۱۴۰۲ خرداد ۵, جمعه

درنگی در اندیشه ای (۷۷۰)

Siyavash Kasraei.jpg
 میم حجری
هیچ نقاشی و رنگ آمیزی به زیبایی نقاشی و رنگ آمیزی طبیعت نیست
پروا


آثار طبیعی نتیجه تکامل و توسعه میلیون ها ساله اند.
جامعه هم عمدتا طبیعتی است.
جامعه و انسان
طبیعت ثانی است.
 
جامعه و انسان
طبیعت روحمند و سوبژکتیو است.
 
ما با دیالک تیک طبیعت و جامعه (انسان) سر و کار داریم
و
نقش تعیین کننده از آن طبیعت است.
 
انسان
موجودی نیمه ناتورال ـ نیمه سوسیال بوده و است و خواهد بود.

اما بین آثار طبیعی و آثار فکری و هنری انسانی تفاوت عظیمی هست.
 آثار فکری و هنری انسانی
بازتولید جامعتی ـ انسانی آثار طبیعی اند.
 
نقاشی از کوه
غنی تر از خود کوه (طبیعت) است.
نقاشی از کوه
فقط کوه نیست.
 
نقاشی از کوه = کوه + بازتاب کوه در آیینه ذهن و ضمیر نقاش.
 
شعر درخت کسرایی
 غنی تر و زیباتر و شکوهمندتر از هر درخت طبیعی است.
 
تو قامت بلند تمنایی ای درخت
همواره خفته است
در آغوشت آسمان
بالایی ای درخت
 
دستت پر از ستاره و جانت پر از بهار
زیبایی ای درخت 
 
وقتی که بادها
در برگ‌های درهم تو لانه می‌کنند
وقتی که بادها
گیسوی سبزفام تو را شانه می‌کنند
غوغایی ای درخت 
 
وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است
در بزم سرد او
خنیاگر غمین خوش آوایی ای درخت 
 
در زیر پای تو،
 اینجا 
شب است و شب‌زدگانی که چشمشان، صبحی ندیده است.
تو، روز را کجا‌
خورشید را کجا‌
در دشت دیده غرق تماشایی ای درخت؟
 
چون با هزار رشته تو با جان خاکیان، پیوند می‌کنی
پروا مکن ز رعد 
پروا مکن ز برق، 
که 
بر جایی ای درخت 
 
سر بر کش ای رمیده 
که
همچون امید ما
با مایی و یگانه و تنهایی ای درخت!

سیاوش کسرایی
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر