۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

تأملی در مقاله ای از دکتر محمد امیدوار (۴)


اهمیت و نقش مارکسیسم
در رهاسازیِ طبقهٔ کارگر و ستم‌دیدگان در دوران ما
  دکتر محمد امیدوار
سخنگوی کمیته مرکزی حزب توده ایران 
 
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
 
۱
ماتریالیسم تاریخی مارکس
 و
 ارزیابی او از شکل‌گیری و تحوّل صورت‌بندی‌های اقتصادی-اجتماعی
 به‌ درستی 
به
 این نتیجهٔ رسید 
که 
سرمایه‌داری
 نمی‌تواند 
”پایان جهان“
 باشد 
و 
بنابراین، 
دنیایی دیگر ممکن است
و 
”کارگران جهان باید متحد شوند“ 
و
 آن دنیا
 را 
بسازند.
 
ماتریالیسم تاریخی
چیست؟
 
فرماسیون اقتصادی
(صورت بندی های اقتصادی)
چیست؟
 
حریف
(و نه فقط حریف)
از
فلسفه مارکسیستی
کم ترین خبری ندارد.
 
تقصیر هم ندارد.
 
برای آشنایی بخور ـ نمیر با فلسفه مارکسیستی
قبل از همه
باید
قدم در گنجینه مفهومی  تو در توی مخوف آن 
نهاد
و
با
مفاهیم فلسفی
آشنا شد.
 
همین آشنایی بخور ـ نمیر با مفاهیم فلسفی
انرژی، نیرو و پیگیری عرقریز عظیمی 
می طلبد.
 
اخیرا
یادداشت های لنین
که
ثمره بخشی از مطالعات او هستند،
منتشر شده است
که
بالغ
بر
۵۰۰۰ صفحه 
است.
 
دمار از روزگار لنین درآمده است.
 
اکنون
به برکت توسعه غول آسای علمی و فنی
کار پژوهشی
هزاران بار
آسانتر شده است
 
۲
ماتریالیسم تاریخی
چیست؟
 
ماتریالیسم تاریخی
مکتبی فلسفی
است.
 
 تفاوت ماتریالیسم تاریخی با ماتریالیسم دیالک تیکی 
چیست؟
 
هم
موضوع ماتریالیسم دیالک تیکی 
کل
است
و
هم
موضوع ماتریالیسم تاریخی.
 
تفاوت ماتریالیسم دیالک تیکی با ماتریالیسم تاریخی
در
دامنه و وسعت کل مربوطه
است:
 
الف
موضوع ماتریالیسم دیالک تیکی 
کل هستی
(طبیعت + جامعه + تفکر) 
است.
 
این 
به چه معنی است؟
 
این
بدان معنی است
که
مفاهیم، مقولات، قوانین و نظریات ماتریالیسم دیالک تیکی
  شامل حال کل هستی
 می شوند.
 
مثال:
 
دیالک تیک ماده و روح
یکی 
از
دیالک تیک های ماتریالیسم دیالک تیکی
است.

مفاهیم این دیالک تیک
نتیجه تجرید کلیه چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های کل هستی اند.
 
چیزی یافت نمی شود،
که
مشمول این دیالک تیک نباشد.
 
مراجعه کنید
به
ماتریالیسم دیالک تیکی
 
ب
موضوع ماتریالیسم تاریخی
اما
نه
کل هستی
نه
طبیعت + جامعه + تفکر،
بلکه
فقط
کل جامعه بشری
است.
 
این 
به چه معنی است؟
 
این
بدان معنی است
که
مفاهیم، مقولات، قوانین و نظریات ماتریالیسم تاریخی
  شامل حال کل جامعه بشری می شوند.
 
 
مثال:
 
دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی
یکی 
از
دیالک تیک های ماتریالیسم تاریخی
است.

مفاهیم این دیالک تیک
نتیجه تجرید کلیه چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های کل جامعه بشری اند.
 
چیزی در جامعه بشری یافت نمی شود،
که
مشمول این دیالک تیک نباشد.
 
مراجعه کنید
به
ماتریالیسم تاریخی
 
۳
فرماسیون اقتصادی جامعه
(صورت بندی اقتصادی جامعه)
چیست؟
   
 فرماسیون اقتصادی 
یکی
از
مفاهیم ماتریالیسم تاریخی
است.
 
مراجعه کندی
به
فرماسیون اقتصادی جامعه
 
۴
ماتریالیسم تاریخی مارکس
 و
 ارزیابی او از شکل‌گیری و تحوّل صورت‌بندی‌های اقتصادی-اجتماعی
 به‌ درستی 
به
 این نتیجهٔ رسید 
که 
سرمایه‌داری
 نمی‌تواند 
”پایان جهان“
 باشد 
و 
بنابراین، 
دنیایی دیگر ممکن است
و 
”کارگران جهان باید متحد شوند“ 
و
 آن دنیا
 را 
بسازند.
  حالا
می توان به بی خبری حریف از فلسفه مارکسیستی
پی برد.
 
حریف
اصلا
نمی داند
که
فرماسیون اقتصادی جامعه
یکی از مفاهیم بیشمار ماتریالیسم تاریخی (و ضمنا جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی)
است.
 
 
ضمنا
فلسفه مارکسیستی
نه
 ثمره کار فردی مارکس،
بلکه
ثمره کار مشترک مارکس و انگلس
بوده است.
 
مقاله نگاری به مناسبت تولد مارکس
هرگز
نباید
بهانه ای 
برای صرفنظر از همرزم و هماندیش فرزانه مارکس شود
که
به
دایرة المعارف سیار
معروف بوده است.
 
۵
ماتریالیسم تاریخی مارکس
 و
 ارزیابی او از شکل‌گیری و تحوّل صورت‌بندی‌های اقتصادی-اجتماعی
 به‌ درستی 
به
 این نتیجهٔ رسید 
که 
سرمایه‌داری
 نمی‌تواند 
”پایان جهان“
 باشد 
و 
بنابراین، 
دنیایی دیگر ممکن است
و 
”کارگران جهان باید متحد شوند“ 
و
 آن دنیا
 را 
بسازند.
 
این جمله حریف
فاقد کمترین اعتبار علمی و واقعی 
است:
نه، 
 ماتریالیسم تاریخی
و
نه،
ارزیابی مارکس از تشکیل فرماسیون های اقتصادی
به
نتیجه خرافی مورد نظر حریف
نرسیده است.
 
 
مفهوم «پایان جهان»  
از
مفاهیم خرافی مذهبی است
و
نه
از
مفاهیم فلسفی ـ مارکسیستی.
 
”پایان جهان“
 
آخرالزمان یا پایان جهان یا آرماگِدون عبارتی است عربی به معنای «پایان زمان». 
برخی 
«آخرالزمان»
 را
 با
 قیامت
 یکی دانسته‌اند.
 اعتقاد به منجی و آخرالزمان در فرهنگ بسیاری از ادیان بزرگ دنیا دیده می‌شود
 و 
دربارهٔ آن 
پیشگویی‌هایی نیز کرده‌اند. 
 ویکی‌پدیا
 
من ـ زور سخنگوی حواسپرت حزب توده
نه
”پایان جهان“
بلکه
خرافه امپریالیستی موسوم
 به
پایان تاریخ
است
که
عنوان یکی از زباله های فرانسیس فوکویاما
ست.
 
 
 

فرانسیس فوکویاما
 (۱۹۵۲)
دانشمند علوم سیاسی آمریکا 
از
شاگردان آلان بلوم
از
علمای ندانمگرا و خردستیز ایالات متحده آمریکا 
او 
مؤلف کتب «پایان تاریخ» و «یورش بزرگ» است
 و 
مفاهیم غیرعلمی و من در آوردی از قبیل «جامعه اطلاعات»، «پایان انسان»، «پسا هومانیسم» و «محافظه کاری نو» 
را
 در
 کتب خود مورد بحث قرار می دهد و راه حل هائی برای دولت آمریکا عرضه می کند.
 

 
فرخ نگهدار
هم
همین خرافه
را
بی سر و صدا
در
آخور هواداران خر خود می ریزد
که
ما
در 
کامنتی 
به
چالش کشیده ایم.
 
فرخ نگدار
رضی الله عنه
فرماسیون سرمایه داری
را
به
دو
نوع زیر طبقه بندی می کند:
 
الف
سرمایه داری آینده مند
با
نمایندگانی
از
استبلیشمنت به اصطلاح لیبرال
مثلا
بیل کلبتین
او با ما
مرکل
می
ماکرون
و
مش فرخ

ب
سرمایه داری بی آینده 
با
نمایندگانی
از
قبیل مش ترامپ و شرکاء
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر