۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

سیر و سرگذشت دیالک تیک (3)

دیالک تیک
اثری از واترهاوس
پروفسور الفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین

9
دیالک تیک در قرون وسطی

• هرچند که فلسفه قرون وسطی تحت تأثیر تئولوژی (علم ادیان، دگم ها و تاریخ آن)، دارای خطوط متافیزیکی نیرومندی بوده، ولی علیرغم آن، دانشمندان منفردی می توانند عناصر معینی از دیالک تیک را توسعه دهند.
• این امر خود را در «مشاجره بر سرمفاهیم عام» که قرنها دوام یافت، نشان می دهد، که دعوا در حقیقت، بر سر رابطه مفاهیم عام و منفرد بود.

• مراجعه کنید به مشاجره بر سرمفاهیم عام، دیالک تیک منفرد (خاص) و عام در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• اگر در فلسفه قرون وسطی، طرز تفکر متافیزیکی ثمره دگماتیسم تئولوژیکی بوده، شالوده طرز تفکر متافیزیکی در عصر جدید را باید در پژوهش علوم منفرد نوپا جست.

• علوم منفرد می بایستی در وهله اول به جمع آوری سیستماتیک مدارک و فاکت ها و سپس به تجزیه و تحلیل آنها بپردازند:
• انگلس می نویسد:
• «تجزیه طبیعت به اجزاء مختلف و منفرد آن، مجزا کردن اشیاء و جریانات تاریخی متفاوت و طبقه بندی آنها، بررسی و پژوهش اعضای درونی جسم آلی و زنده از طریق تشریح (آناتومی) و مطالعه چند و چون آنها، دلیل اصلی پیشرفت غول آسائی بود که چهار صد سال گذشته در شناخت طبیعت برای ما به همراه آورده است.

• ولی این شیوه تحقیق هم بود که ما را به طرز نگرش های زیر عادت داد:


1

• به در نظر گرفتن اشیاء و روندهای طبیعی در فرم های منفرد شان

2

• به بی توجهی به پیوند کلی و فراگیر اشیاء و روندهای طبیعی

3

• به در نظر گرفتن اشیاء و روندهای طبیعی در سکون و ثبات شان

4

• به بی توجهی به حرکت مدام اشیاء و روندهای طبیعی

5

• به در نظر گرفتن اشیاء و روندهای طبیعی بمثابه انبوهی از اشیاء ثابت و نه به عنوان اشیائی ماهیتا تغییرپذیر

6

فرانسیس بیکن (1561 ـ 1626)
فیلسوف و دولتمرد انگلیسی
مؤسس امپیریسم

• به در نظر گرفتن اشیاء و روندهای طبیعی در مرگ و زوال شان و نه در پویائی و زندگی شان.

• این طرز نگرش (بوسیله فرانسیس بیکن، جان لاک و امثالهم) از علوم طبیعی به فلسفه منتقل شد و موجب محدودیت فکری خاصی در قرون گذشته گشت و غلبه طرز تفکر متافیزیکی را سبب شد.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 20)

جان لاک (1632 ـ 1704)
فیلسوف انگلیسی
نماینده اصلی امپیریسم
از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس
از تئوریسین های قرارداد اجتماعی
اعلامیه استقلال آمریکا، قانون اساسی آمریکا و انقلاب فرانسه تحت تأثیر فلسفه سیاسی او بوده اند.
جان لاک در نظریه خود راجع به بود (ماهیت) چیزها میان ایدئالیسم و ماتریالیسم در نوسان بود.
جان لاک در نظریه خود راجع به امکان شناخت بود (ماهیت) راستین چیزها به ندانمگرائی (اگنوستیسیسم) گرایش داشت.

• پیشقراولان این دوره گرد آوری مدارک و فاکت ها و تجزیه و تحلیل به شیوه علوم طبیعی مدرن به شرح زیر بوده اند:

1

Clockwise from top left, Nicolaus Copernicus (1473-1543), Johannes Kepler (1571-1630), Galileo Galilei (1564-1642), and Isaac Newton (1642-1727)
کوپرنیک، کپلر، گالیله و نیوتون

• کوپرنیک، که جهانتصویر نوین خود را مبنی بر مرکزیت خورشید مطرح می سازد.

2
• کپلر کاشف قوانین حرکت سیاره ها

3
• هاروی کاشف جریان خون در بدن

4
• گالیله بنیانگذار فیزیک مدرن

• (واژه جهانتصویر را با الهام از واژه جهان بینی ساخته ایم، واژه های همانندی از جمله انسانتصویر، تاریختصویر و غیره را نیز.
• اگر جهان بینی نحوه نگرش بر جهان است، جهانتصویر حاصل کار آن، انعکاس جهان در ذهن انسانی است.
• جهانتصویر عبارت است از تصویر و تصور کاملی از جهان بر اساس شناخت علمی و یا فلسفی:
• مثلا جهانتصویر مارکسیستی، جهانتصویر یونان باستان و غیره. مترجم)

• نیوتون فیزیک کلاسیک را با تئوری جاذبه خود به کمال می رساند و به طرز نگرش متافیزیکی ـ مکانیکی نوین، که همه چیز را ناشی از تعین های کمی می داند، جامه ای کلاسیک می پوشاند.

• لینه این جهانتصویر متافیزیکی را با ارائه سیستم انواع خود که بنا بر آن، کلیه گیاهان و جانوران پس از آفریده شدن توسط خدا، بی تغییر و همیشه همان می مانند، تکمیل می کند.


ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر