۱۳۹۸ فروردین ۲۱, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۳)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
وطن
محمود درویش

بر بافه های نخلم بیاویزید
و مرا دارزنید

من به نخل خیانت نخواهم کرد

این سرزمین من است
و
من
پار و پیرار
خرسند و شیدا از شترها شیر می دوشیدم

وطنم انبانی از داستان ها نیست
خاطره نیست ، باغ هلال ها نیست .

وطنم قصه ای یا سرودی نیست
پرتوی بر گلبرگ های رازقی نیست

وطنم
خشم گرفتن غریب است
بر اندوه
و
کودکی است که عید و بوسه می خواهد

وطنم
بادی
است
که
از تنگنای زندان
به تنگ آمده است

وطنم
پیر زالی است که بر فرزندان
و
بر مزرع خود
می گرید .

این زمین
پوست استخوان من است
و
قلبم
همچو زنبور
بر فراز علفزارش پرواز می کند

بر بافه های نخلم بیاویزید
و مرا دار زنید
من به نخل خیانت نخواهم کرد .

ویرایش از دایرة المعارف روشنگری
 
برای وطنِ بی بهارم
محمد جلیل مظفری
(۱۶ فروردین ۱۳۹۸)
 
گفتیم بعد از این همه اندوه و انتظار
از راه می‌رسد نفسِ سبزِ نوبهار

دیدیم، چید و برد و درو کرد باغ را
غارت‌گرانه یورشِ بارانِ سیل‌ بار

بغضی نشسته پرگره و کور و بی‌ صدا
در خارخارِ حنجرۀ خستۀ هَزار

بر رویِ آب، نعشِ گل آهسته می‌رود
تشییع برگ بر سرِ دستانِ جویبار

آری، بهار نقطۀ آغازِ راه نیست
بس داغ‌ ها نهاده به دل‌ های بیشمار

دیگر نزولِ نعمتِ تو کارساز نیست
ای آسمان
 بس است،
 دگر بر زمین مبار!
 
پایان

۱
در طویله جماران زلزله می شود و ۴۰ هزار تن زیر آوار می مانند. 
 
۲
زلزله های به مراتب قوی تر در ژاپن ضورت می گیرند
و
 خون از دماغ کسی جاری نمی شود.

۳
توانا بود هر که دانا بود.
 
احمد شاملو

نه عادلانه نه زیبا بود
جهان
پیش از آن که ما به صحنه برآییم.

به عدلِ دست‌نایافته اندیشیدیم
و زیبایی
در وجود آمد.


عجب پرت و پلایی
از عادولف هرویینی.

۱
عندیشیدن هرویینی ها به عدل
همان
و
تشکیل زیبایی کذایی همان


۲
از کی تا حالا هرویینی جماعت
اهل اندیشیدن اند و نه اهل افاده فروشی و عرعر

هر وقت دلت خواست عیب کسی رو بگیری ، یادت باشه که تو این دنیا ، همه مردم مزایای تو رو نداشتن .
گتسبی بزرگ 
 اسکات فیتس جرالد

مگه انتقاد از همنوع
کار بدی است؟
مش فیتز جرالد
که خودت را جر می دهی.

۱
ضمنا
انتقاد چه ربطی به امتیاز (مزایا) دارد؟

۲
پیش شرط انتقاد
نه
مرفه تر بودن
بلکه خردگراتر و خردمندتر بودن است


اندکی اندر باب عندرزیات مولانا

شش پند مولانا

 شب باش در پوشیدن خطای دیگری
 زمین باش در فروتنی
 خورشید باش در مهربانی
 کوه باش در هنگام خشم
 رود باش در سخاوت به دیگران
 خودت باش همانگونه که هستی

۱
خطای همنوع
را
باید به چالش کشید.

۲
تا از تکرار آن پرهیز ورزد.

۳
انتقاد علمی و انقلابی
نشانه مهر است.

۴
دشمن هرگز خطای کسی را به چالش نمی کشد
تا بازهم تکرار کند و از پا در آید.

۵
سرسخت ترین منتقدان
مادران و پدران آدمیان اند.

۶
مادران و پدران آدمیان
هم
منتقدان عملی آنها هستند
(آب دماغ و دهان شان را می گیرند
دکمه کت و شلوار و پیراهن شان را می بندند و ...)
و
هم
منتقدان فکری و رفتاری و اخلاقی آنها هستند:
طرز حرف زدن شان را
طرز روش و رفتارشان را
طرز نشست و برخاست شان را
طرز خور و خواب شان را
و ...
نقد و تصحیح می کنند.

۷
بقیه عندرزیات مولانا را باید در فرصتی دیگر
به چالش کشید.

۸
مولانا و عرفان خردستیز هستند
و
خر پرور.

۹
باید هشیار بود
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر