۱۳۹۰ دی ۷, چهارشنبه

سیر و سرگذشت روشنگری (9)

پروفسور دکتر وینفرید شرودر
پروفسور کارل هاینتس بارک
برگردان شین میم شین

روشنگری آغازین اسپانیا

• در روشنگری آغازین اسپانیا انتقاد از فساد به اعتلای ادبیات اقتصادی منجر می شود که در تلاش تدوین اصول لازم برای توسعه نیروهای مولده کاپیتالیستی بوده است.

• مراجعه کنید به مرکانتیلیسم

• شالوده آن را، قبل از همه، مرکانتالیسم کولبرت تشکیل می دهد که در اسپانیا ضمنا از سوی افراد زیر تقبل و اشاعه داده می شود:

1
• اوزتاریز:
• «تئوری و پراتیک تجارت و دریانوردی» (1724)

2
• اولوئا (1716 ـ 1795)

3
• کوسیو

• در نیمه دوم قرن هجدهم تئوری اساسا فیزیوکراتیکی ئی تشکیل می یابد که به تدارک تغییرات اقتصادی ـ عملی جدید می پردازد و به آنها سمت و سو می بخشد.

• این تئوری تحت تأثیر فلاسفه زیر قرار داشته است:


1
• هیوم

2
• کوندیلا

3
• میرابو

4
• آدام اسمیت

• افراد زیر متعلق به مکتب فیزیوکرات های اسپانیا بوده اند:

1
• کاباروس (1752 ـ 1810)

2
• ویسنته

3
• گالیانو

4
• ناوارته (1765 ـ 1844)

5
• فروندا

روشنگری واپسین اسپانیا

• بنیانگذار و سردمدار بزرگ روشنگری واپسین اسپانیا یوولانوز نام داشت که در سال 1795 بدستور رژیم، کتابی تحت عنوان «گزارشی راجع به اصلاحات ارضی» تألیف کرد که حاوی برنامه فلسفه و سیاسی روشنگری واپسین اسپانیا بوده است.
• روشنگری واقعی اسپانیا تقریبا با دوره سلطنت کارل سوم (1759 ـ 1788) همزمان بوده است.
• روشنگری اسپانیا در این برهه زمانی بمثابه یک جنبش معنوی راهنما وارد عمل می شود و به تدوین یک جهانتصویر فلسفی پراتیک گرا مبادرت می ورزد که موجب راهیابی سنسوئالیسم (حسگرائی) به کلیه عرصه های دانش می شود.

• مراجعه کنید به سنسوئالیسم (حسگرائی)

• کتاب چهارجلدی ورنی تحت عنوان «متد اصیل تحصیل» در سال 1760 از زبان پرتقالی به زبان اسپانیائی ترجمه و منتشر می شود، که حاوی طرح سنسوئالیستی بوده است.
• اختلافات و تضادهای جاری در روشنگری اسپانیا (همانطور هم در روشنگری فرانسه) انعکاس اختلافات و تضادهای درونکلیسائی اسپانیا و فرقه های مختلف مذهبی بوده اند.
• در این مبارزات نیروهای یانزنیستی بر یزوئیست ها غالب می آیند.
• با تبعید فرقه یزوئیستی در سال 1767 از سوی وزارتخانه دولتمدار روشنگری گرائی بنام آراندا (1718 ـ 1799) که یکی از یاران دیدرو بود، حزب طرفدار روشنگری اسپانیا به پیروزی قطعی و تعیین کننده ای نایل می آید.

• در دوره سلطنت کارل سوم تلاش های نسبتا موفقیت آمیزی در راستای بنیانگذاری کلیسای دولتی اسپانیائی صورت می گیرند، اخیتارات دستگاه تفتیش عقاید محدود می شود و سرانجام در سال 1810 از بین می رود.

• روشنگران اسپانیا از قبیل آراندا، کامپومنس (1723 ـ 1802)، فلوریدا بلانکا (1728 ـ 1808) و یوولانوس در این دوره پست های کلیدی را در وزارتخانه ها بدست می گیرند و از قلب دانشگاه ها و انستیتوهای روشنگری گرا به تأثیرگذاری خود ادامه می دهند.
• بنیانگذاری «مجامع اقتصادی دوستان کشور» یکی از مهمترین حوادث این دوره بشمار می رود که به تقلید از مجمع باسکی (سال بنیانگذاری 1764) در سال های 60 و 70 مثل قارچ از زمین می رویند.
• این مجامع که محل فعالیت محافل روشنگری اسپانیا بوده اند، به مراکز روحیه روشنگری اسپانیا بدل می شوند.
• این مجامع بوده اند که برنامه های اصلاحات اقتصادی و تربیتی را تدوین می کنند و آماج شان تحقق روشنگری از طریق تربیت و غلبه بر عقب ماندگی ملت اسپانیا بوده است.

• توسعه نیروهای مولده به نفع ملت که بر دوش مجموعه مردم سنگینی می کند، می بایستی در وهله اول با جلب اقشار غیرمولد اشرافی اسپانیا و توده های عظیم روستاها و همچنین توده های فقیر انجام گیرد.
• روشنگری اسپانیا در این دوره نیز در تئوری سیاسی از ایدئال استبداد روشنگری گرا دست برنمی دارد.
• روشنگری اسپانیا در مرحله بعدی توسعه خود تحت تأثیر انقلاب فرانسه قرار می گیرد، جنبش ماهیتا یکپارچه روشنگری اسپانیا شکاف بر می دارد.
• اینجا ست که فقدان یک قشر پهناور حامل در طبقه متوسط اسپانیا خود را آشکار می سازد و مرزهای طبقاتی در عدم پذیرش نتایج نهائی آته ئیستی و ماتریالیستی حزب فلاسفه فرانسوی از سوی حزب رهبری اسپانیا هرچه بیشتر نمودار می گردند.
• این امر را می توان در اثر واپسین یوولانوس تحت عنوان «خاطرات دیاریوس» مشاهده کرد.
• در این زمان گروهی تحت عنوان «دوستان فرانسه» تشکیل می شود که از پیگیرترین نمایندگان منافع طبقه متوسط اسپانیا تشکیل می یابد.
• این گروه علیرغم انحراف از انقلاب فرانسه، ناپلئون را بمثابه نماینده پیشرفت اجتماعی عمومی می ستاید.
• این گروه اما در عین حال دست بگریبان تضادی بوده و آن این که از سوئی می بایستی بر ضد اشغالگر (فرانسه) مبارزه کند و از سوی دیگر برای تحقق ایدئال های خود برزمد.
• بر پایه این تضاد بوده که رمانتیک اسپانیا متولد می شود که به پرورش ایده های روشنگری اسپانیا در راستای ملی ـ تاریخی اسپانیا می پردازد.
• چون بورژوازی نمی تواند ظفرمندانه به طبقه حاکمه ارتقا یابد، رابطه با روشنگری بطرز رادیکالی قطع می شود.

• از اعضای گروه «دوستان فرانسه» افراد زیر را می توان نام برد:


1

• سرهنگ کادالزو (1741 ـ 1782)، مؤلف «نامه های مراکش» (سال انتشار پس از رحلتش 1798)


2

• ئولاویده (1725 ـ 1803) ، مؤلف کتاب «پیروزی مسیحیت» (1796) که تحت تأثیر ولتر به انتقاد از مذهب می پردازد.

3

• فلاسفه و ادبای نئوکلاسیسیستی از قبیل والاس (1754 ـ 1817)، خورتا (1734 ـ 1787)، کابالاس، ایریارته (1750 ـ 1791) و دیگران

• اکنون اگر برای اولین بار، اصل سلطنت زیر علامت سؤال قرار می گیرد، تنها و تنها تحت عنوان نوسازی نهادهای دموکراتیک قرون وسطای اسپانیا صورت می گیرد و در قانون اساسی لیبرال در سال 1812 بر طبق مصالحه ای جامه عمل می پوشد.
• بعد از پیروزی انقلاب فرانسه طرفداران روسو به تشکیل جناح چپ در اسپانیا اقدام می کنند که نمایندگان آن به مدافعه از حق تعیین سرنوشت مردم (خودمختاری خلق) می پردازند و به مثابه سخنگویان دورنمای انقلابی طبقات پائین وارد صحنه می شوند.
• این جناح چپ متشکل از روشنگران اسپانیائی بوده که در حین انقلاب فرانسه و پس از پیروزی آن شخصا در انقلاب فرانسه شرکت می کند و از آنجا به تأثیرگذاری در اسپانیا تلاش می ورزد.

ژان ژاک روسو
• افراد زیر جزو این جناح بوده اند:

1

• مارچنا (1768 ـ 1821) که دوست و همکار بریسو بوده است.

2

• ماراتس که کتب «امیل» و «قصه هلوئیزه» را به اسپانیائی ترجمه کرده است.

3

• ساس وانتس (1759 ـ 1794) که احتمالا مترجم کتاب «قرارداد اجتماعی» ژان ژاک روسو بوده است.

4
• گوزمن

• اما این جناح رادیکال روشنگری اسپانیا در آزمون تاریخی دیگری ریشه دارد.
• این جناح فاقد پایگاه اجتماعی نیرومند در جامعه اسپانیا در آن زمان است و بیشتر نماینده سیلان تخیلی خویش است.

روشنگری اسپانیا اما در اشاعه روشنگری اروپا در آمریکای لاتین نقش میانجی به عهده داشته است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر