۱۳۹۸ فروردین ۲۷, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۱۸)


شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۱ ـ ۱۵)

۱  
 مورچگان را چو بود اتفاق
شیر ژیان را بدرانند پوست

معنی تحت اللفظی:
اگر مورچه ها متحد شوند،
می توانند شیر ژیان را به زانو در آورند.

منظور سعدی از مورچه ها
توده مولد و زحمتکش
است.

سعدی
به
اشرافیت فئودال و روحانی
هشدار می دهد.

طبقه حاکمه باید حد نگهدارد و توده را به ستوه نیاورد.

توده
اگر متحد شود،
خدا
هم
نمی تواند نگهدارش باشد، چه رسد به شاهان چلقوذ.

۲
مورچگان را چو بود اتفاق
شیر ژیان را بدرانند پوست

سعدی
در
این بیت شعر
نیز
دیالک تیک کمیت و کیفیت
(قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به کیفی)
را
به شکل دیالک تیک اتفاق مورچگان و تحول کیفی (غلبه بر شیر ژیان)
بسط و تعمیم می دهد.

در بینش دیالک تیکی ـ ماتریالیستی سعدی
نمی توان شک کرد.

در بیت شعر
بعدی
نیز
همین دیالک تیک را بسط و تعمیم می دهد:

۳
عدو را به کوچک نباید شمرد
که کوه کلان دیدم از سنگ خرد

معنی تحت اللفظی:
دشمن
را
نباید دستکم گرفت.
ای بسا کوه ها
که
از تجمع سنگریزه ها تشکیل شده اند.

منظور سعدی
از
سنگریزه ها
نیز
توده مولد و زحمتکش
است.

اگر تغییرات کمی سنگریزه ها به حد عینی معینی برسد،
تحول کیفی رخ می دهد
و
کوه تشکیل می شود.

۴

نبینی که چون با هم آیند مور
ز شیران جنگی بر آرند شور؟

نه موری که موئی کز آن کمتر است
چو پر شد، ز زنجیر محکم تر است 

معنی تحت اللفظی:
اگر موران متحد شوند،
می توانند بر شیران غالب آیند.
همان مورانی که به ظاهر از مویی کمتر هستند،
در اثر اتحاد به تشکیل زنجیر مستحکمی نایل می آیند.

سعدی
 در بخش اول
 از
رعایا
 به مثابه شالوده جامعه
 سخن گفته است
و
کسی که به نام سلطان
تیشه بر ریشه جامعه می کوبد،
دشمن آگاه و یا ناآگاه سلطنت است
 و
می تواند جنبش های دهقانی را بند از پای بردارد
و
موجب خوانده شدن فاتحه ای بر فئودالیسم
 شود.

قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی
را
بهتر
از
سعدی
کسی توضیح نداده است.


اگر مارکس و انگلس می دانستند
پا برهنه از آلمان به زیارت مقبره شیخ شیراز می آمدند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر