۱۳۹۸ اردیبهشت ۱, یکشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۲)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی

منظور از ادب چیست؟

۱
ادب یکی از مفاهیم اخلاقی فئودالی است.


۲
حریفی می گوید:
زنان ناقص العقل اند.


۳
واکنش مؤدبانه به این دروغ بی شرمانه
از چه قرار است؟


۴
چه باید کرد؟


۵
باید دستش را بوسید و نعلینش را جفت کرد؟


۶
و یا باید پاسخش را کف دستش گذاشت؟


۷
حریفه ای بود و می گفت:
عشق تعریف ندارد.
عشق عشق است.


۸
ما هم گفتیم:
این نوعی خردستیزی است.
این سم است برای جامعه.


۹
این روشنگری ستیزی و خوداندیشی ستیزی علنی است.


۱۰
تفاوت ادم با جماد
در توان تعریف چیزها ست.


۱۱
حتی جانوران تعریف جانورانه از چیزهای دور و بر خود دارند.


نبات برای خر
نبات نیست:
خر میان نبات سمی و غذایی فرق می گذارد
و
حتی به کره اش
یاد می دهد.


۱۲
حریف گفت:
بی ادبی


۱۳
و
ما را بلاک کرد
تا
با مشتی علاف و عیاش دروغگو و هوراکش و احسنت گو
ادامه معاشرت دهد و
روز به روز خرتر شود.
همان شود که آخوندهای خرپرور می گویند:
ضعیفه ناقص العقل


۱۴
همین مولانا
تک تک کودکان مردم را که در مکتبش تلمذ می کردند
مورد تجاوز جنسی قرار داده است 


۱۵
منظورش از ادب ستایی
شاید
خر کردن کودکان مردم باشد تا از فرط ادب به مادر و پدر خود نگویند که چه بلایی بر سرشان آمده است.


۱۶
شرط ادب این است که آلات تناسلی و اعمال جنسی
بر زبان رانده نشوند.


۱۶
بدون مفاهیم لازم
کودک ستمدیده
چگونه می تواند مولانای بچه باز لاشخور را افشا کند؟


یا به اندازه آرزو های تان تلاش کنید
و
یا
به اندازه تلاش تان آرزو کنید.
مش شکسپیر


الف
یا به اندازه آرزو های تان تلاش کنید


۱
کسب و کار ما هم همینه


۲
ما به اندازه آرزومان جان می کنیم


۳
شب و روز پارس می کنیم
آنهم به زبان پارسی


۴
اگرچه
کسی
پارس مان را نمی شنود


۵
خلایق در آخرالزمان
نسبت به پارس آلرژی دارند
و
پنبه در گوش تپانده اند.


ب
یا
به اندازه تلاش تان آرزو کنید.


۱
آرزویی که به اندازه تلاش یاشد
اصلا
آرزو نامیده نمی شود.


۲
آرزو
به چیزی اطلاق می شود که فراتر از تلاش و توان کسی باشد


۳
مثال:
عمله اگر به اندازه تلاشش آرزو کند
باید
نان و پیاز و پنیر
آرزو کند.


۴
اما
نان و پیاز و پنیر
را
عمله هرگز آرزو نمی کند.
به سادگی تهیه می کند.


۵
آرزوی او
وقتی آرزو به معنی حقیقی کلمه خواهد بود
که
چلو کباب
باشد.


۶
عقلت کجا ست؟


اندکی اندر باب حضرت محمد و محتوای اجتماعی ـ اقتصادی اسلام آغازین

۱
حضرت محمد
رهبر انقلاب برده داری
بوده است. 


۲
در اثر انقلاب ضد کمونیستی آغازین حضرت محمد و یاران
جامعه
از
مرحله کمون اشتراکی در حال تجزیه و تلاشی
به
فرماسیون اقتصادی (طبقاتی) برده داری
گذشته است.


۳
جامعه
گامی به پیش برداشته است.


۴
گامی که از شطی از خون ابنای بشر گذشته است.


۵
الله
برده دار است.
صاحب بنده و غلام و عبد است.
معبود است


۶
بشریت در قاموس اسلام
(ایده ئولوژی فرماسیون اقتصادی برده داری)
بنده اند.
عبد اند. 


۷
غزوات حضرت محمد و راهزنی های گروه او
جزو حرکات و جنگ های برده داری بوده اند. 


۸
برای برده سازی از ابنای بشر بوده اند

 
اندکی در باب تفکر مفهومی و مفاهیم فلسفی

به نظرم اگر از روى جزوه لنين دو بار بنويسيد بهتر باشد.
سرمايه دارى در وحدت كامل بسر ميبرد.
چين و روسيه را همراه نود و نه درصد كشورها ، تحت سلطه قرار داده.
به جنگ زرگرى توجه نكنيد.
تنها كشورى كه با ده درصد توان همچنان به چند شعار سوسياليستى پايبند است كوباست كه به پيش بينى من تا پنج سال ديگر دستمال سپيدش را به ميدان مى اندازد.

حریف

به نظرم اگر از روى جزوه لنين دو بار بنويسيد بهتر باشد.
حریف


۱
راستش را بخواهید ما اثار و جزوات لنین و دیگر اثار دیگر کلاسیک ها را اصلا نخوانده ایم.


۲
ضمنا
فرصت لازم برای خواندن شان را هم نداریم.


۳
آثار کلاسیک ها برای ما تعیین کننده نیستند.


۴
ما سعی می کینم
مفهومی
بیندیشیم


۵
یعنی
بسان کلاسیک ها بیندیشیم
بی انکه
از آنها پیامبر بسازیم.


۶
تفکر مفهومی
را
ایرانی جماعت نمی شناسند.


شما هم اعتنایی به مفاهیم ندارید.


به همین دلیل پاسخ حریف هماندیش را سرسری می خوانید و می گذرید.
بی انکه موضع بگیرید.


۷
بگذارید همین جملات شما را 

که
باز هم
ربطی به بحث قبلی ندارند مورد تأمل قرار دهیم:


سرمايه دارى در وحدت كامل بسر ميبرد.
حریف


۱
سرمایه داری و یا بورژوازی؟


۲
می بینید کامنت ما را اصلا نخوانده اید.


۳
سرمایه داری فرماسیون اقتصادی است.
یعنی در وحدت جهانی است.


۴
مشخصه فرماسیون سرمایه داری
دیالک تیک پرولتاریا و بورژوازی
به مثابه دو طبقه اصلی آن است.


۵
ضمنا
وحدت به چه معنی است؟


۶
ما دیروز 

تصادفا
مطلبی راجع به شعر یگانگی از سایه منتشر کردیم 

که 
وحدت (یگانگی)
 مورد بحث مفصل قرار گرفت.

۷
وحدت در دو دیالک تیک زیر وجود دارد:


الف
دیالک تیک وحدت و کثرت


ب
دیالک تیک وحدت و تنوع


۷
تفاوت این دو دیالک تیک چیست؟


سرمايه دارى
چين و روسيه را همراه نود و نه درصد كشورها ، تحت سلطه قرار داده.
حریف


۱
شما
باز هم همان خطای مفهومی را تکرار می کنید:
منظور شما نه سرمايه دارى
بلکه بورژوازی امپریالیستی است.


۲
روسیه مگر کشور سرمايه دارى نیست؟


۳
اگر هست
چه فرق ماهوی (یعنی ماهیتا چه فرقی) با سرمايه دارى کذایی دارد؟


۴
ادعای زیر شما باید اثبات شود:
به چه دلیل شما جمهوری خلق چین را کشور تحت سلطه قلمداد می کنید؟


۵
ج. خ. چین دومین قدرت اقتصادی در مقیاس جهانی است.


۶
هیولای اتحادیه اروپا با یادآوری ج. خ. چین به هراس می افتد.


۷
تنها كشورى كه با ده درصد توان همچنان به چند شعار سوسياليستى پايبند است كوباست
حریف


۱
شما نمی دانید فرماسیون اقتصادی چیست.


۲
در نتیجه نمی دانید
سوسیالیسم
چیست.


۳
به همین دلیل خیال می کنید 

که 
در 
کوبا
 انقلاب سوسیالیستی 
رخ داده 
و 
جامعه کوبا 
سوسیالیستی
 است.

۴
ما در تحلیل مصاحبه رئیس دانا این مسئله را مورد تحلیل قرار داده ایم


۵
انقلابات رخ داده در کوبا و ویتنام و چین
سوسیالیستی نبوده اند.


۶
انقلاب کوبا
ماهیتا
ضد فئودالی بوده است


۷
یعنی بورژوایی بوده است.


۸
با این تفاوت
که
انقلاب ضد فئودالی
نه
تحت سرکردگی بورژوازی کوبا
بلکه تحت سرکردگی پرولتاریای (حزب کمونیست کوبا و گروه فیدل و یاران) پیروز شده است.


۹
چرا و به چه دلیل؟


۱۰
برای اینکه 

دوران انقلابات بورژوایی تحت سرکردگی بورژوازی
 سپری شده است.

۱۱
محتوای دوران ما گذار از کاپیتالیسم به سوسیالیسم است


۱۲
دوران
یکی از مهم ترین مفاهیم مارکسیستی ـ لنینیستی است.


۱۰
انقلابات ویتنام 

(معروف به جنگ ویتنام با فرانسه و بعد امریکا) 
 و 
چین
(دو کشور نیمه فئودال ـ نیمه مستعمره سابق)
انقلاب ملی ـ دموکراتیک

 (ضد استعماری و ضد فئودالی) 
 بوده است.

۱۱
باز هم به همان دلیل
تحت سرکردگی پرولتاریا (حزب کمونیست) صورت گرفته اند
و
می توانستند صورت گیرند.


هی حریف بیسواد

۱
اصحاب طریقت و عرفان
انقلابیون ضد فئودالی قرون وسطی بوده اند.


۲
حافظ
برعکس اینها
خواجه بوده است
یعنی غلامدار بوده و مرتجع بوده است.


۳
لشگر کشی حافظ و قبلا سعدی بر ضد عرفان
به معنی دفاع از ارتجاع بنده داری و فئودالی حاکم بوده است.


۴
حافظ حتی عرفای انقلابی را به پادشاه چلقوذ لو می دهد:
صوفیان را ملحد و مکار می نامد.


۵
تمامی دیوان خواجه
در خدمت طبقه حاکمه فئودالی و روحانی است


هنر و هنرمند
 
۱
هنرمند از هر فرقه
حتی اگر تمامی زورش را بزند
جز ظواهر امور چیزی در اختیار مصرف کننده قرار نمی دهد.


۲
هنر فرمی از شناخت چیزها و پدیده ها ست
و بهتر از هیچ است
ولی
فرم معرفتی (شناختین) معیوبی است.


۳
هنرمند در سطح پدیده ها پرسه می زند و عاجز از نفوذ در ذات انها می ماند.


۴
به همین دلیل
مشد هگل
پس از تدوین فلسفه اش
فاتحه خواندن بر هنر را خواستار شد


۵
البته نظرش نادرست بود.


۶
هنر را نباید حذف کرد


۷
چون هنر جنبه ها و جوانبی از واقعیت عینی را منعکس می کند که علوم نمی توانند.


۸
آثار هنری را باید تحلیل ماتریالیستی ـ دیالک تیکی کرد و در ذات واقعیت عینی بدین طریق نفوذ کرد و به کشف حقیقت عینی نایل آمد.


۹
کسب و کار ما همین هم است:
تحلیل آثار هنری از هر نوع در حد توان جسمی و بضاعت فکری


هماندیشی با حریفی

علت رقابت دو كشور امپرياليستى بر سر كسب بازار چه بود؟
انشعابى كه در سوسيال دمكراسى روى داد
نيز
حمايت عده اى از بورژوازى يا حاكميت كشور خودى در جنگ جهانى اول بود.
مشخصه هاى نامبرده از طرف لنين يا تغيير ماهيت داده اند يا اصلا موجود نيستند
حریف


ببینید
بحث ما
دو دقیقه قبل
بر سر چی بود:


۱
شما نوشته بودید سرمایه داری ملی دیگر وجود ندارد
تا
نظریات لنین راجع به امپریالیسم را کهنه و باطل قلمداد کنید.


۲
ما نوشتیم که شما به تفاوت فرماسیون اقتصادی (کاپیتالیسم ویا سرمایه داری) با طبقه اجتماعی (بورژوازی، اشرافیت فئودال و روحانی) توجه نمی کنید.


۳
بورژوازی داخلی هر کشور
را
بورژوازی «ملی» می نامند.


۴
فرماسیون اقتصادی اما گلوبال است:
فرق ماهوی میان برده داری در روم و یونان و ایران وجود ندارد.
فرق ماهوی میان فئودالیسم در اروپا و آسیا وجود ندارد
فرق ماهوی میان کاپیتالیسم در اقصا نقاط جهان وجود ندارد.


۵
اینها همه فرماسیون های اقتصادی واحدند.


۶
تضاد منافع میان بورژوازی کشورهای مختلف وجود دارد که پس از ورود جامعه سرمایه داری به مرحله امپریالیستی (انحصاری در زمان لنین و انحصاری ـ دولتی در عصر حاضر) وجود دارد.


۷
تضاد میان بورژوازی امپریالیستی بر سر تسخیر بازار های کالا و کشورهای حاوی مواد خام و نیروی کار و کشورهای حاوی ارزش ژئوپولیتکی و استراتژیکی (مثلا افغانستان) و غیره وجود دارد.


۸
این تضاد در تجزیه یوگوسلاوی میان بورژوازی کشورهای مختلف دخیل در جنگ اوج گرفت و به نفع آلمان تمام شد.


۹
دو جنگ جهانی اول و دوم هم بر سر کسب هژه مونی (سرکردگی) جهانی بوده اند.


۱۰
هدف هیتلر اشغال جای بریتانیای کبیر بود.


۱۱
جنگ جهانی دوم به ضرر هر دو تمام شد و به نفع امریکا


۱۲
امریکا شد سرکرده جدید جهان


۱۳
سوسیال ـ دموکراسی بحث دیگری است.


۱۴
سوسیال ـ دموکراسی توسط مارکس و انگلس تأسیس می شود
یعنی
احزاب سوسیال ـ دموکرات
احزاب کمونیست بوده اند.


۱۵
پس از مرگ انگلس
معاونش
ادوارد برنشتین
و دار و دسته اش
بر آرمان های طبقه کارگر
پشت می کنند و وارد سنگر بورژوازی می شوند.


۱۶
در نتیجه اسپارتاکیست ها در آلمان (روزا و لیبکنشت و غیره) و بلشویک ها در روسیه
انشعاب می کنند و احزاب کمونیست را تأسیس می کنند.


۱۷
طبیعی است که احزاب سوسیال ـ دموکرات بورژوایی از منافع بورژوازی «ملی» شان دفاع کنند.


۱۸
این حقایق امور
ربطی به کشف بزرگ لنین ندارند.


۱۹
لنین حکیم پرولتاریا بوده

 و
 گذار از سرمایه داری رقابت آزاد به امپریالیسم (سرمایه داری انحصاری و بعد انحصاری ـ دولتی) 
را 
داهیانه کشف و اثبات کرده است.

۲۰
این خدمت بزرگ لنین به بشریت و جامعه ـ تئوری بوده است و اعتبار علمی بی چون و چرا دارد.


۲۱
پس از شکست شوروی
امپریالیسم یکه تاز میدان شده است
بی رقیب گشته است.


۲۲
اکنون تضاد های درونی اردوی سرمایه شعله ور می شوند.


۲۳
احتمال جنگ جهانی سوم هم می رود.


۲۴
این ولی همانقدر به کشف لنین ضربه می زند که دو جنگ جهانی امپریالیستی سابق زده اند.


ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر