۱۴۰۲ خرداد ۷, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ت) تقسیم قوا

 

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین

 

۱

·    تقسیم قوا به آموزه مهمی از مونتسکیو در اثرش تحت عنوان «روح القوانین» اطلاق می شود که به تقسیم قوه دولت به ۳ قوه مربوط می شود.

·    قوای سه گانه ای که مستقل از یکدیگر عمل می کنند و به کنترل متقابل یکدیگر موظفند.

 

۲

·    منظور از قوای سه گانه، قوه مقننه (قوه قانونگزاری)،  قوه مجریه (حکومت و اداره جامعه) و قوه قضائیه (قابل محاکمه بودن، صدور حکم و دادن حق به حقدار) است.

 

۳

·    تقسیم قوا به این معنا هرگز در تاریخ وجود نداشته است.

 

۴

·    تقسیم قوا افسانه ای بیش نیست.

 

۵

·    هدف آموزه مونتسکیو، محدود سازی قدرت سلطنت مطلقه در فرانسه بوده است.

 

۶

·    تقسیم قوا در عین حال، پیشنهاد کمپرومیسی (مصالحه جویانه ای) به سلطنت مطلقه بوده است:

·    سلطنت مطلقه می بایستی قانونگزاری را به بورژوازی نوخاسته محول کند و پادشاه و اشراف فئودال دو قوه مجریه و قضائیه را همچنان در دست داشته باشند.

 

۷

·    بورژوازی بدین طریق می بایستی امکانات توسعه اقتصادی و سیاسی کسب کند.

 

۸

·    تقسیم قوا به مثابه اصل سازمانی دولت بورژوازی، قرار بود، این توهم را در توده مردم پدید آورد که دولت بورژوازی، دولتی است که تضمین کننده حقوق همه شهروندان است و به لحاظ طبقاتی بی طرف است.

 

۹

·    تقسیم قوا ، نافی استثمار و سرکوب و ستم کاپیتالیستی زحمتکشان نیست.

 

۱۰

·    با تقسیم قوا حاکمیت طبقاتی بورژوازی و تبعیت هرچه بیشتر پارلمان  (قوه مقننه) و قوه قضائیه از قوه مجریه که تحت شرایط سرمایه داری انحصاری ـ دولتی صورت می گیرد، فقط پرده پوشی می شود.

 

۱۱

·    دولت سوسیالیستی تقسیم قوا را معتبر نمی داند.

 

۱۲

·    خودمختاری خلق در برگیرنده قوه مجریه و قوه قضائیه است.

 

پایان

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر