و یا نه.

 

پیمان دوستی،

قراردادی دو طرفه، آزادانه، داوطلبانه باید باشد،

نه یک طرفه، تحمیلی و زورکی.

 

سعدی و حافظ

مفاهیم را مورد تجاوز و هتک حرمت قرار می دهند

 و

وابسته و بنده و سرسپرده

را

عاشق می نامند،

ارباب

را

دوست می نامند،

 بیداد

 را

داد می نامند،

گدائی

را

سلطنت می نامند.

 

فقط از این طریق است که می توان به وارونه سازی حقایق اجتماعی نایل آمد.

 

اشکال دیگر این طرز برخورد، خارجی کردن قضایا ست.

سعدی دشمنان را از هویت و منافع فردی و طبقاتی خود خالی می کند و به واکنش انفعالی متناسب با خوی خواجه وامی دارد.

 

دشمنان

 در دیالک تیک کنش و واکنش عمل می کنند.

آنها تناسب نیروها، میزان شانس خود به پیروزی در جنگ و غیره را در نظر می گیرند و چه بسا نیکخوئی خواجه را بر ضعف او تفسیر می کنند و به حمله مبادرت می ورزند.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر