۱۴۰۲ بهمن ۱۶, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۷۶)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت بیست و دوم

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

از ابلیس هرگز نیاید سجود

نه از بدگهر، نیکوئی در وجود

معنی تحت اللفظی:

نه از ابلیس می توان توقع سجده داشت و نه از بدذات توقع نیکی.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک خیر و شر

(هابیل و قابیل)

را

 در آیینه آسمان منعکس می کند و از انعکاس آسمانی ـ انتزاعی آن دیالک تیک الله و ابلیس را می سازد.

 

اکنون ابلیس به مثابه مظهر شر با انسان بدگوهر مورد مقایسه قرار می گیرد و از آن نتیجه عجیب و غریب بی ربطی استخراج می شود:

همانطور که ابلیس تن به سجده نمی دهد،

انسان بدگوهر هم نمی تواند منشاء خیر باشد.

 

وقتی طبقه بندی دلبخواهی و هدفمند چیزهای هستی به پایان رسید،

 آنگاه نیک و بد زمینی در آیینه زلال آسمان منعکس می شوند.

عکس مظاهر نیکی بنیادی زمینی،

 یعنی سلطان، پادشاه، خداوند روی زمین، خداوند حکم، خداوند رأی، خداوندان نعمت، بزرگان، اشراف و سادات و غیره

 به صورت خدا، ملائکه، اجنه و ارواح  نیک

و

 عکس مظاهر بدی بنیادی

یعنی سفله ها، فرومایه ها، پست ها، مخنث ها، مفسدها در آیینه آسمان

 نام شیاطین و اجنه و ارواح خبیثه به خود می گیرند.

 

جنگ بد بنیاد زمینی علیه نیک بنیاد زمینی

نیز در آیینه آسمان به صورت جنگ الله و ابلیس و جنگ اجنه و ارواح نیک و بد و جنگ ملائکه و شیاطین بازتاب می یابد.

 

از ابلیس به سبب بد بنیادی جبلی و فطری اش هرگز نمی توان انتظار داشت که به سجده تن در دهد و لذا باید از درگاه الهی رانده شود.

ابلیس نافرمان و متکبر و خود خواه را باید راند، ولی گرگ خبیث را باید بلافاصله کشت.

عجب منطق خارائینی!

 

نمی شد، گرگ را هم مثل شیطان به حال خودش گذاشت و یا در صورت مزاحمت از درگاه اشراف و بزرگان راند؟

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر