۱۳۹۸ اسفند ۵, دوشنبه

لطایف الملل (۳)

 
 
لطایف الملل
برگردان
شین میم شین
 
۱۰
کلئوستراتوس
را
معلم اخلاق
در
خیابان
دید.

معلم اخلاق
به
طعنه
گفت:
«شرم نمی کنی از اینکه این چنین مست و لایعقل راه افتاده ای؟»

کلئوستراتوس
جواب داد:
«خودت شرم نمی کنی
که
با
مست لایعقلی چنین مصاحبه می کنی؟»

۱۱
مریض هیپوکوندری
(کسی که در اثر اختلالات روانی خیال می کند، به شدت مریض است)
وارد مطلب پزشک غرغرو شد
و
گفت:
«من
 نه
می توانم بنشینم
نه
می توانم دراز بکشم
و
نه
می توانم بایستم.
چه
کنم؟»

پزشک غرید:
«طنابی پیدا کن و از درخت تنومندی
خودت را حلق آویز کن.»

۱۲

سانتیپه
همسر سقراط 
که
  از 
سقراط
بسیار جوان‌تر 
بود.
این تفاوت سن
 ممکن است تا ۴۰ سال باشد. 
 ویکی‌پدیا

وقتی
سقراط
در
آستانه مرگ
بود،
سانتیپه
همسر ۴۰ سال جوانترش
گفت:
«عزیزم.
تو
به
ناحق
درد می کشی.»

سقراط
غرید:
«دلت خیلی می خواست که من به حق درد بکشم؟»

۱۳
شاعر خودخشنودی
اشعارش
را
برای تئوکریت می خواند.

آخر سر
نظر شعرشناسانه اش
را
جویا شد:
«کدامیک از این اشعار را بیشتر از همه پسندیدی؟»

تئوکریت گفت:
«شعری که هنوز نخوانده ای.»

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر