۱۳۹۰ دی ۷, چهارشنبه

نقل قول هائی از ویکتور هوگو (3)

چه تهوع انگیزند، ضرورت های به اصطلاح سیاسی!
برای یکی اندیشه و رؤیا!
برای دیگری واقعیت وحشت انگیز گیوتین!

برگردان یدالله سلطان پور

1

• رؤیاهای ما، بیش از هر چیز دیگر، به ما شباهت دارند!

2

• اگر عشق در دل ها می مرد، خورشید خاموش می گشت!

3

• هر آنچه کا ما فاقد آنیم، وسوسه انگیز می نماید!

4

• خنده، خورشیدی است که زمستان را از سیمای انسان به تاراج می برد!

5

• روح از آنچه که می گیرد، غنا می یابد و دل از آنچه که می بخشد!

6

• یکی از امراض بشر، غفلت از کرت خویش است و جست و جوی علف هرز در کرت این و آن!

7

• تمامت تمدن با تئوکراسی (حاکمیت مذهب) شروع می شود و به دموکراسی (حاکمیت مردم) می انجامد!

8

• هیچکش و هیچ چیز ـ حتی همه ارتش های جهان ـ نمی توانند جلودار ایده ای باشند که زمانش فرارسیده است!

9

• علم بدون وجدان بزرگترین خطر برای بشریت است!

10

• ایمان آوردن به چیزی دشوار است، بی ایمان زیستن به چیزی محال!

11
• خدا آب را آفرید و انسان شراب را!

12
• عفو زیباترین واژه زبان بشری است!

13

• چه تهوع انگیزند، ضرورت های به اصطلاح سیاسی!
• برای یکی اندیشه و رؤیا!
• برای دیگری واقعیت وحشت انگیز گیوتین!

14

• اختراع چاپ کتاب، بزرگترین رخداد تمامت تاریخ جهان است!

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر