۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

طبقه حاکمه به چه معنی است؟ (7)

پروفسور هانس یورگن کریمانسکی
برگردان یدالله سلطان پور

5
طرحی از مدل توصیفی طبقه حاکمه در حال حاضر


• فردریک جیمسون می نویسد:
• «با گلوبالیزاسیون و انفرماتیزاسیون، هم چپ ها، هم راست ها و هم حتی خود اقتصاد، با شرایطی غیرممکنی مواجه شده اند که هیچ عرصه منطقه ای و یا ملی نمی تواند به خودمختاری و یا حتی خودکفائی دست یابد و با بازار تمام ارضی قطع رابطه کند.
• بدین طریق، برای «نجات اوتوپی» تنها یک راه باقی می ماند، اگر مارکسیست ها «به اندیهش کلیت تمام ارضی وفادار بمانند و یا همانطور که هگل می گوید، «به دنبال نگاسیون (نفی) باشند» و بدین طریق، سرانجام جائی را در جوش و خروش نگه دارند کهاز آنجا پیدیاش غیرمنتظره نو را می توان انتظار داشت.»
(جیمسون، 1996، ص 174)

حاکمیت نیز بسان شناخت، عبارت است از نفوذ و یا رخنه در کلیت تاریخی ـ جهانی.


• ساختارهای مدرنیته و یا بویژه ساختارهای دولت
که روزی در کلیت شان قابل درک بودند، در حال انحلالند.


• مدرنیته با کاریکاتورهای خویشتن خویش، با مدارک یک «سبک مونادین غول آسا» وداع می گوید، به همان سان که با تخیلات جهانگیرانه فاشیسم و یا «امپراطوری امریکا.»

• (جیمسون، 1994، ص131، دیلینگ، 2002)

(موناد در فلسفه لایب نیتس به عناصر اولیه بسته، کامل و لایتجزا اطلاق می شود. مترجم)

تالکوت پارسونس (1902 ـ 1979)
جامعه شناس امریکائی
تئوریسین سرشناس (1945 ـ 1960)
تئوری های او:
تئوری عمل وولونتالریستی (اراده گرااینه)
فونکسیونالیسم ساختاری
سیستم، اوولوسیون، شرایط انسانی

• طراحان سیستم در علوم اجتماعی از قبیل تالکوت پارسونس (1964) و نیکلاس لومن (1997) مفهوم جامعه جهانی را تدارک دیده اند، جامعه جهانی ئی که بی سوبژکت تر و خنثی تر نمی توانست باشد.

• این مفهوم برای کسانی که بر سیستم حاکم اند، در هر صورت، قطب نمای عمل محسوب می شود.

• اما هرجا که تئوری از برهوت سر در می آورد، در فرهنگ توده ای نطفه هائی از «نقشه کشی معرفتی» (جیمسون) کلیت تمام ارضی پدید می آیند.

• بکمک «استه تیک ژئوپولیتیکی» (جیمسون) «فیلم های جهانی» (محصولات هالیوود که در مقیاس جهانی به فروش می روند) ما با تلاش در جهت پیوند زدن دورنمای امریکائی با بقیه مناطق جهان آشنا می شویم.

• و پی می بریم که سمبل ملی امریکا چگونه شروع می کند به ابزار طرحواره ای بدل شود که «برای درک هر آنچه که نو در جهان است، واقعا مناسب است.»
(جیمسون، 1992، ص 3)

• ما می بینیم که نخبگان امریکائی قدرت چگونه شمای توضیح جهان در دوره جنگ سرد مبنی بر سه قاره و غیره را کنار می نهند و به مدل های تمام ارضی روی می آورند که از سوئی نشانه هائی از نگاه استعمارگرانه ایام قبل از جنگ جهانی اول دارند و از سوی دیگر با «جهان مجازی» (Cyberspace) کار می کنند.


• هاردت و نگری (2002) جنبه ای از این توسعه را، یعنی «خصلت شبکه ای» و «فضائیت غیر اقلیدوسی» (جیمسون، 1993، ساسن، 1991) این عمل حاکمیتی را تشریح کرده اند.

• شرایط لازم برای مطالعه و توصیف مشخص کنشگران در این فضای جهانی خارج از ساختاربندی ساختارهای مدرنیته را علاوه بر «هالیوود»، مرکز تحقیقات ساختار قدرت ایالات متحده امریکا پدید آورده است.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر