۱۳۹۰ دی ۵, دوشنبه

دو نانوا

برتولت برشت
سال 1936 ـ دوره سیطره فاشیسم (ناسیونال ـ سوسیالیسم) در آلمان
نان مردم را می برند، تانک و توپ می سازند و مقدمات جنگ جهانی دیگری را تدارک می بینند.
آزادی خواهان در زندان اند ویا در مهاجرت و تبعید.
برتولت برشت در مهاجرت وضع زندگی مردم آلمان را در 24 صحنه به رشته تحریر در می آورد و نام «وحشت و نکبت رایش سوم» بدان می دهد.

برگردان میم حجری

نانواها می آیند!
گونی نشاسته بر دوش شون
برای پختن نان از اون!

و نانوایان دلیر می پزند نون

از سپوس و آرد و قانون
و به دردسر می افتن از اون!

حیاط زندان لندزبرگ (1936)
زندانیان به هواخوری آمده اند.
پشت سر هم در دایره ای راه می روند.
دو تن از آنان با هم حرف می زنند:

زندانی اول
• تازه وارد، تو هم نانوائی؟

زندانی دوم
• آره!
• تو هم نانوائی؟

زندانی اول
• آره!
• تو را به چه جرمی بازداشت کرده اند؟

زندانی دوم
• سیس! مواظب باش!

به راه رفتن ادامه می دهند!

• برای اینکه حاضر نشدم، سبوس و سیب زمینی قاطی خمیر کنم!

• تو به جرمی اینجائی؟

• چند وقت است که اینجائی؟

زندانی اول
• دو سال است که اینجا هستم.

زندانی دوم
• نگفتی، به چه جرمی اینجائی؟
• مواظب باش!

به رفتن ادامه می دهند!
زندانی اول
• برای اینکه سبوس قاطی خمیر کرده بودم.

• دو سال قبل بدان می گفتند:

• «تقلب در مواد غذائی»

زندانی دوم
• سیس، مواظب باش!

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر