۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

سیر و سرگذشت روشنگری (8)

فایجو مونته نگرو (1676 ـ 1762)
کشیش
پیشاهنگ روشنگری اسپانیا
توسعه دهنده تفکر علمی


پروفسور دکتر وینفرید شرودر
پروفسور کارل هاینتس بارک
برگردان شین میم شین

3
روشنگری اسپانیا
ادامه

III

روشنگران اسپانیا و آثارشان که
در فلسفه ضد متافیزیکی طبیعت مؤثر بوده اند

• آثار علمای زیرین در تشکیل فلسفه ضد متافیزیکی طبیعت از اهیمت بزرگی برخوردار بوده اند :

1
• خوان بانتیستا برنی:
• «فلسفه تعقلی، طبیعی، متافیزیکی و اخلاقی» (1736)

2
• مارتین مارتینس:
• «فلسفه جامعه» (1730)

• مشخصه روشنگری آغازین اسپانیا عبارت است از نقد راسیونالیستی ـ فلسفی کلیه های عرصه های زندگی اجتماعی و تاریخ اسپانیا.

3

• فایجو مونته نگرو (1676 ـ 1764) ـ کشیش بندیکتی ـ در روشنگری آغازین اسپانیا بمثابه سردمدار روشنگری نقش تعیین کننده به عهده داشته است.
• او در اثر 9 جلدی خود تحت عنوان «تئاتر انتقادی جهانی» (1726 ـ 1741) و در اثر 5 جلدی اش تحت عنوان «نامه های آموزشی» (1742 ـ 1760) به بررسی آموزش فونته نله می پردازد و پیشداوری های موجود در آن را نقد می کند و از بین می برد و نظریات عمومی کلیه طبقات و دوره های جامعه اسپانیا را مورد انتقاد درخشانی قرار می دهد.

• فایجو مونته نگرو در پرتو خرد و تجربه و شناخت به مبارزه بر ضد نظرات خرافی و سنتی عمومی می پردازد.
• او بلحاظ دامنه و نوع تحصیل و با توجه به سبک نگارشش، مظهر روح کلاسیک روشنگر است، که پایگاه سنتی و تشکیلاتی رژیم ارتجاعی اسپانیا را از درون متلاشی می سازد و راه را برای اصلاحات فکری و اجتماعی هموار می سازد.
• او عمدتا مدافع منافع طبقه متوسط است.
• فایجو مونته نگرو در مبارزه بر ضد پیشداوری ها، قبل از همه، بر انجماد فکری در اخلاق، عادات، طرز زندگی و طرز تفکر همه طبقات اسپانیا هجوم می برد.
• نظرات بیل، جان لاک، دکارت، گاسندی و نیوتون درآثار او بمثابه انتقاد روشنگرانه نا منظمی بهم می پیوندند که مشخصه عمده شان عبارت است از پراتیک گرائی و پیشداوری گریزی .
• این بحث که از سوی مونته نگرو دامن زده می شود و در مجلات مختلف انتشار می یابد، در تشکیل نظرعمومی مردم اسپانیا نقش تعیین کننده ای به عهده داشته است.
• پشت سر این نظر عمومی در کلیه جنبش های روشنگری، اوتوریته مردم قرار دارد.
• در سال های سی تعداد مجلات افزایش می یابند و روشنگری اسپانیا در محدوده ملی اش اشاعه وسیع می یابد.

4

• کشیش بنه دیکتی دیگری نیز بنام مارتین سارمینتو (1695 ـ 1772) در محافل طرفدار مونته نگرو فعالیت داشته که سنگپایه تاریخ ادبی انتقادی ملی را بنیانگذاری می کند.

• او مؤلف «نوشتاری راجع به تاریخ شعر و شعرای اسپانیا» (1745) بوده است.


5

• ویلا روئل (1693 ـ 1770) ـ ریاضی دان ـ در اشاعه جهان تصویر مبتنی بر علوم طبیعی نوین که بمذاق مردم خوش می آمد و با افکار عمومی سازگاری داشته، نقش مهمی به عهده می گیرد و در جنگ های منتشره خود به آموزش علمی ـ انتقادی مردم می پردازد.

• مشخصات بارز مجموعه روشنگری اسپانیا به شرح زیر اند:

1
• تشکیل یک تاریختصویر (تفکر تاریخی) انتقادی ملی.

2

• انتقاد از فساد و افشای علل تاریخی آن، انگیزه اصلی روشنگری در اسپانیا را تشکیل می دهد.

• انتقاد ار فساد در مرحله اولش به انتقاد از کارل پنجم و فیلیپ دوم اختصاص دارد.
• این انتقاد تاریخی در حوزه استه تیک (زیبائی شناسی) با نفی رادیکال سنت عصر طلائی همراه می شود که قبل از همه، در عرصه تئاتر، حتی در قرن هجدهم، از پویائی لاینقطع برخوردار بوده است.

• مراجعه کنید به استه تیک

6

• ایگناسیو دلوزان (1702 ـ 1754) در اثر خود تحت عنوان «آموزش هنر شاعری» (1737) سنگپایه نئوکلاسیستی اسپانیا را در استه تیک بنیان می گذارد و بحثی پیرامون ادبیات ملی اسپانیا براه می اندازد که در تمامت قرن ادامه می یابد.

• تشکیل شعور روشنگرانه تاریخ در اسپانیا با پژوهش قسما انتقادی و قسما تدافعی از گذشته ملی پیوند ناگسستنی دارد.
• در جریان این چالش، اسپانیا ـ به عنوان اولین کشور ـ به پایه ریزی علمی ادبیات ملی خود نایل می آید که تحت تأثیر انتقاد فرانسوی از فرهنگ اسپانیا در نیمه دوم قرن (روشنگری فرانسه را از زمان مونتسکیو روحیه ضد اسپانیائی همراهی کرده است) به عمده کردن خودویژگی های تاریخ و فرهنگ اسپانیا و ستایش مبالغه آمیز از آن می پردازد.
• روشنگری اسپانیا به سبب آشکار شدن نتایج نهائی روشنگری فلسفی در فرانسه بعد از پیروزی انقلاب و به سبب پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی ضعیف روشنگری در اسپانیا در سمتگیری اصلی اش به این نظر می رسد که اسپانیا بر خلاف فرانسه به تحول مناسبات اجتماعی خود نیاز ندارد، بلکه باید تنها به نوسازی و مدرنیزه کردن مؤسسات دموکراتیک خود بپردازد که ریشه در قرون وسطی دارند.
• اکنون روشنگری اسپانیا هرچه بیشتر به نقاط اوج تاریخ و فرهنگ ملی خود اشاره می کند و می کوشد آنها را برای تمایلات خود مورد استفاده قرار دهد.
• توسعه مناسبات بورژوائی ـ کاپیتالیستی دیررس نتیجه اش این می شود که یک سنت بورژوائی آغازین در اسپانیا تشکیل گردد که به روشنگری اسپانیا سیمای ملی غیر قابل تعویضی اعطا می کند.
• به این دلیل است که سراسر قرن هجدهم میلادی در اسپانیا را تاریخ نگاری و تاریخ فرهنگ نگاری روشنگرانه فرا می گیرد.

• تاریخ نگاری و تاریخ فرهنگ نگاری روشنگری اسپانیا در دو دانشگاه زیر که به کانون کلیه مطالعات تاریخی بدل می شوند، تکیه گاه خود خود را می یابد:


1
• دانشگاه واقعی زبان مادری (سال بنیانگذاری 1714)

2
• دانشگاه واقعی تاریخ (سال بنیانگذاری 1738)

• مهمترین نتیجه آن پیریزی تاریخی شعور ملی اسپانیائی منطبق با منافع طبقه متوسط بوده است.
• در این امر، هم خود آگاهی احزاب روشنگری گرا خود را عیان می سازد و هم فقدان پایگاه اجتماعی و نارسائی نفوذ سیاسی آنها.

• افراد زیر درتشکیل یک شعور ملی اسپانیائی در عرصه های مختلف سهیم بوده اند:


I
در عرصه مربوط به تاریخ زبان

1
• سیکار (1699 ـ 1781)

2
• وارگاس پونسه (1760 ـ 1813)

II
در عرصه مربوط به تاریخ ادبیات

1
• سانچز (1725 ـ 1802)

2
• مونت پلاو (1742 ـ 1813)

3
• ریکو (1730 ـ 1792)

4
• والدس (1754 ـ 1817)

5
• یوولانوس (1744 ـ 1811)

III
در عرصه مربوط به تاریخ کلیسا

1
• فلورز (1702 ـ 1773)

2

• یزوئیت ها که در تبعید (ایتالیا) با دایرة المعارفیست های فرانسوی آشنا می شوند و افکار آنها را بر شرایط اسپانیا انطباق می دهند.

• افراد زیر متعلق به این جریان اند:


1
• اندرس (1740 ـ 1817)

2
• لیام پیلاس (1731 ـ 1819 میلادی) و دیگران

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر