۱۴۰۲ بهمن ۱۵, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تئوری فاکنورها (فاکتور تئوری)

 

پروفسور دکتر گونتر هیدن

برگردان

شین میم شین

 

 ۱

·    تئوری فاکتورها (فاکتورتئوری)، یک تئوری اجتماعی اکلکتیکی (التقاطی) بورژوائی است که توسط فون ویزه و گینزبرگ در مقابل مونیسم درک ماتریالیستی تاریخ مارکسیسم ـ لنینیسم قرار داده می شود:

 

الف

·    «تفسیر چند خطی» (فون ویزه)

 

ب

·    «تعدد فاکتورها» (گینزبرگ)

 

۲

·    نمایندگان این تئوری  توسعه جامعتی را نتیجه تأثیر متقابل میان فاکتورهای مختلف زیر می دانند:

·    فاکتورهای جغرافیائی، اقتصادی، سیاسی، جامعتی، فنی، علمی، ایده ئولوژیکی، اخلاقی، مذهبی و غیره.

 

۳

·    آنها تاریخ و توسعه جامعتی را به معنی جاری شدن با هم این فاکتورها به یک نقطه معین تلقی می کنند.

 

۴

·    نمایندگان مختلف این تئوری هرکدام فاکتورهای معینی را عمده می کنند.

 

۵

·    در تئوری های اجتماعی امروزی بورژوائی فاکتورهای فنی و علمی به عنوان فاکتورهای مسلط عمده می شوند.

 

۶

·    از آن جمله اند:

الف

·    تئوری جامعه صنعتی

 

 

تئوری موسوم به جامعه صنعتی

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3619

 

پایان

 

ب

·    تئوری همگرائی

 

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3536

 

پایان

 

پ

·    فنفلسفه (تکنیکفلسفه).

 

۷

·    ماتریالیسم تاریخی نیز بر آن است که توسعه جامعتی نتیجه فاکتورهای متعددی است.

 

۸

·    ولی این فاکتورها را به طور اکلکتیکی ساده به مثابه نیروهای محرکه پشت سرهم ردیف نمی کند.

 

۹

·    ماتریالیسم تاریخی توسعه جامعتی را ـ در تحلیل نهائی ـ ناشی از نیروهای محرکه اقتصادی تعیین کننده در سیستم اجتماعی معین، یعنی در فرماسیون اقتصادی معین می داند.

 

·    مراجعه کنید به فرماسیون اقتصادی، شیوه تولید

 

فرماسیون اقتصادی جامعه

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7254

 

 

شیوه تولید

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5486

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر