۱۳۹۰ آذر ۳۰, چهارشنبه

طبقه حاکمه به چه معنی است؟ (10) (بخش آخر)

امپراطوی ـ نظم جهانی نوین

مایکل هاردت (1960)
تئوریسین ادبی امریکائی
استاد دانشگاه در ایالات متحده امریکا و سوئیس
نویسنده (با نگری) کتاب امپراطوی ـ نظم جهانی نوین


پروفسور هانس یورگن کریمانسکی
برگردان یدالله سلطان پور

3
محافل چهارگانه

• از طریق تعمیم، می توان مدل توصیفی معینی از ساختار قدرت پژوهی طبقات و نخبگان قدرت تشکیل داد.
• بر این مبناء می توان از چهار گروه نام برد که در پیوند فونکسیونی (عملکردی) واحدی قرار دارند و سیستم محفلی غلیظی را بوجود می آورند.

1
محفل قدرت پولی

انتونیو (تونی) نگری (1933)
دانشمند علوم سیاسی ایتالیا
نماینده نئو مارکسیسم
نویسنده (با مایکل هاردت) کتاب امپراطوی ـ نظم جهانی نوین

• محفل قدرت پولی، محفل هسته ای (داخلی) «برج محفلی» محسوب می شود و از گروه موسوم به سوپر ثروتمندان تشکیل می یابد.

• این محفل از طریق میکرو شبکه ها، «انساندوستی» ('Philanthropie') و دستگاه قدرت بنیادها بر کلیه عرصه ها (و حتی عرصه های حاشیه ای) حیات جامعه و حیات جامعه جهانی نفوذ غول آسا اعمال می کند.


• این فرم جدید الهیت (خودکامگی مطلق) ـ از نقطه نظر شیوه فونکسیون اجتماعی ـ بر فراز روندهای عادی بهره وری از سرمایه قرار دارد.

• این محفل را نمی توان به «جناح معین سرمایه» منسوب دانست.

• این محفل با فرم های عمدتا ترانس کاپیتالیستی «سرمایه ستیزی» (از بین بردن سرمایه) به قصد جلوگیری از تمرکز قدرت سر و کار دارد.

• پس از محو فرم های استقلال (خودمختاری) مدرنیته، این محفل تنها گروهی است که از استقلال و خودمختاری برخوردار است.
• زیرا به قول هاردت و نگری، «رژیم سلب مالکیت خصوصی در جهت یونیورسال گشتن (در جهت فراگیری همه عرصه ها) سیر می کند.»
• (هاردت و نگری، 2002، ص 313)

2
محفل قدرت بهره وری از سرمایه

• محفل دوم عبارت است از محفل قدرت بهره وری از سرمایه

• این محفل از رؤسای اجرائی (Chief Executive Officers) تشکیل می یابد که به عرصه های زیر تعلق دارند:


1
• صنایع

2
• سرمایه مالی

3
• عرصه نظامی

• این محفل، حلقه حفاظتی حول هسته متشکل از سوپر ثروتمندان محسوب می شود و همراه با آنها به قول دومهوف، مجموعه (کمپلکس) «کمیته همکاری ـ طبقه عالیه» ("Corporate Community/Upper Class") را تشکیل می دهد.

• «نخبگان بهره وری از سرمایه» (محفل دوم) وظیفه اصلی اش تکثیر و مدیریت دارائی سوپر ثروتمندان است و خود از میلیونرهای بیشماری تشکیل می یابد.

• «نخبگان بهره وری از سرمایه» (محفل دوم) را می توان به مثابه طبقه سرمایه دار به معنی سنتی اش تلقی کرد.

• این محفل خود جناح بندی می شود و میان جناح های مختلف آن، بی تردید بلحاظ اقتصادی تضادهائی وجود دارند:
• بویژه میان «کنسرن های چند میلیتی» (transnationalen Konzernen) بزرگ که از مرزهای ملی پا فراتر می نهند و به مثابه حلقات واسط در سیستم تمام ارضی عمل می کنند.
• «صاحبان کارخانه ها و شرکت های پیشین نیز جزو محفل دوم اند.»
• (هاردت و نگری، 2002، ص 165)

3
محفل قدرت تقسیم

• محفل سوم را محفل قدرت تقسیم تشکیل می دهد که عمدتا از طبقه سیاسی تشکیل می یابد و طبقه خدماتی اصیل است.
• مسئولیت موافقت های اجتماعی و حفظ ظاهر عدالت تقسیم ثروت به عهده این محفل است.
• در هسته مرکزی طبقه سیاسی، به قول رایت میلز، اولیگارش ها و یا «رؤسای سیاسی» (politische Direktorate) عمل می کنند.

• مبارزات انتخاباتی بطور کلی بر سر اشغال این پست ها صورت می گیرند.

• علاوه بر این، سیاست تقسیم ثروت، تحت شرایط گلوبالیزاسیون به مرحله ای رسیده که در آن هنجارها و ارزش های یونیورسال (عام) از قبیل «عدالت» دیگر نمی توانند حتی نقش کوچکی بازی کنند.
• و «هنر حکومت کردن»، دیگر نه در «انتگراسیون اختلافات از طریق تابع سازی آنها به قواعد اجتماعی مربوط به هم، بلکه در کنترل اختلافات خلاصه می شود.»
• (هاردت و نگری، 2002، ص 348)

4
محفل قدرت دانش و کومونیکاسیون

• محفل چهارم (پوسته برج محفلی) را محفل قدرت دانش و کومونیکاسیون (مخابرات) تشکیل می دهد که میدان عمل تکنوکرات ها و خدمات است.
• در این لشکر، مشاوران، متخصصان، مددکاران از عرصه های مختلف جامعه (علوم، رسانه ها، فرهنگ، فن و تکنیک و غیره) گرد امده اند که معارف (شناخت) دقیقی در زمینه فونکسیون سیستم کاپیتالیستی جهانی و سیستم های فرعی دیگر دارند.

• در این محفل، گرایشات انتقادی و توطئه گرانه با هم مخلوط می شوند، آن سان که می توانند به تضادهای عملا شعله ور منجر شوند.

*****

• این طرح در مجموع به توصیف محافل چهارگانه ای می پردازد که امروزه در مقیاس جهانی به بازسازماندهی طبقات حاکمه اختصاص می یابد، طبقات حاکمه ای که باید در غیاب دولت نیرومند و تحت شرایط تبدیل قواعد فرم های اقتصادی و کلکتیف به فرم های فردی بقای بشریت را تضمین کند.

• هسته این «برج محفلی» چهار طبقه از چند هزار نفر و پوسته خارجی آن از چند میلیون نفر تشکیل می یابد.

• این افراد در گنداب فساد مطلق شناورند:

• به قول هاردت و نگری، «اگر در آنتیک (جهان کلاسیک باستان) و در مدرنیته، فساد در پیوند با هنجارها و ارزش ها تعیین می شد و به معنی زیر پا نهادن هنجارها و ارزش های یونیورسال محکوم می گردید، امروزه فساد در توجیه تعویض فرم های حکومت عملا دیگر هیچ نقشی بازی نمی کند.
• زیرا فساد، خود در آن واحد جوهر و کلیت امپراطوری را تشکیل می دهد.

• فساد امروزه عبارت است از اجرای بی غل و غش فرامین صادره، بدون در نظر گرفتن حد و حدود و معیار و هنجار در رابطه با زندگی جهانی.»

• (هاردت و نگری، 2002، ص 398)

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر